مجید امیدی شهرکی مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) بعد از علی اکبرجوانفکر و قبل از محمد خدادی بود. وی مدت کوتاهی بین سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲ مدیریت این رسانه را بر عهده داشت.
وی در بخش نخست گفتوگوی خود با «پروژه تاریخ شفاهی ایرنا» از نحوه ورود خود به این خبرگزاری و چالشهای آن سخن میگوید. امیدی شهرکی ضمن دفاع از کارنامه مدیریتی خویش، از شعار وفاق مسعود پزشکیان رئیس جمهور فعلی نیز حمایت میکند. او میگوید تا وقتی خبرنگاران مشکل مالی داشته باشند نمیتوانند اطلاع رسانی درستی انجام دهند. وی سایر خبرگزاریها را شاگرد ایرنایی خواند که معتقد است هنوز به جایگاهی که حقش بوده نرسیده است.
ایرنا: چه شد که مدیرعامل ایرنا شدید؟
امیدی شهرکی: در دفتر سیاسی رئیس جمهور مشغول به کار بودم. البته قبل از آن هم در سازمان ملی جوانان با حاج آقا علی اکبری کار میکردم. در حوزههای اجتماعی و فرهنگی هم دست به قلم بوده و به حوزه رسانه هم علاقه داشتم. بعد از اتفاقاتی که در ایرنا افتاد و مدیرعامل وقت ایرنا آقای جوانفکر گرفتار شد از من درخواست کردند که در ایرنا حضور پیدا کنم.
چه کسی از شما این درخواست را کرد؟
وزیر وقت ارشاد سید محمد حسینی. من هم خدمت ایشان رسیدم و توافقی کردیم و در خبرگزاری مشغول به کار شدم.
سایر خبرگزاریها شاگرد ایرنا هستند
چه تصوری از ایرنا داشتید؟
همیشه حوزه خبر و رسانه را فاخر میدانستم. نمیخواهم خدایی ناکرده به دیگر حوزهها جسارت کنم اما خبرنگاران و سردبیران و اهل رسانه به دلیل نوع ارتباطاتی که دارند و فضاهای فکری و اجتماعی که با آن درگیر هستند بسیار از بقیه اقشار جامعه جلوتر هستند و فهمشان نسبت به تحولات اجتماعی و سیاسی بالاتر است. به همین خاطر اهل رسانه همیشه برای من قابل احترام بودند.
ایرنا هم با این که یک خبرگزاری دولتی بود و متاسفانه با تغییر دولتها، گرایش و خط مشی آن نیز تغییر میکرد برایم قابل احترام بود. نگاه من به ایرنا این بود که این خبرگزاری باید خبرگزاری نظام بوده و برای نظام باید آورده داشته باشد و سرمایه اجتماعی آن را بالا ببرد؛ چیزی که در عمل رخ نداده و توقعات حاکمیتی را هنوز که هنوز است نتوانسته اجابت کند.
ایرنا خبرگزاری مادر کشور بوده است و برخی از خبرگزاریهایی که الان ایجاد شدهاند به نوعی شاگرد و دانش آموز ایرنا هستند. حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز در مقطعی از تاریخ به نظر خبری و حرفهای خیلی عقبتر از ایرنا بودند. ولی چه اتفاقاتی افتاد و چه افرادی نسبت به ایرنا کم لطفی کردند تا این خبرگزاری دچار رکود شود را باید مقداری بررسی کرد. به نظرم ایرنا هنوز که هنوز است به جایگاهی که حقش بوده نرسیده است.
