[حانیه جهانیان ] در دنیای امروز استفاده از شبکههای مجازی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده است. از جستوجوهای غیرضروری گرفته تا مراجعه به آن برای حل مشکلات ریز و درشت. فضایی که این روزها بیش از آنچه باید به زندگی روزمره و حریم خصوصی ما، تسلط دارد. از یادآوری زنگ هشدار تا بدیهیترین امور زندگی... اما این تمام ماجرا نیست. این روزها، حضور کاربران پرفالوور و مشهور در شبکههای اجتماعی باعث شد تا با دو پدیده نوظهور اما همهگیر «تک قطبی شدن و تحمل شنیدن صدای مخالف نداشتن» به وفور رخ میدهد. در این گزارش نگاهی داریم به این تحولات گسترده در دنیای مجازی و احوالات امروز کاربران که در ادامه میخوانید.
همقبیلههای دیجیتالی
الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی برای جلب توجه کاربران معمولاً به واکنش های عاطفی منفی کاربران مثل خشم و شتابزدگی حساس هستند، به همین دلیل محتواهای منفی را رواج داده و آنها را با اشتراک گذاری در گروهها گسترش میدهند که یکی از دلایل نزاع بین گروههای سیاسی و ایجاد دشمنی بین آنهاست.
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی سرانجام کاربر را با منزوی کردن وارد یک «قبیله دیجیتالی» کرده و او را به طرفداری از گروه خاص میکشانند. اینجاست که نزاع بین طرز تفکرهای مختلف شکل میگیرد؛ اعضای هر گروه یا قبیله دیجیتالی تمام اخبار به اشتراک گذاشته شده درون گروه را فارغ از درستی یا نادرستی پذیرفته و نظرات مخالف را بر نمیتابند.
انسان ذاتاً موجودی قبیلهای است و وقتی دچار ترس میشود بیشتر گارد گرفته و فقط به اخبار و اطلاعات اعضای قبیله اعتماد میکند.
این رویکرد در دنیای واقعی به اجداد ما کمک کرد تا زنده بمانند، اما حالا در دنیای مجازی قبیلهگرایی، فشار اطرافیان، احساسات منفی و تندخویی دست به دست هم دادهاند تا تحمل انتقادات به شدت پایین بیاید. تحقیقی که انجام شده نشان میدهد ۶۱ درصد از مردم آمریکا به خاطر دیدگاههای سیاسی مخالف، کاربران را در شبکههای اجتماعی بلاک یا آنفالو کرده یا از لیست دوستان خود حذف کردهاند.
تفکر بشر نیز با پیشرفت تکنولوژی تغییر کرده است. کتابخوانی تقریباً به دست فراموشی سپرده شده و اسکرول کردن و سوایپ کردن دامنه توجه کاربران را به تنها چند ثانیه تقلیل داده است. کاهش دامنه توجه تفکر انتقادی را نیز از کاربران گرفته است. حتی اخبار مهم نیز تنها چند ساعت در صفحه فید دوام میآورند و به سرعت جای خود را به خبر جنجالی و بزرگ بعدی میدهند. هوش مصنوعی پلتفرمهای اجتماعی به جای کاربر فکر میکند و محتواهای مورد علاقه یا همان مربوط به «قبایل دیجیتالی» را به خورد او میدهد.
ظهور اسلکتیویستها!
اسلکتیویسم (slacktivism) که به «مبارزه از زیر لحاف» هم معروف است، به فعالیتهای مجازیای اطلاق میشود که در کاربر احساس رضایت کاذب از انجام عملی مثبت را برمیانگیزاند.
کارشناسان رسانه در توصیف فعالیتهای اسلکتیویستی میگویند که کاربران با «حداقل تلاش» که معمولا محدود به یک کلیک و فشردن دکمه ارسال است، احساس میکنند در راستای یک هدف اجتماعی یا سیاسی، کنش داشته و سهمی ادا کردهاند. فرد کلارک و دوایت اوزارد، اولین کسانی بودند که در سال ۱۹۹۵ دو واژه (slacker) به معنی فرد تنبل و سست و بیحال و( Activism) به معنی فعالیت را با هم تلفیق کرده و اسلکتیویسم را در وصف جوانانی بهکار بردند که میخواستند با اقدامات کوچکی مثل کاشت یک درخت به تخریب محیط زیست اعتراض کنند. کلارک و اوزارد در مقاله معروف خود این واژه را به معنای مثبتی به کار بردند. اما خیلی زود اینترنت فراگیر شد. فضای مجازی پر از فورومها، سایتهای وب.۲، وبلاگها و بعدتر شبکههای مجازی شد و کاربران در گوشه و کنار دنیا به فکر استفاده از قابلیتهای اینترنت برای بلند کردن صدای اعتراض خود و آرمانخواهی افتادند.فعالیتهای مجازی در بسیاری از مواقع، تاثیری در جهان واقعی ندارند. ویدیویی صدها هزار بار دیده میشود، صفحهای اعتراضی بارها به اشتراک گذاشته میشود، توئیتی بارها همخوان میشود ولی در واقعیت نه زندانی سیاسی آزاد میشود، نه حق مظلومی بازستانده میشود و نه خشونتی متوقف. از سوی دیگر هر روز تعداد فعالان مجازی که برای هدفی سیاسی یا اجتماعی در شبکههای اجتماعی کلیک میکنند و مطلب به اشتراک میگذارند، بیشتر میشود.
