شناسهٔ خبر: 71356811 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

یادداشت؛

ترامپ و ضدجریان های گفتمانی

ترامپ، بیش از آنکه رئیس جمهور باشد، یک بازیگر و یک کنشگر جهانی است. کاملا مشخص است که خود یا همکاران وی، وضعیت جهانی را بخوبی رصد کرده اند و با آمدن سر قدرت، می دانستند چه ضد جریان هایی را باید ایجاد کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دکتر حسن بشیر عضو هیات‌علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام‌صادق (ع) و رییس سابق موسسه مطالعات اسلامی لندن در یادداشتی با عنوان « ترامپ و ضدجریان های گفتمانی» به نقد و بررسی علمکرد و ایده های ترامپ در آغاز ریاست جمهوری پرداخته است.

متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

چند سال پیش کتاب «ضد جریان در اخبار جهانی» (۱۳۹۱) نوشته الیور بوید-بارت و دایا کیشان توسو را با همکاری یکی از دانشجویان فرهیخته خود ترجمه و توسط دانشگاه امام صادق (ع) منتشر کردیم. اولین بار این کتاب در حوزه ضد جریان منتشر می شد و آخرین کتابی است که تا کنون در این رابطه در کشور منتشر شده است.

اینکه چقدر این کتاب مورد توجه قرار گرفته، می توان از ناآشنایی خیلی از سرآمدان تبلیغات رسانه ای از همه قشرها به موضوع ضد جریان دانست. اصولا در کشور یک گسست واقعی میان آنچه که مطلب علمی عمیق دارد با خواندن آن وجود دارد. همه به دنبال “نوشته های ساندویجی” و عمدتا “نوشته های زرد” هستند. این مساله فقط متعلق به عموم مردم نیست، بلکه حتی فراتر، متعلق به مدعیان نخبگی و دانش و پژوهش نیز هست که داستان درد آوری است.

ضد جریان، جریان تقابلی نیست. ایجاد جریانی جدید با توجه به جریان های دیگر که تلاش می کنند جریان های دیگر را به حاشیه برانند یا حداقل به موازات آنها حرکت کند. مثال بارز آن راه اندازی “سینمای بالیوود” در هند در مقابل “سینمای هالیوود”. یا راه اندازی “شبکه الجزیره” در برابر “شبکه سی إن إن”.

“ضد جریان سازی” هنر مهمی است. اولین عامل راه اندازی آن شناخت دقیق وضعیت موجود و نقاط قوت و ضعف های مرتبط با موضوع مورد مطالعه است. و آخرین عامل آن قدرت طرح آن در سطوح مورد نظر است.

ترامپ، بیش از آنکه رئیس جمهور باشد، یک بازیگر و یک کنشگر جهانی است. کاملا مشخص است که خود یا همکاران وی، وضعیت جهانی را بخوبی رصد کرده اند و با آمدن سر قدرت، می دانستند چه “ضد جریان هایی” را باید ایجاد کنند.

ترامپ، در شرایط کنونی با کوله باری از “ضد جریان ها” وارد عرصه رقابت های جهانی شده است. بدیهی است هر کس که راه این جریان ها را باز کند، اگر در پایان برنده نیز نباشد، می تواند جهان را درگیر “ضد جریان های” ایجاد شده کند و از راه اندازی ضد جریان های دیگر یا حتی “تقابل با آن ها” را با تاخیر قابل توجهی روبرو کند.

“تغییر خلیج مکزیک به خلیج آمریکا”، ” الحاق جزیره گرینلند دانمارک”، “کوچ دادن فسلطینیان از غزه و اشغال آن”، “تصاحب کانال پاناما” “گرفتن کانادا به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا” و بالاخره “مذاکره با ج.ا.ا.” تنها برخی از “ضد جریان های” راه اندازی شده توسط ترامپ در آغاز ریاست جمهوری است.

چه بخواهیم و چه نخواهیم جهان در دام این ضد جریان ها افتاده است. آنچه که اکنون برای ما مهمتر از همه موضوع های مطرح شده، “غزه” و “مذاکره” است.

درباره “کوچاندن فلسطینیان از سرزمین خودشان” یک بلوف بزرگی است که بیش از اجرایی شدن آن، “گفتمان زردی” است که بیشتر از اجرا شدن که امکان پذیر نیست، درگیر کردن جهان با “حاشیه ها” است.

به قول فریدمن نویسنده معروف آمریکا:

«طرح ترامپ برای تسلط بر غزه، هدیه بزرگ به ایران است.

