همشهری آنلاین: همزمان با برگزاری چهلوسومین جشنواره فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲بهمن، ارزش برابری دلار با ریال به اندازهای تغییر کرده که تولید یا ایده تولید یا تداوم تولید برخی پروژهها دچار تغییرات شود. با چنین سرعت و ابعادی از وقوع تحولات سرنوشتساز در سینمای ایران، جشنواره فیلم فجر بهعنوان یک رویداد ملی با روش درجهبندی و منش جیمسازی مدیریت میشود. هنوز قرار است سهم نهادها در داوری لحاظ شود و با بیرون گذاشتن فیلمها از برنامه نمایش، ملاحظات بیرون از مقررات جشنواره را به فیلمسازان تحمیل کنند. جشنواره فیلم فجر تا زمانی که نمیتواند نهاد مستقلی باشد و توانایی پذیرش مسئولیت بازتابدهنده همه سلایق فرهنگی سینمای ایران باشد، توانایی تأثیر ندارد. جمعکردن چند فیلم و نمایش پیدرپی و کارگردانی اختتامیه فقط یک پروژه عددسازی بیشتر نیست. امکان تبلیغاتی برای اکران و نمایش عمومی و کمک به اقتصاد سینما شعار بزرگی برای دورهمی فعلی است.
وقتی همهچیز ذیل یک مدیریت تازه بر سر کار آمدهای تعریف میشود که هنوز وقت تجربه هولناک شرایط سینما را ندارد و فریب رکورد «فسیل» و فروش «زودپز» را میخورد، سینمای ایران نیاز به یک نهاد مستقل ملی برای بازتاب همه سینمای ایران بیشتر از هر زمان دیگری احساس میکند. چهلوسومین جشنواره فیلم فجر تمام شد، اما تمامیت سینمای ایران سودی از آن نکرد. کشف بزرگ حذفشدهها بودند و انتخابشدهها درنهایت سود را جیب به جیب نهادهای سرمایهگذار کردند. اگر جشنواره فیلم فجر نمیتواند مانند کن که برای سینمای فرانسه، ونیز که برای سینمای ایتالیا و برلین که برای سینمای آلمان حیثیت هنری و توان اقتصادی بازتولید کند، تکرار آن به روشهای موسوم این سالها چه دستاوردی جز سترونکردن مفهوم جشنواره دارد.
حتما میپرسید مخاطب این نوشته کیست؟ مخاطب این نوشته فیلمسازان و تهیهکنندگانی هستند که قدرت اجتماعی سینما و مرجعیت ملی این زبان همگانی را طی ۲دهه گذشته بهخاطر منافع شخصی و محدود خود نابود کردهاند و توانایی برگزاری یک رویداد ملی از جامعه سینمای ایران را گرفتهاند. تکلیف دولتها با سینما از دهه۶۰ که روشن است. کدام صنف و مجمع صنفی توانایی حرکت ملی در بطن سینما با پوششدادن همه سلایق را دارد؟ تکریم بازنشستگان و ترحیم درگذشتگان همه دارایی ما از ثروت سینما نیست. جشنواره سینمای ایران را باید اهالی سینما برگزرا کنند.