شناسهٔ خبر: 71322767 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

كي‌يفوجه‌المصالحه معامله ترامپ و پوتين

علي ودايع

صاحب‌خبر -

مساله جنگ اوكراين يك معماواره سخت در كلوپ قدرتمندان محسوب مي‌شود. صبر كرملين 24 فوريه 2022 به پايان رسيد تا سخت‌ترين برخورد شرق و غرب پس از دوران جنگ سرد آغاز شود و اين نبرد همچنان ادامه دارد. جنگ‌ در‌ اوكراين‌، اگرچه به لحاظ ژئوپليتيك، جنگ شمال -شمال و اروپامحور به شمار مي‌آيد، اما در عمل‌ درگيري «قدرت جهاني» است كه حول محور تغيير وزن‌كشي در معادلات روابط بين‌الملل قابل تحليل و ارزيابي است. در چنين شرايطي نگرش، رفتار و عملكرد بازيگران درگير در جنگ، پيامدهاي مهمي مي‌تواند براي آينده سياست جهاني در پي داشته باشد. در آستانه ورود به چهارمين سال جنگ اوكراين، كي‌يف وضعيت مساعدي ندارد. ارتش آبي از فقر نيروي انساني براي حضور در ميدان جنگ تا كمبود تسليحات، فقر منابع مالي يا حتي فساد ساختاري مواجه است. شركاي اروپايي هم دچار اختلافات داخلي هستند. در آن طرف ميدان اگرچه روسيه هم تحت فشار سخت اقتصادي است، اما اراده سخت كرملين تا برخورد اتمي هم پيش مي‌رود.

در پايان 3 سال جنگ اوكراين، اين كشور بيش از ۴۳ هزار سرباز از دست داده و بالغ بر ۳۷۰ هزار نفر مجروح داشته است. روسيه هم اگرچه تاكنون اطلاعات درستي در مورد شمار تلفات خود ارايه نكرده است، اما بنا بر ادعاي ارتش اوكراين، مسكو تنها در سال ۲۰۲۴ ميلادي، ۱۵۰ هزار سرباز از دست داده و بيش از ۴۰۰ هزار نفر زخمي داشته است.

مشكل بزرگ امروز كي‌يف، بي‌اعتمادي به ارتش اوكراين است. چندين فرمانده و ژنرال ارتش آبي بازداشت شده‌اند. «تاراس چمات»، كارشناس ارشد نظامي اوكرايني مي‌نويسد: «وضعيت در جبهه نبرد در حال از هم پاشيدن است نه به آن دليل كه سربازان نمي‌جنگند، بلكه به خاطر وجود هرج و مرج در سطح فرماندهان.» شايد جانبداري از روسيه به نظر برسد، اما در ميدان جنگ چشم‌انداز پيش روي اوكراين، هرگز تا اين حد تيره و تار‌تر نبوده است. سربازان ارتش روسيه در سال ۲۰۲۴ شش برابر بيشتر از سال ۲۰۲۳ توانستند اراضي اوكراين را تصرف كنند. همچنين اوكراين بيش از نيمي از اراضي كه توانسته بود درنتيجه حمله برق‌آساي خود در پاييز به منطقه كورسك روسيه را تصرف كند، واگذار كرده است.

در آخرين برآورد از نقشه‌هاي جنگ ارتش سرخ مي‌توان به جمع‌بندي رسيد كه اگر همين امروز مارش پايان جنگ نواخته شود، كرملين به خواسته‌هايش در ايجاد منطقه حائل مقابل ناتو دست يافته است. اين مفهوم تاريخي طولاني در تفكر استراتژيك از دوره تزاري و تجربه‌هاي شوروي دارد. معماواره حيات در مسكو با ايجاد عمق استراتژيك و جلوگيري از حمله به خاك اصلي روسيه گره خورده است.

 

خطاي محاسباتي در جنگ

«استفان والت»، نظريه‌پرداز رئاليست معتقد است كه در جريان شكل‌گيري و ادامه جنگ اوكراين طرفين دچار خطاي محاسباتي شدند. ابتدا سطح تحليل اروپايي‌ها در الگوريتم فكري ليبراليسم تحقير شد؛ آنها تا لحظه آخر گمان مي‌كردند كه منافع اقتصادي مانع جنگ خواهد شد. ناگفته نماند كه جنگ اوكراين از زمان وقوع انقلاب آبي2014 قابل پيش‌بيني بود. روس‌ها با انضمام كريمه در سال و رزمايش جنگي زاپاد 2018 عملا پالس آمادگي براي جنگ را اعلام كردند، اما كسي در بروكسل خطر برخورد را جدي نمي‌گرفت.