توماس فریدمن، نویسندۀ برجستۀ آمریکایی: بیرون‌راندن ۲ میلیون فلسطینی از غزه و تبدیل این منطقۀ ساحلی صحرایی، به چیزی شبیه یک استراحت‌گاه، ثابت می‌کند فاصله‌ میان خلاقیت و حماقت چقدر کوتاه است.

پیشنهاد ترامپ خطرناک‌ترین و احمقانه‌ترین ابتکار صلحی است که تاکنون ارائه شده است. با این کار مسلمانان در اروپا، غرب آسیا و آسیا برای مقاومت در برابر آواره‌کردن فلسطینیان به خیابان‌ها خواهند آمد.

این طرح بزرگ‌ترین هدیۀ ترامپ به ایران خواهد بود؛ زیرا باعث می‌شود ایران با شرمسار‌کردن تمام حکومت‌های عربی طرفدار آمریکا، نفوذ خود را در منطقه بازیابد.

الحاق جزیره‌ی گرینلندِ دانمارک، تصاحب کانال پاناما و اشغال نوار غزه شاید در فیلم‌ها موفق شوند.»

اما ضد جریان “مذاکره” می تواند برای ما چنانچه “بصیرت انقلاب محور” کمرنگ شود می تواند مشکل ساز باشد. اگر چه رهبر معظم انقلاب تکلیف را روشن کرده است، اما این به معنای خاموش شدن و به حاشیه رفتن موضوع نیست. هنوز کسانی هستند که یا تجربه ها را نادیده می گیرند، یا برای خوش رقصی به دنبال آمریکا هستند، یا برای اینکه مانند برخی از کشورهای عربی، نوکری خارجی را یک ارزش می دانند “مذاکره” را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود خواهند دانست و در این زمینه سکوت نخواهند کرد.

اما با همه اینها، مهمترین مساله غفلت ما از ایجاد “ضد جریان ها” در مقابل آنچه که اتفاق افتاده است. “مقاومت” بزرگترین ضد جریان منطقه ای برای جلوگیری از نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه بود. در این زمینه نیز موفقیت های آن غیر قابل انکار است و هنوز می تواند با مدیریت های آگاه تاثیرات عمیق خود را داشته باشد.

شرایط کنونی نیازمند هنر داشتن ایجاد “ضد جریان های مؤثر” در سطح جهانی بیش از هر زمان دیگر است. متاسفانه کشور در حال غرق شدن در گفتمان های ساخته شده توسط سردمداران جدید آمریکا است.

نمونه بارز آن، اخباری است که مهمترین رسانه ملی ما هر روز چندین بار درگیر طرح آن “ضد جریان های آمریکایی” است که جامعه ما آنها را فراموش نکند و به جای ایجاد ضد جریان های جدید، غرق شدن در گفتمان های مزبور شود.

این وضعیت می تواند جامعه را و دغدغه های عمده آن را به حاشیه براند. البته نباید از راهپیمایی بزرگ، آبرومند و شکومند ۲۲ بهمن سال جاری نیز غفلت کرد. اما این راهپیمائی باید آغاز بزرگی برای به حاشیه راندن “ضد جریان های آمریکایی” در سطح منطقه و جهان شود، البته اگر توسط دولتمردان، اندیشمندان و خبرگان جامعه بخوبی مورد بهره برداری قرار گیرد و گفتمان های جدیدی را در سطح ملی، منطقه ای و جهانی مطرح سازند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دکتر حسن بشیر عضو هیات‌علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام‌صادق (ع) و رییس سابق موسسه مطالعات اسلامی لندن در یادداشتی با عنوان « ترامپ و ضدجریان های گفتمانی» به نقد و بررسی علمکرد و ایده های ترامپ در آغاز ریاست جمهوری پرداخته است.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دکتر حسن بشیر عضو هیات‌علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام‌صادق (ع) و رییس سابق موسسه مطالعات اسلامی لندن در یادداشتی با عنوان « ترامپ و ضدجریان های گفتمانی» سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به نقد و بررسی علمکرد و ایده های ترامپ در آغاز ریاست جمهوری پرداخته است.

متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

چند سال پیش کتاب «ضد جریان در اخبار جهانی» (۱۳۹۱) نوشته الیور بوید-بارت و دایا کیشان توسو را با همکاری یکی از دانشجویان فرهیخته خود ترجمه و توسط دانشگاه امام صادق (ع) منتشر کردیم. اولین بار این کتاب در حوزه ضد جریان منتشر می شد و آخرین کتابی است که تا کنون در این رابطه در کشور منتشر شده است.

