در آمیختگی نور غدیر خم با سپیدهدم نیمه شعبان، پیوندی ناگسستنی میان امامت و مهدویت رخ مینماید. همانگونه که غدیر، سکوی تعیین ولایت امیرالمؤمنین(ع) بود، میلاد منجی موعود(عج) در نیمه شعبان، حلقه اتصال امامت به عصر ظهور است.
استاد محقق و فقیه مدقق، آیتالله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی در بیانی ژرفنگرانه، با واکاوی ریشههای قرآنی و عقلی مهدویت در تفاسیر فریقین، غیبت را نه نقصان که فرصتی برای تکامل منتظران میخواند و مسیر انتظار را چراغ راه امت تا طلوع خورشید عدالت ترسیم میکند. آنچه میخوانید یادداشت اختصاصی این عالم دینی است که همچون چراغی، مسیر امتداد غدیر تا ظهور را روشن میکند.
اثبات نقلی مسئله مهدویت از منظر فریقین
مسئله مهدویت و امامت حضرت حجت(عج) حقیقتی انکارناپذیر است. پیروان مذهب اهلبیت(ع) و دیگر مذاهب اسلامی که با قرآن ارتباط دارند، میدانند آیات قرآن بهوضوح به این حقیقت اشاره دارند. حتی در کتب تفسیر اهل سنت نیز نام حضرت مهدی(عج) در ذیل برخی آیات قرآن ذکر شده است. به عنوان نمونه، قرطبی، مفسر اهل سنت در تفسیر آیه ۳۳ سوره توبه میگوید: «پیروزی اسلام بر دیگر ادیان در زمان ظهور مهدی خواهد بود». (الجامع لأحکام القرآن) همچنین، جلالالدین سیوطی در تفسیر «الدر المنثور» درباره آیه ۱۱۴ سوره بقره نوشته است: «خزیت آنان در دنیا زمانی خواهد بود که حضرت مهدی(عج) ظهور کرده و قسطنطنیه را فتح کند».
در تفسیرهای شیعی نیز به آیات قرآن اشاره شده که ظهور حضرت مهدی(عج) را تأیید میکنند. امام باقر(ع) در تأویل آیه ۱۰۵ سوره انبیا (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ) فرمودهاند: «مراد از زمین، ارث بردن از سوی قائم و یاران او است» (الکافی). این آیه بهوضوح نشان میدهد در دوران ظهور، زمین به بندگان صالح خدا خواهد رسید. در نتیجه، این حقیقت که حضرت مهدی(عج) به عنوان آخرین منجی الهی ظهور خواهد کرد، نه تنها در قرآن بلکه در کتب معتبر تفسیری اهل سنت و شیعه به تأیید رسیده است.
اثبات عقلی مسئله مهدویت
مسئله مهدویت، علاوه بر آیات و روایات از دیدگاه عقل نیز قابل اثبات است. وقتی به آفرینش و فعل خداوند دقت میشود، این سؤال مطرح میشود که آیا خداوند که جهان و بشر را خلق کرده و تمامی انبیا و کتابهای آسمانی ازجمله قرآن کریم را فرستاده، منطقی است که تنها تعداد کمی از انسانها هدایت یابند و سپس قیامت برپا شود؟ آیا با حکمت الهی سازگار است که بشر مدتها روی زمین زندگی کند، میلیاردها انسان به دنیا آیند و از بین بروند و علم کامل خداوند تنها به گروهی محدود برسد؟ عقل میگوید چنین رویکردی با حکمت الهی سازگار نیست. حکمت ایجاب میکند دین کامل و آخرین شریعت برای هدایت بشر بهطور کامل به جهانیان عرضه شود.
بدین ترتیب، عقل میگوید خداوند حکیم باید زمانی را مقرر کند تا دین اسلام بهطور کامل و برای پذیرش همگان در سراسر زمین محقق شود. این زمان ممکن است صدها سال طول بکشد تا بشر در برابر این حقیقت تسلیم شود.
بنابراین، مسئله مهدویت نه تنها یک حقیقت قرآنی است بلکه ریشه عقلی محکمی دارد که باید در زمانی خاص محقق شود. گرچه این موضوع در ادبیات شیعی بهطور گسترده و دقیقتری بیان شده است، اما اصل آن ریشه قرآنی و عقلی دارد. علاوه بر این، مهدویت به معنای برچیده شدن فساد از زمین است، اما در کنار آن باید دورهای فرا برسد که تمامی ابعاد سعادت و تقرب به خدا بهطور کامل بیان شود. بهطور قطع، این زمان همان دوران ظهور حضرت مهدی(عج) است که بشر در آن زمان به بالاترین کمالات دست خواهد یافت.