مبتني بر الگوريتم رئاليسم، روس‌ها در پاسخ به مساله حيات و بقا گزينه محال را انتخاب كردند؛ حكومت‌ها در وضعيت تحديد حياتي پاسخي جز برخورد سخت نداشتند. شايد بتوان گفت كه جنگ اوكراين نتيجه مجموعه‌اي درهم تنيده اشتباهات محاسباتي از سوي هر دو طرف است. روسيه مقاومت اوكراين و واكنش غرب را دست‌كم گرفت، در حالي كه غرب هشدارهاي روسيه را ناديده گرفت و بر سياست‌هايي اصرار ورزيد كه روسيه آنها را تهديد حياتي تلقي مي‌كرد. اين اشتباهات محاسباتي، همراه با فقدان ديپلماسي موثر، منجر به يك جنگ فاجعه‌بار شد.

 

يك جنگ و چند سناريو

حالا بازگشت «دونالد ترامپ» به كاخ سفيد و اعمال دكترين «مرد ديوانه» (Madman Theory) بازار گمانه‌زني و حدس درباره سرنوشت جنگ اوكراين را داغ كرده است. ترامپ به هر قيمتي با اعمال ارعاب وحشت، تمجيد اغراق‌آميز يا هداياي غيرقابل پيش‌بيني دنبال معامله با «ولاديمير پوتين» است. فارغ از اينكه چه كسي در واشنگتن رييس‌جمهوري امريكا باشد؛ در نهايت پنج سناريو در سه دسته‌بندي ممكن به نظر مي‌رسد كه شامل:

الف) 1- سناريوي مطلوب از منظر روسيه: ائتلاف سياسي‌-‌نظامي روسيه و چين؛ مهار امريكا و ناتو و تغيير قواعد بازي بين‌المللي، 2- سناريوي مطلوب از منظر اوكراين: ائتلاف سياسي-نظامي غرب سرانجام روسيه را به زانو درآورده و ناتو پيروز بزرگ خواهد شد.

ب) سناريوي محتمل؛ 1- توافق‌ صلح‌ و تغيير نظم ساختار نظام بين‌الملل، 2- تداوم جنگ و استمرار تنش در نظم بين‌المللي.

ج) سناريوي ممكن بدبينانه؛ وقوع جنگ هسته‌اي.

سناريو شامل تصاويري از آينده مطلوب، محتمل و ممكن است كه هدف از به‌ كارگيري‌ آنها مورد آزمايش قرار دادن عملكرد سياست‌ها و استراتژي‌هاي اتخاذ شده در‌ برابر‌ چالش‌هاي موجود آينده ايجاد و ترسيم فضايي از احتمالات قابل وقوع است. مولفه‌هاي متنوعي در رسيدن به سناريوي ممكن وجود دارد. ناگفته نماند كه مساله ايران ممكن است عنوان گزينه فرعي، اما تاثيرگذار در بده و بستان اوكراين مورد بحث روسيه و امريكا قرار بگيرد.

 

وضعيت انجماد آتش

در ميان تمام سناريوهايي كه تصوير شد؛ امريكا يك مداخله‌گر تاثيرگذار است. واشنگتن تاكنون حداقل 176 ميليارد دلار كمك دراختيار كي‌يف قرار داده است. مجموعه كشورهاي اروپايي هم نهايتا 154 ميليارد دلار در جنگ اوكراين هزينه كرده‌اند. رقم 330 ميليارد دلاري خرج اوكراين براي حساب و كتاب‌هاي غرب عدد سنگيني است؛ حالا فكر كنيد كه ترامپ مي‌گويد كه ديگر نمي‌خواهد پولي هزينه كند. ترامپ همه طرف‌هاي جنگ اوكراين را ديگر ابهام استراتژيك كرده است تا يك معامله جديد روي ميز طرفين جنگ بگذارد. راهبرد «انجماد آتش»
(Freezing the Conflict) محتمل‌ترين گزينه فوري براي جنگ اوكراين است كه در دسته دوم سناريوها جاي مي‌گيرد. انجماد آتش در جنگ اوكراين به معناي متوقف كردن درگيري‌هاي فعال و تثبيت خطوط فعلي جبهه به عنوان يك مرز غيررسمي و موقت بدون دستيابي به يك توافق صلح جامع و پايدار است.

