سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه نعمتی: داستانهای حیوانات از قدیمالایام تا همین روزهایی که در آن با انواع فناوریها و تکنولوژیها سروکار داریم و زندگیمان را میگردانند، وجود داشته و بر مخاطب خود اثر میگذاشتند. مخاطب اینگونه از داستانها صرفاً کودکان و نوجوانان نبودهاند، بلکه بزرگسالان نیز به این داستانها گوش میسپردند. داستانهای حیوانات را میتوان در آثار نویسندگان بزرگ ایرانزمین یافت؛ نویسندگانی که میخواستند پند دهند و تعلیم و تربیت کودکان و بزرگسالان را بر عهده داستان و قصه بگذارند. امروزه نیز این نوع از داستانها، جایگاهی انکارنشدنی در آثار نویسندگان کودک و نوجوان دارند. شاید نیت داستاننویسی این نویسندگان به همان شدت و حدت نویسندگان گذشته نباشد؛ اما اثری که بر مخاطب میگذارند مانند هم است.
انتشارات کتاب طوطی بهتازگی اثری از علیاصغر سیدآبادی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان منتشر کرده است که جهان انسانی را در قالب داستان حیوانات ترسیم کرده و به مخاطب ارائه داده است. «قصهی موش سیاه و موش سفید» کتاب مصوری است که با تصویرگر فاطمه زمانهرو برای کودکان منتشر شده است. این کتاب به موضوع تفاوتهای فردی، پذیرش تفاوتمان با دیگران، مهارت حل مسئله و همکاری و همدلی با دیگران میپردازد و داستان موش سیاهی است که دوست دارد با موش سفید ازدواج کند؛ اما موش سفید دوست ندارد با موش سیاه ازدواج کند. آنها بهخاطر همدیگر تغییر میکنند؛ اما این تغییرات، موجب حال خوبِ پایدار در آنها نمیشود. بنابراین باید دوباره تصمیمی بگیرند تا از این وضعیت خارج شوند. چه تصمیمی؟ جدایی یا همدلی؟
به بهانه انتشار این کتاب کودک، با سیدآبادی گفتوگویی داشته و اثر را از منظر درونمایه، زبان، عنوان و تصویر بررسی کردهایم که میتوان این مطلب را در ادامه بخوانید:
- آقای سیدآبادی، در چند سال اخیر بیش از هر زمانی، موضوع پذیرش تفاوتهای فردی در کتابهای تألیف و ترجمه کودک و نوجوان رایج شده است. علت این امر را چه میدانید؟
این موضوع در سالهای اخیر بهدلیل تغییرات اجتماعی و افزایش آگاهی به حقوق افراد با ویژگیهای متفاوت بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. جامعه امروز به درک بیشتری از تنوع فردی رسیده و پذیرش این تفاوتها یکی از ارزشهای مهم در تربیت کودکان شده است. از سوی دیگر، جهانیشدن و افزایش تعامل با ادبیات کودک سایر کشورها موجب شده است که این مفاهیم بهطور گستردهتری در بازار کتاب کودک ایران نیز حضور پیدا کنند.
- شما سوژه خود را در قالب داستانهای حیوانات گنجاندید و از این ظرفیت برای آگاهسازی کودکان بهره بردید. آیا داستانهای حیوانات مانند گذشته، ظرفیت داستانپردازی، آگاهسازی و جذب کودکان را دارند؟
داستانهای حیوانات همیشه یکی از مؤثرترین روشها برای انتقال مفاهیم به کودکان بودهاند. این سبک روایت به نویسنده اجازه میدهد که بدون ورود مستقیم به برخی موضوعات حساس، مفاهیم پیچیدهای را به زبانی ساده و ملموس برای کودکان بیان کند. البته، من هم کتابهایی دارم که شخصیتهایشان انسان هستند و هم کتابهایی که شخصیتهای اصلی آنها حیواناتاند. امسال، مجموعهای به نام «جیکجیکهای گنجشک ناشناس» داشتم که شخصیتهای انسانی دارد. این مجموعه شامل ۶ کتاب است که شعرند اما ظاهراً وزن ندارند. این آثار به کوشش انتشارات شهر قلم منتشر شدهاند.
- چرا اشعار بدون وزن؟ و چرا این عنوان را برای مجموعهتان انتخاب کردید؟
«جیکجیکهای گنجشک ناشناس» مجموعهای است که سعی دارد متفاوت از شعرهای معمول کودکانه باشد. نام این مجموعه به این دلیل انتخاب شد که شعرهای آن شبیه هیچ شعر دیگری نیستند؛ آنها بیشتر شبیه صدای یک گنجشک ناشناساند که کودکان میتوانند در میانشان، صدای خود را پیدا کنند. در این شعرها، زبان آزاد و بیوزن است؛ اما در دل خود ریتم و موسیقی دارد. از طرفی، داستانها و طنز در این مجموعه حضور دارند و کمک میکنند که کودکان بتوانند با آن ارتباط بگیرند. این مجموعه دعوتی است برای کودکان تا خودشان، صدای خودشان و خیال خودشان را کشف کنند.