چند سال پیش کتاب «ضد جریان در اخبار جهانی» (۱۳۹۱) نوشته الیور بوید-بارت و دایا کیشان توسو را با همکاری یکی از دانشجویان فرهیخته خود ترجمه و توسط دانشگاه امام صادق (ع) منتشر کردیم. اولین بار این کتاب در حوزه ضد جریان منتشر می شد و آخرین کتابی است که تا کنون در این رابطه در کشور منتشر شده است.

اینکه چقدر این کتاب مورد توجه قرار گرفته، می توان از ناآشنایی خیلی از سرآمدان تبلیغات رسانه ای از همه قشرها به موضوع ضد جریان دانست. اصولا در کشور یک گسست واقعی میان آنچه که مطلب علمی عمیق دارد با خواندن آن وجود دارد. همه به دنبال “نوشته های ساندویجی” و عمدتا “نوشته های زرد” هستند. این مساله فقط متعلق به عموم مردم نیست، بلکه حتی فراتر، متعلق به مدعیان نخبگی و دانش و پژوهش نیز هست که داستان درد آوری است.

اینکه چقدر این کتاب مورد توجه قرار گرفته، می توان از ناآشنایی خیلی از سرآمدان تبلیغات رسانه ای از همه قشرها به موضوع ضد جریان دانست. اصولا در کشور یک گسست واقعی میان آنچه که مطلب علمی عمیق دارد با خواندن آن وجود دارد. همه به دنبال “نوشته های ساندویجی” و عمدتا “نوشته های زرد” هستند. این مساله فقط متعلق به عموم مردم نیست، بلکه حتی فراتر، متعلق به مدعیان نخبگی و دانش و پژوهش نیز هست که داستان درد آوری است.

ضد جریان، جریان تقابلی نیست. ایجاد جریانی جدید با توجه به جریان های دیگر که تلاش می کنند جریان های دیگر را به حاشیه برانند یا حداقل به موازات آنها حرکت کند. مثال بارز آن راه اندازی “سینمای بالیوود” در هند در مقابل “سینمای هالیوود”. یا راه اندازی “شبکه الجزیره” در برابر “شبکه سی إن إن”.

ضد جریان، جریان تقابلی نیست. ایجاد جریانی جدید با توجه به جریان های دیگر که تلاش می کنند جریان های دیگر را به حاشیه برانند یا حداقل به موازات آنها حرکت کند. مثال بارز آن راه اندازی “سینمای بالیوود” در هند در مقابل “سینمای هالیوود”. یا راه اندازی “شبکه الجزیره” در برابر “شبکه سی إن إن”.

“ضد جریان سازی” هنر مهمی است. اولین عامل راه اندازی آن شناخت دقیق وضعیت موجود و نقاط قوت و ضعف های مرتبط با موضوع مورد مطالعه است. و آخرین عامل آن قدرت طرح آن در سطوح مورد نظر است.

“ضد جریان سازی” هنر مهمی است. اولین عامل راه اندازی آن شناخت دقیق وضعیت موجود و نقاط قوت و ضعف های مرتبط با موضوع مورد مطالعه است. و آخرین عامل آن قدرت طرح آن در سطوح مورد نظر است.

ترامپ، بیش از آنکه رئیس جمهور باشد، یک بازیگر و یک کنشگر جهانی است. کاملا مشخص است که خود یا همکاران وی، وضعیت جهانی را بخوبی رصد کرده اند و با آمدن سر قدرت، می دانستند چه “ضد جریان هایی” را باید ایجاد کنند.

ترامپ، بیش از آنکه رئیس جمهور باشد، یک بازیگر و یک کنشگر جهانی است. کاملا مشخص است که خود یا همکاران وی، وضعیت جهانی را بخوبی رصد کرده اند و با آمدن سر قدرت، می دانستند چه “ضد جریان هایی” را باید ایجاد کنند.

ترامپ، در شرایط کنونی با کوله باری از “ضد جریان ها” وارد عرصه رقابت های جهانی شده است. بدیهی است هر کس که راه این جریان ها را باز کند، اگر در پایان برنده نیز نباشد، می تواند جهان را درگیر “ضد جریان های” ایجاد شده کند و از راه اندازی ضد جریان های دیگر یا حتی “تقابل با آن ها” را با تاخیر قابل توجهی روبرو کند.

ترامپ، در شرایط کنونی با کوله باری از “ضد جریان ها” وارد عرصه رقابت های جهانی شده است. بدیهی است هر کس که راه این جریان ها را باز کند، اگر در پایان برنده نیز نباشد، می تواند جهان را درگیر “ضد جریان های” ایجاد شده کند و از راه اندازی ضد جریان های دیگر یا حتی “تقابل با آن ها” را با تاخیر قابل توجهی روبرو کند.