سرزمین ۷۲ ملت
در بدو ورود با چه چالشهایی مواجه شدید؟
وضعیت خبرگزاری حاصل تغییرات گسترده دولتهاست. هر تفکری در هر مقطعی از تاریخ جمهوری اسلامی وقتی در قوه مجریه به قدرت رسیده است طیف فکری خود را وارد ایرنا کرده است. به نوعی میتوان گفت در ایرنا تفکر ۷۲ ملتی مستقر است. یعنی افرادی که در ایرنا هستند انسانهای فرهیختهای هستند اما فاصله فکری و سیاسی زیادی از یکدیگر دارند لذا در نقاطی با یکدیگر به چالش برمیخورند. یکی از دلایل درجا زدن خبرگزاری جمهوری اسلامی هم همین است. تا این خبرگزاری خواسته اوج بگیرد، طیف جدیدی روی کار آمده و بدون در نظر گرفتن عملکرد طیف گذشته به لحاظ حرفهای، به سرعت به تغییر در ایرنا اقدام کرده و این تغییرات بنیادی حتی در جزئیترین چیزها و مسائل دم دستی مثل رفاهیات رخ داده و ضربه بزرگی به خبرگزاری زده است.
در روزهای نخستینی که وارد ایرنا شدم از برخی رفتارهای همکاران عزیز متوجه میشدم که آنها فکر میکنند من آمدهام تا از آنها به عنوان ابرازی برای طیف فکری خود بهرهکشی کنم. اما به مرور تا حدی که در توان داشتم و نه آنقدر که در قدر و شان عزیزان همکارم بود، برخی اقدامات را انجام دادم طوری که اکنون هم هر جا دوستان خبرگزاری را میبینم به من محبت دارند و ابراز لطف میکنند.
ایرنا را کمیته امدادی اداره نکردم
بعضی از منتقدان از دوره شما بهعنوان دوره مدیریت گوشت و مرغی یاد میکنند و میگویند آقای امیدی شهرکی از نظر رفاهی به کارکنان ایرنا رسید ولی در عرصه خبر، کاری نکرد. برخی معتقدند شما معاون خبری انتخاب کردید که اصلا تجربه کار خبری نداشت...
من در ابتدای ورودم به ایرنا نگاهی انسانی و عاطفی به موضوع داشتم و با انسان هایی محشور شدم که به خیلی چیزها نرسیده بودند. روزهای اولی که آمدم ایرنا صندوق قرض الحسنهای داشت که همکاران ما بیستم به بیستم ماه از آن مساعده میگرفتند تا مخارج پایان ماه خود را تامین کنند. هیچ انسان عاقلی نمیتواند انتظار داشته باشد کارکنان و خبرنگارانی که گرفتار مایحتاج اولیه روز و شبشان باشند شق القمر کنند و در مسیر برنامهها و آرمانهای مدیریت حرکت کنند. به قولی: ذات نایافته از هستی بخش // کی تواند که شود هستی بخش.
وقتی خود این همکاران مشکل و احتیاج مالی دارند چطور میتوانند برای مردم کاری کنند و تحولی ایجاد کنند و اطلاع رسانی درستی انجام دهند. اتفاقاتی که در ایرنا افتاده بود خیلی از همکاران ما را تحقیر کرده بود. آدمهای تحقیر شده مگر میتوانند برای شما کار بزرگی انجام دهند؟!
با این نگاه در دو ماه ابتدایی استقرار خود در خبرگزاری کاری انجام شد که دوستان صندوق قرض الحسنه ایرنا گفتند آقا چه کار کردید که دیگر کسی برای دریافت مساعده به ما مراجعه نمیکند؟
افتخارم این بود که ایرنا را کمیته امدادی اداره نکنم. صندوق هم بعد از مدتی جمع شد.
یادم است یکی از کارکنان به من میگفت بچهام را نتوانستم به مدرسه غیرانتفاعی بفرستم و مدرسه عادی محلهمان هم اوضاعی دارد که نمیتوانم بچهام را آنجا بگذارم. اگر بچهام را آنجا بگذارم از دست میرود. لذا بچهام در خانه است و مادرش به او درس میدهد و نمیدانم آیا آموزش و پرورش این را از ما قبول میکند یا خیر؟
وقتی با چنین مسائلی در ایرنا روبرو میشدم که در شان همکارانم نبود مجبور بودم اول فکر مایحتاج آنها باشم. باید کاری میکردم که این شخص، شانیت و آبروی یک پدر را پیدا کند.