- آیا طنز در این مجموعه نقش مهمی دارد؟
بله، طنز یکی از ابزارهای اصلی در این مجموعه است. کودکان از طریق طنز، مفاهیم را بهتر درک و ارتباط عمیقتری با متن برقرار میکنند. در عین حال، طنز به کتابها جنبه سرگرمکننده میدهد و خواندن را برای کودکان جذابتر میکند.
- نقش و تأثیر تصویرگری در این مجموعه به چه صورت است؟
بسیار زیاد تأثیر داشته است. تصویرگری در کتاب کودک بخشی جدانشدنی از روایت است و میتواند درک و لذت خواندن را افزایش دهد. یکی از کتابهای این مجموعه را هدی حدادی تصویرگری کرده است. این کتاب قبلاً به شکلی دیگر از سوی نشر افق منتشر شده بود و بعدها با بازآفرینی نشر Tiny Owl در لندن، با عنوان «رنگینکمان در جیب من» چاپ شد. چنین روندی نشان میدهد که تصویرگری و روایت، در کنار هم میتوانند کتاب را به اثری ماندگار تبدیل کنند.
- به کتاب «قصهی موش سیاه و موش سفید» برمیگردیم. داستان این کتاب بر محور عشق و ازدواج است و درونمایهاش را حول این موضوع به مخاطب منتقل میکند و نکاتی در خود دارد که برای بزرگسالان نیز میتواند مفید باشد. شما بیشتر دوست دارید داستان برای کودکان بنویسید یا داستانی که مخاطب بزرگسال را نیز با خود همراه کند؟
اینکه داستانی درباره عشق و ازدواج باشد، به این معنا نیست که موضوعی بزرگسالانه دارد. همانطور که شرکت در یک عروسی برای کودک امری بزرگسالانه محسوب نمیشود. اگر داستان بتواند در قالبی مناسب برای کودک روایت شود و درک او را از روابط انسانی عمیقتر کند، میتواند هم برای کودک و هم برای بزرگسال جذاب باشد. برای من، مهم این است که داستان بتواند مخاطب خود را - چه کودک و چه بزرگسال- درگیر کند و او را به فکر وادارد.
- در این کتاب، از کلماتی استفاده کردهاید که در دایره واژگان کودکان مخاطب کتاب قرار دارند. رعایت زبان کودک در کتاب کودک چقدر برای شما مهم است؟
زبان کودکانه و زبان ساده یکی نیستند و باید بین این دو، مرز قائل شد. درستنویسی بهرغم اهمیتش در داستان، نسبی است. ممکن است داستانی اقتضا کند که نظام درستنویسی رایج را برهم بزنیم یا حتی از واژههای سخت و دشوار استفاده کنیم، اگر این امر در خدمت روایت باشد. در نهایت، مهمترین مسئله در هر اثر، ویژگیهای ادبی و روایت آن است.
- آیا با ویراستار کتاب در تعامل بودید؟
بله. با توجه به اینکه چندینسال از تألیف نسخه اولیه داستان گذشته بود، ابتدا خودم کار را بازنویسی کردم و سپس با نظر کارشناسان و ویراستار، تغییراتی در آن اعمال شد. تعامل با ویراستار بخشی مهم از فرایند تولید کتاب است و میتواند به بهترشدن متن کمک کند.
- عنوان کتاب همراه با جلد آن، ویترین کتاب است. «قصهی موش سیاه و موش سفید» یادآور فضای داستانهای حیوانات است و از این منظر با محتوای کتاب تناسب دارد و مخاطب را به خواندن اثر، جذب میکند. آیا عناوین دیگری هم برای کتاب در نظر داشتید یا این عنوان از همان ابتدا در نظر گرفته شده بود؟
بله، چندباری نام کتاب تغییر کرد و در نهایت روی این عنوان توافق شد. عنوان کتاب باید بتواند در عین جذابیت، به محتوای آن نیز اشاره داشته باشد و مخاطب را برای خواندن آن ترغیب کند.
- تصاویر کتابتان را چقدر مکمل متن آن میدانید؟ با تصویرگر ارتباطی داشتید؟
تصاویر این کتاب بسیار عالیاند و من از نتیجه کار کاملاً راضی هستم. تصویرگری در کتاب کودک اهمیت زیادی دارد و میتواند به انتقال بهتر پیام داستان کمک کند. تعامل مستقیم با تصویرگر نداشتم؛ اما از طریق ناشر، کارها را میدیدم و پیشنهادهایی مطرح میکردم، همانطور که تصویرگر هم ممکن بود درباره متن نظر بدهد. کتاب تصویری یک کار گروهی و محصول مشترک است و هر دو بخش - متن و تصویر- در کنار هم معنا پیدا میکنند.
∎