“تغییر خلیج مکزیک به خلیج آمریکا”، ” الحاق جزیره گرینلند دانمارک”، “کوچ دادن فسلطینیان از غزه و اشغال آن”، “تصاحب کانال پاناما” “گرفتن کانادا به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا” و بالاخره “مذاکره با ج.ا.ا.” تنها برخی از “ضد جریان های” راه اندازی شده توسط ترامپ در آغاز ریاست جمهوری است.

“تغییر خلیج مکزیک به خلیج آمریکا”، ” الحاق جزیره گرینلند دانمارک”، “کوچ دادن فسلطینیان از غزه و اشغال آن”، “تصاحب کانال پاناما” “گرفتن کانادا به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا” و بالاخره “مذاکره با ج.ا.ا.” تنها برخی از “ضد جریان های” راه اندازی شده توسط ترامپ در آغاز ریاست جمهوری است.

چه بخواهیم و چه نخواهیم جهان در دام این ضد جریان ها افتاده است. آنچه که اکنون برای ما مهمتر از همه موضوع های مطرح شده، “غزه” و “مذاکره” است.

چه بخواهیم و چه نخواهیم جهان در دام این ضد جریان ها افتاده است. آنچه که اکنون برای ما مهمتر از همه موضوع های مطرح شده، “غزه” و “مذاکره” است.

درباره “کوچاندن فلسطینیان از سرزمین خودشان” یک بلوف بزرگی است که بیش از اجرایی شدن آن، “گفتمان زردی” است که بیشتر از اجرا شدن که امکان پذیر نیست، درگیر کردن جهان با “حاشیه ها” است.

درباره “کوچاندن فلسطینیان از سرزمین خودشان” یک بلوف بزرگی است که بیش از اجرایی شدن آن، “گفتمان زردی” است که بیشتر از اجرا شدن که امکان پذیر نیست، درگیر کردن جهان با “حاشیه ها” است.

به قول فریدمن نویسنده معروف آمریکا:

به قول فریدمن نویسنده معروف آمریکا:

«طرح ترامپ برای تسلط بر غزه، هدیه بزرگ به ایران است.

«طرح ترامپ برای تسلط بر غزه، هدیه بزرگ به ایران است.

توماس فریدمن، نویسندۀ برجستۀ آمریکایی: بیرون‌راندن ۲ میلیون فلسطینی از غزه و تبدیل این منطقۀ ساحلی صحرایی، به چیزی شبیه یک استراحت‌گاه، ثابت می‌کند فاصله‌ میان خلاقیت و حماقت چقدر کوتاه است.

توماس فریدمن، نویسندۀ برجستۀ آمریکایی: بیرون‌راندن ۲ میلیون فلسطینی از غزه و تبدیل این منطقۀ ساحلی صحرایی، به چیزی شبیه یک استراحت‌گاه، ثابت می‌کند فاصله‌ میان خلاقیت و حماقت چقدر کوتاه است.

پیشنهاد ترامپ خطرناک‌ترین و احمقانه‌ترین ابتکار صلحی است که تاکنون ارائه شده است. با این کار مسلمانان در اروپا، غرب آسیا و آسیا برای مقاومت در برابر آواره‌کردن فلسطینیان به خیابان‌ها خواهند آمد.

پیشنهاد ترامپ خطرناک‌ترین و احمقانه‌ترین ابتکار صلحی است که تاکنون ارائه شده است. با این کار مسلمانان در اروپا، غرب آسیا و آسیا برای مقاومت در برابر آواره‌کردن فلسطینیان به خیابان‌ها خواهند آمد.

این طرح بزرگ‌ترین هدیۀ ترامپ به ایران خواهد بود؛ زیرا باعث می‌شود ایران با شرمسار‌کردن تمام حکومت‌های عربی طرفدار آمریکا، نفوذ خود را در منطقه بازیابد.

این طرح بزرگ‌ترین هدیۀ ترامپ به ایران خواهد بود؛ زیرا باعث می‌شود ایران با شرمسار‌کردن تمام حکومت‌های عربی طرفدار آمریکا، نفوذ خود را در منطقه بازیابد.

الحاق جزیره‌ی گرینلندِ دانمارک، تصاحب کانال پاناما و اشغال نوار غزه شاید در فیلم‌ها موفق شوند.»

الحاق جزیره‌ی گرینلندِ دانمارک، تصاحب کانال پاناما و اشغال نوار غزه شاید در فیلم‌ها موفق شوند.»