ضرورت توجه به علل، آثار و برکات غیبت از جهات اثباتی
درخصوص غیبت حضرت مهدی(عج)، علاوه بر بررسی جهات سلبی آن، توجه به جهات اثباتی نیز ضروری است. در حالی که اغلب بر ضعف جامعه بشری و عدم آمادگی آن برای پذیرش ظهور امام تأکید میشود، کمتر به این نکته پرداخته میشود که جامعه از برکات و آثار غیبت نیز بهرهمند شده است. در این راستا، یکی از سؤالات مهم این است که آیا ممکن نبود حضرت مهدی(عج) در میان مردم حضور داشته باشد تا مشکلات و آسیبهای بشری کاهش یابد و در این صورت، انسانها از حضور ایشان چه برکاتی میتوانستند بهرهبرداری کنند که اکنون از آنها محروم هستند؟
برای پاسخ به این پرسش، باید علل و آثار غیبت را در دو جنبه سلبی و اثباتی بررسی کرد. از جهات اثباتی میتوان گفت در روایات آمده عبادت در زمان غیبت، از عبادت در زمان حضور امام معصوم(ع) برتر است. برای نمونه، امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند: «عبادت در زمان غیبت خداوند از عبادت در زمان حضور امام، برتر است» (اصول کافی). در این روایت، انسانی که در دوران غیبت امام، حجت خدا را نمیبیند، ولی به حجیت او ایمان دارد، از نظر عبادت به خداوند نزدیکتر بوده و ثواب عبادتش بیشتر است.
اما غیبت همچنین جهات سلبی نیز دارد. برخی از روایات بر عدم آمادگی جامعه بشری برای پذیرش ظهور حضرت مهدی(عج) تأکید دارند و بیان میکنند «ظهور حضرت قائم(عج) تا زمانی که ودایع خداوند آشکار نشده باشد، امکانپذیر نخواهد بود». در این دیدگاه، غیبت حضرت مهدی(عج) بهعنوان آزمونی برای انسانها در نظر گرفته میشود که باید در آن صبر پیشه کرده و به امید ظهور او، به عبادت و تقوا بپردازند.
وظایف منتظران واقعی در دوران غیبت
پس یکی از وظایف منتظران واقعی در دوران غیبت کبری این است که بدانند در غیبت امام معصوم(ع) همچنان در محضر ایشان هستند و اعمالشان به امام(عج) عرضه میشود. بنابراین، منتظران واقعی باید همواره در پی درک خواستههای امام(عج) باشند و از خود بپرسند امام(عج) چه انتظاراتی از آنان دارد. آیا امام(عج) تنها از آنها میخواهد او را ببینند یا اینکه خواستههای بیشتری از آنان دارند؟ بهطور مشخص امام(عج) از منتظران نمیخواهند صرفاً به او اعتقاد داشته باشند و در کنار او باشند، بلکه از آنان انتظار دارند در سه حوزه مختلف اصلاح شوند.
در حوزه بینش، امام(عج) از منتظران میخواهند تسلیم و مطیع باشند. در حوزه گرایش، انتظار دارند قلبشان از محبت و علاقه به امام(ع) سرشار باشد. در حوزه کنش نیز باید در فعالیتهای اجتماعی و جمعی بهطور مؤثر حضور داشته باشند. بنابراین منتظر واقعی، فردی است که تنها در انتظار نبوده و هیچگاه از وظایف خود غافل نمیشود، بلکه در سه حوزه بینش، گرایش و کنش، به پالایش افکار و اعمال خود پرداخته و تلاش میکند در راستای اهداف امام(عج) قدم بردارد. بر این اساس افرادی که معتقدند منتظران در دوران غیبت هیچ وظیفهای ندارند و باید تنها منتظر ظهور حضرت مهدی(عج) باشند تا او امور را اصلاح کند، در حقیقت منتظران واقعی نیستند. این دیدگاه مخالف آموزههای دینی است که بهویژه در منابع روایی شیعه و اهل سنت آمده است.
مقاتله و مقابله با باطل تا ظهور حضرت مهدی(عج)
در یکی از روایات مهم از پیامبر اکرم(ص)، نقل شده در بحارالانوار جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند پیامبر(ص) فرمودند: «لا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِی تُقَاتِلُ عَنِ الْحَقِّ حَتَّی... یَنْزِلُ عَلَی الْمَهْدِیِّ»؛ یعنی در طول تاریخ، گروهی از امت پیامبر(ص) همواره در دفاع از حق و مقابله با باطل خواهند جنگید تا زمان ظهور حضرت مهدی(عج). این روایت به وضوح نشان میدهد منتظر واقعی، فردی است که در مقابله با ظلم و فساد در هر زمان فعالیت میکند و نمیتواند بیحرکت بماند.
این دیدگاه، مخالف کسانی است که به اشتباه تصور میکنند در دوران غیبت هیچ وظیفهای ندارند و باید تنها منتظر ظهور حضرت مهدی(عج) باشند. این افکار بهویژه در دوران انقلاب اسلامی ایران در برابر اندیشههای انقلابی که براساس احکام اسلام به پیش میرفت، مورد چالش قرار گرفتند. بهعنوان مثال، برخی از گروهها مدعی بودند هیچ حکومتی پیش از ظهور حضرت مهدی(عج) مشروع نیست، حال آنکه این نظر بر خلاف آموزههای اسلامی و روایات معتبر است که تأکید دارند باید در مقابل باطل ایستاد و برای برپایی عدالت و احکام اسلامی تلاش کرد. امیدواریم مسلمانان در دوران غیبت به وظایف خود آگاه باشند.