سست کنشگری، خوب یا بد؟!
یاسر نثاری، پژوهشگر و مترجم معتقد است: «مبارزه از زیر پتو که میتوان آن را بهشکل منصفانه «سستکنشگری» ترجمه کرد، معطوف به کلیه کنشها و واکنشهایی است که به تلاش شخصی افراد ربطی ندارد و انواع حرکات جمعی بیعارضه و آسان مجازی را دربرمیگیرد؛ حرکاتی نظیر: لایک کردن، انتشار شمارهحساب برای کمک به افراد حادثهدیده، امضای کارزارها و طومارهای اینترنتی، استفاده از هشتگها و راهانداختن طوفان توییتری، حملات مجازی به صفحات گروهها یا افراد خاص یا تغییر عکس پروفایل به رنگ یا نماد خاص.
در طول یکی دو سال اخیر، فعالیتهای ظاهرا سستکنشگرانه زیادی در فضای اینترنت شکل گرفته. یکی از مهمترین مصادیق این حرکات، تاسیس پلتفرمی به نام «کارزار» با هدف راهاندازی کمپینهای مدنی در راستای رسیدن به اهداف جمعی-ملی بوده است. باید به این مورد توجه داشت که سستکنشگری در بازاریابی برای کسبوکارها آنچنان موفق نبوده اما توفیقات فراوانی برای بازاریابی اجتماعی و سیاسی به همراه داشته است. از قضا نگاهی به نتایج کمپینهایی که در پلتفرم «کارزار» بهراه افتاده نشان میدهد که دستیابی به اهداف اجتماعی-سیاسی از طریق سازمانهای غیرانتفاعی یا کنشهای مجازی خیلی امکانپذیر نیست، اما آیا میتوان این پدیده را یکسره بیفایده دانست و عاملان را به باد تمسخر گرفت؟ آمار و ارقام میگوید که نه! اگرچه «سستکنشگری» معنایی تحقیرآمیز دارد، اما یک نظرسنجی در ایالات متحده که توسط «مرکز ارتباطات تاثیر اجتماعی دانشگاه جورج تاون» بهصورت بینالمللی انجام شده حاکی از این است که افرادی که درگیر «سستکنشگری» هستند، بیشتر از افراد خنثی در ایجاد یک «علت» یا «حرکت» مشارکت دارند. این علت ممکن است شامل مواردی نظیر اهدای پول، فعالیتهای خیریه یا حتی استخدام دیگران در راستای رسیدن به یک هدف مشترک باشد. پس از انجام این تحقیق و مشاهده نتایج بعضی از فعالیتهای جمعی بهظاهر «زیرپتویی»، توجه بعضی از سازمانهای مردمنهاد به قدرت کاربران اینترنت برای ایجاد تغییر در جامعه جلب شد و سستکنشگرها بهتدریج تبدیل به عاملان بالقوه برخی از تغییرات در جامعه شدند.
چه باید کرد؟
برای جلوگیری از تصمیم گیری هوش مصنوعی به جای خود میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
بررسی و به روز رسانی تنظیمات تبلیغات هدفمند در شبکههای اجتماعی حداقل سالی یک مرتبه. گیج کردن هوش مصنوعی با برچسب گذاری تمام تبلیغات با گزینه بیربط یا غیرمرتبط. کنار گذاشتن تعصبات و خواندن اخبار از منابعی به غیر از سایتهای مورد علاقه و رفتار دوستانه با کسانی که تفکر سیاسی متفاوت دارند. دنبال نکردن اخبار از تلویزیون یا محدود کردن آن و خواندن اخبار؛ اگر هر چه کانالها یا شبکههای اجتماعی مورد علاقه (رهبران قبایل) به خورد شما میدهند بی چون و چرا میپذیرید، دوباره فکر کنید. دنبال کردن اخبار از منابع خبری بیطرفتر، آفلاین شدن و کنار گذاشتن گوشی به مدت چند ساعت.
فعل به سبک اسلکتیویستی
کارشناسان رسانههای دیجیتال در دانشگاه سن لوئیز امریکا، از فعالیتهای زیر به عنوان نمونههایی از فعالیتهای اسلکتیویستی نام میبرند:
- تغییر دادن عکس پروفایل فیسبوک به عکسی اعتراضی
- بایکوت موقت محصولات یا شرکتهای تجاری و به راه انداختن صفحههای اعتراض
- خاموش کردن چراغهای محل مسکونی برای مدتی مشخص
- امضای نامههای اعتراضی آنلاین
- کمک به خیریهها از طریق ارسال پیامهای کوتاه تلفنی