اما ضد جریان “مذاکره” می تواند برای ما چنانچه “بصیرت انقلاب محور” کمرنگ شود می تواند مشکل ساز باشد. اگر چه رهبر معظم انقلاب تکلیف را روشن کرده است، اما این به معنای خاموش شدن و به حاشیه رفتن موضوع نیست. هنوز کسانی هستند که یا تجربه ها را نادیده می گیرند، یا برای خوش رقصی به دنبال آمریکا هستند، یا برای اینکه مانند برخی از کشورهای عربی، نوکری خارجی را یک ارزش می دانند “مذاکره” را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود خواهند دانست و در این زمینه سکوت نخواهند کرد.

اما ضد جریان “مذاکره” می تواند برای ما چنانچه “بصیرت انقلاب محور” کمرنگ شود می تواند مشکل ساز باشد. اگر چه رهبر معظم انقلاب تکلیف را روشن کرده است، اما این به معنای خاموش شدن و به حاشیه رفتن موضوع نیست. هنوز کسانی هستند که یا تجربه ها را نادیده می گیرند، یا برای خوش رقصی به دنبال آمریکا هستند، یا برای اینکه مانند برخی از کشورهای عربی، نوکری خارجی را یک ارزش می دانند “مذاکره” را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود خواهند دانست و در این زمینه سکوت نخواهند کرد.

اما با همه اینها، مهمترین مساله غفلت ما از ایجاد “ضد جریان ها” در مقابل آنچه که اتفاق افتاده است. “مقاومت” بزرگترین ضد جریان منطقه ای برای جلوگیری از نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه بود. در این زمینه نیز موفقیت های آن غیر قابل انکار است و هنوز می تواند با مدیریت های آگاه تاثیرات عمیق خود را داشته باشد.

اما با همه اینها، مهمترین مساله غفلت ما از ایجاد “ضد جریان ها” در مقابل آنچه که اتفاق افتاده است. “مقاومت” بزرگترین ضد جریان منطقه ای برای جلوگیری از نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه بود. در این زمینه نیز موفقیت های آن غیر قابل انکار است و هنوز می تواند با مدیریت های آگاه تاثیرات عمیق خود را داشته باشد.

شرایط کنونی نیازمند هنر داشتن ایجاد “ضد جریان های مؤثر” در سطح جهانی بیش از هر زمان دیگر است. متاسفانه کشور در حال غرق شدن در گفتمان های ساخته شده توسط سردمداران جدید آمریکا است.

شرایط کنونی نیازمند هنر داشتن ایجاد “ضد جریان های مؤثر” در سطح جهانی بیش از هر زمان دیگر است. متاسفانه کشور در حال غرق شدن در گفتمان های ساخته شده توسط سردمداران جدید آمریکا است.

نمونه بارز آن، اخباری است که مهمترین رسانه ملی ما هر روز چندین بار درگیر طرح آن “ضد جریان های آمریکایی” است که جامعه ما آنها را فراموش نکند و به جای ایجاد ضد جریان های جدید، غرق شدن در گفتمان های مزبور شود.

نمونه بارز آن، اخباری است که مهمترین رسانه ملی ما هر روز چندین بار درگیر طرح آن “ضد جریان های آمریکایی” است که جامعه ما آنها را فراموش نکند و به جای ایجاد ضد جریان های جدید، غرق شدن در گفتمان های مزبور شود.

این وضعیت می تواند جامعه را و دغدغه های عمده آن را به حاشیه براند. البته نباید از راهپیمایی بزرگ، آبرومند و شکومند ۲۲ بهمن سال جاری نیز غفلت کرد. اما این راهپیمائی باید آغاز بزرگی برای به حاشیه راندن “ضد جریان های آمریکایی” در سطح منطقه و جهان شود، البته اگر توسط دولتمردان، اندیشمندان و خبرگان جامعه بخوبی مورد بهره برداری قرار گیرد و گفتمان های جدیدی را در سطح ملی، منطقه ای و جهانی مطرح سازند.

این وضعیت می تواند جامعه را و دغدغه های عمده آن را به حاشیه براند. البته نباید از راهپیمایی بزرگ، آبرومند و شکومند ۲۲ بهمن سال جاری نیز غفلت کرد. اما این راهپیمائی باید آغاز بزرگی برای به حاشیه راندن “ضد جریان های آمریکایی” در سطح منطقه و جهان شود، البته اگر توسط دولتمردان، اندیشمندان و خبرگان جامعه بخوبی مورد بهره برداری قرار گیرد و گفتمان های جدیدی را در سطح ملی، منطقه ای و جهانی مطرح سازند.