جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد سینمایی و پرمخاطبترین اتفاق هنری سال است که با وجود فراز و نشیبهای اقتصادی و اجتماعی متعدد، همچنان بااعتبار و پرمخاطب باقی مانده است چرا که ذات آن به سینما بازمیگردد و هنر هفتم همیشه برای مردم جذاب بوده است. متاسفانه این فرصت عالی با برخی رفتارهای ناهنجار و نادرست بعضی از اهالی سینما به ویژه در جلسات پرسش و پاسخ تهدید شده و در فیلم فجر امسال شدت بیشتری به خود گرفت که در نهایت منجر به چالش بیشتر بین رسانه و سینما و درنهایت افت علاقه مردم به این هنر مهم امروز جهان و کشور و ضررهای مختلف مالی و اعتباری خواهد شد.
اعتراض محمدرضا مقدسیان؛ منتقد و مجری حرفهای برنامههای متعدد سینمایی نسبت به رفتار عدهای از اهالی سینما در جلسات پرسش و پاسخ و استفاده از کلماتی چون دلقکبازی نشان میدهد که برخی از اهالی سینما شأن خود را بالاتر از مردم و اهالی رسانه میدانند. به قول این منتقد باسواد و صبور سینما که همیشه اجرایی توأم با ادب و احترام با مهمانان و مخاطبان برنامههای خود داشته است و مشخص است بهشدت از این رفتارها آزرده شده که صدایش درآمده، این رفتار فرار روبهجلوی آنها برای پاسخ ندادن به عملکرد خود در تولید فیلم است و با بر هم زدن فضای آرام نشستها قصد دارند زمان را به شوخی و بازی بگذرانند تا پاسخگو نباشند.
این اتفاق موضوع تازهای نیست و همیشه در رویدادهای مختلف هنری اتفاق افتاده است اما مشکل بسیار ریشهایتر و آن هم این است که رسانه از منظر این افراد فقط محلی برای افزایش شهرت است و از طرفی رفتار نادرست برخی از اهالی رسانه در مواجهه با اهالی سینما و شیفتگی بعضی از آنها نسبت به یک فیلمساز یا بازیگر منجر به این شده که بیشتر به صورت یک «طرفدار ذوقزده» از دیدن یک فرد سینمایی رفتار کنند تا اینکه در کسوت یک عضو رسانه باشند. البته این معضل خود ریشه عمیقی دارد و به ورود هر فردی به بخش فرهنگی و هنری یک رسانه بدون در نظر گرفتن سابقه و تجربه و سواد مرتبط وی با حوزههای مربوطه برمیگردد که مشکل بزرگ ما در تمام ادارات و سازمانهای دیگر نیز محسوب میشود و ظاهرا عرفی شده که بازگشت از آن غیر ممکن به نظر میرسد.
یک مشکل دیگر نیز در این زمینه نبود تفکیک بین خبرنگاران و منتقدان سینماست که دو موضوع کاملا جدا از هم هستند و متاسفانه به دلیل قوانین غلطی که از ابتدا گروهها و انجمنهای مختلفی چون انجمن منتقدان سینما داشتهاند توهم کارشناس سینما بودن را به همه اعضا دادهاند. این اتفاق متاسفانه در گروههای دیگری چون اهل قلم هم افتاده و در برههای هر فردی که در سرویس فرهنگی رسانهای کار میکرد به عضویت اهل قلم درآمده که در اصل برای نویسندگان و مترجمان طراحی شده بود.
متاسفانه ما ملتی هستیم که درباره هر موضوعی نظر میدهیم و فکر میکنیم با دیدن چهار فیلم و خواندن ده کتاب منتقد سینما و ادبیات شدهایم. از آنسو اغلب اهالی سینما نیز که متاسفانه کمتر اهل مطالعه – حتی در رشته خود – هستند، رسانه و اهالی آن را فقط محملی برای پیشبرد اهداف و به شهرت رسیدن خود میدانند و تا این نگاه وجود دارد و سره از ناسره مشخص نیست همین آش است و همین کاسه.
عباس کریمی عباسی
انتهای پیام