وقتی جشن میگرفتیم گفته بودم دوستان خدماتی اولا باید با کت و شلوار به جشن بیایند ثانیا کسی حق ندارد به آنها امر و نهی کند. برای امور جشن باید از بیرون نیروی خدماتی استخدام کنید چرا که نیروهای خدماتی سازمان با زن و بچه شان میآیند و نباید جلوی خانوادهشان به آنها دستور داد که آب و چای بیاورند. همچنین باید در صف اول بنشینند. باید به آنها احترام بگذارید که فرزندش بگوید پدر من قهرمان است. پدر و مادرها برای بچههایش قهرمان است چون پدر دارد تامینشان میکند.
رابطه خیلی خوب با رئیس جمهور
رابطه شما با رئیس جمهور و وزیر ارشاد وقت چطور بود؟
رابطه ما خدا را شکر خیلی خوب بود. یکی از دلایل توفیقات ما در ایرنا به واسطه همین رابطه بود. اگر بالادستیهایتان شما را قبول داشته باشند میتوانید حرکتهایی انجام دهید و به توفیقهایی برسید.
بابت انتشار مطالب از سوی بالادستیهای خود تحت فشار قرار میگرفتید؟
خدا را گواه میگیرم آن موقع هیچ فشاری روی من نبود که حتما باید در این چارچوب عمل کنی و مثلا در حوزه خبر و اجتماعی و دیگر حوزه ها فلان اقدام را انجام دهی. من آزاد بودم.
شعار مبارک وفاق
ایرنا را خبرگزاری نظام می دانستید یا دولت؟
ملاک حرکت من هم اهداف نظام جمهوری اسلامی و مسیر و خط مشیای بود که مقام معظم رهبری و حضرت امام خمینی(ره) ترسیم کرده بودند. خدمت دوستان ایرنا هم عرض کرده بودم که چارچوب ما خطی است که مقام معظم رهبری ترسیم کردهاند. شما خطی و جناحی به من نگاه نکنید. من این خطوط چپ و راست و ممیزیها را قبول ندارم. همین ممیزیها مردم را بیچاره کرده و بین آنها فاصله انداخته و برادرها را با یکدیگر دشمن کرده است. قرار نبود چنین شود. قرار بود ما اتحاد داشته باشیم. حضرت امام از ابتدای انقلاب، وحدت کلمه را مطرح کرد. اگر سخنرانیهای ایشان یا حضرت آقا را ببینید همیشه توصیهشان به وحدت بوده است. حالا چه شده است که بر اساس برخی انتخابها و رقابتهای سیاسی و انتخاباتی مردم با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند.
همین الان هم یکی از آرزوهای من وحدت است. شعار وفاق که در دولت چهاردهم داده شده است هم اگر در عمل پیاده شود قطعا به نتایج خوبی میرسیم. انشالله آنهایی که در مناصب قرار دارند واقعا برای مردم کار کنند و این خط و خطوط را از بین ببرند و برادری و دوستی و یکدلی که سودش نصیب مردم میشود را حاکم کنند. مردم در ابتدا آرامش میخواهند و اگر این رقابتهای ناشایست وجود نداشته باشد قطعا ما پیروز هستیم. شعار وفاق، شعار مبارکی است. حیفم میآید این را نگویم برای هر شعار باید خط کش و دماسنجی گذاشت. یعنی تیمی منصف باید این شعار را رصد کند که چقدر آن عملیاتی شده است. چقدر این شعار در کف جامعه و دستگاههای اداری در حال پیاده شدن است؟ آیا آن برخوردهای شدید خطی دیگر انجام نمیشود؟ به هر حال شعاری بوده است که نفر دوم کشور که مردم انتخابش کردهاند داده است. یقین هم دارم با کمال اخلاص گفته است. آنهایی که باید این شعار را اجرا کنند اگر اجرا نکنند هم به رئیس جمهور خیانت کردهاند هم به شعاری که داده شده است.
ادامه دارد...