ظاهرا ترامپ مي‌گويد كه دنبال يك توافق جامع است، اما در منظومه فكري رييس‌جمهوري امريكا، گزينه «نه جنگ و نه صلح» امكان اعمال فشار به همه طرفين توسط واشنگتن را حفظ مي‌كند. در اين چارچوب، احتمالا هيچ توافق صلح جامعي امضا نمي‌شود كه وضعيت نهايي مناطق مورد مناقشه، روابط سياسي و امنيتي بين روسيه و اوكراين و ساير مسائل كليدي را تعيين كند. ترامپ ديروز (سه‌شنبه) همزمان با قرار ملاقات ميان «جي.‌دي. ونس»، معاون رييس‌جمهوري امريكا و «ولوديمير زلنسكي»، رييس‌جمهوري اوكراين به فاكس‌نيوز گفت: «آنها (روسيه و اوكراين) ممكن است معامله كنند، ممكن است معامله نكنند. آنها ممكن است روزي روس باشند يا ممكن است روزي روس نباشند.»

ترامپ همچنين اعلام كرده است كه كي‌يف بايد هزينه‌هايي كه اين مدت واشنگتن در اين جنگ متحمل شده است را برگرداند و به همين منظور پيشنهاد كرد كه براي جبران اين هزينه‌ها مي‌توان از زمين‌هاي طبيعي و منابع و معادن كمياب اوكراين استفاده كند. ظاهرا خبري از ديپلماسي موسوم به «رفت و برگشت» بين كي‌يف، مسكو و واشنگتن نيست، اما نشانه‌هايي در ادبيات ترامپ وجود دارد كه كرملين و كاخ سفيد رايزني‌هاي غيرعلني داشته‌اند.ترامپ مي‌داند كه پوتين دنبال رژه پيروزي در روز 9 مه ‌است؛ پس اين تاريخ مي‌تواند معياري براي رسيدن به يك توافق آتش‌بس يا صلح نيم‌بند باشد. تغيير موضع فاحش زلنسكي درباره آتش‌بس و پذيرش سلطه روسيه بر اوكراين شرقي هم داستان جالبي دارد. زلنسكي كه در شكل‌گيري جنگ اوكراين با تشديد تحريك پوتين نقشي ويژه داشت؛ گفته مي‌شود كه بايد با قدرت خداحافظي كند. معرفي «كيت كلوگ»، مشاور سابق امنيت ملي و ژنرال بازنشسته ايالات‌متحده، به عنوان فرستاده ويژه رييس‌جمهوري منتخب امريكا در اوكراين و روسيه، تا حدي باعث آرامش كي‌يف شده است. كيت كلوگ كه مدافع صلح است، علنا اعلام كرده كه هرگونه توافقي براي پايان دادن به اين جنگ فرسايشي تقريبا سه ساله، بايد شامل تضمين‌هاي امنيتي و صلح پايدار براي اوكراين باشد و در عين حال از تهاجمات ديگر روسيه جلوگيري كند.

حساب و كتاب‌هاي روابط بين‌الملل منهاي توافق در اوكراين يا تشديد تخاصم حاصلي جز تشديد قطبين در معادلات و تعارض منافع در آينده ندارد. مي‌توان گفت كه آينده در حال ظهور، نه يك «نظم ليبرال» امريكايي‌ محور غرب خواهد بود و نه يك «نظم اقتدارگراي» چيني و روسي محور شرق؛ بلكه هر يك از اين دو قدرت بزرگ، نظم‌هاي نصفه نيمه‌اي را هدايت خواهند كرد كه دربرگيرنده كشورهايي است كه ارزش‌هاي مشتركي دارند يا چاره‌اي جز وابستگي به يكي از دو طرف نخواهند داشت.

كارشناس روابط بين‌الملل