شناسهٔ خبر: 71298554 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

پای منابع کمیاب گرینلند در میان است

چرا ترامپ برای تصاحب گرینلند تلاش می کند؟

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا ترامپ تا این حد گرینلند را می‌خواهد که حتی حاضر است به خاطر آن متحدان خود را تهدید کند؟

صاحب‌خبر -

گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد-نیلوفر ادیب‌نیا: این هفته، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا احتمال تهاجم آمریکا به یک کشور اروپایی را مطرح کرد. او روز سه‌شنبه در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که قلمرو خودگردان گرینلند، متعلق به دانمارک، برای امنیت ملی آمریکا مهم و حیاتی است و پیشنهاد کرد که دانمارک آن را  به آمریکا واگذار کند.

دونالد ترامپ در این کنفرانس، در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال استفاده از فشار نظامی یا اقتصادی را رد می‌کند، گفت: «نمی‌توانم در مورد هیچ‌کدام از این دو مورد به شما اطمینان بدهم.» سپس این سؤال را مطرح کرد که آیا دانمارک اصلا ادعای مشروعی بر بزرگ‌ترین جزیره جهان دارد یا خیر و تهدید کرد که در صورت مقاومت این کشور در برابر ادعاهای سرزمینی او، تعرفه‌های بسیار بالایی بر دانمارک اعمال خواهد کرد.

این اظهارات، فضایی سرد در محافل دیپلماتیک به وجود آورد، جایی که تهدید به تصاحب سرزمین‌های دیگر معمولا  اگر نگوییم همیشه اما در بیشتر اوقات، با انتقاد و نکوهش روبه‌رو می‌شود. سخنگوی دبیرکل سازمان ملل در واکنش به اظهارات ترامپ گفت: «منشور سازمان ملل به‌طور صریح بر لزوم احترام همه کشورهای عضو به تمامیت ارضی یکدیگر تأکید کرده است.» رهبران اروپایی نیز در برابر این اظهارات موضع‌ قاطع اتخاذ کرده‌اند.

براساس گزارشی از آرتی‌ای نیوز،  اولاف شولتز صدراعظم آلمان در این مورد گفت: «اصل عدم تعرض به مرزها برای همه کشورها، چه در شرق و چه در غرب، اعمال می‌شود و هر کشوری، چه کوچک باشد و چه یک قدرت بزرگ محسوب شود، موظف است به این اصل احترام بگذارد.»

مت فردریکسن، نخست‌وزیر دانمارک، نیز در این خصوص گفت: گریلند برای فروش نیست. این در حالی‌است که دانمارک متحد دیرینه ایالات متحده و یکی از اعضای مؤسس ناتو به شمار می‌رود. در همین حال، موته اگده، رهبر گرینلند، از همه خواست به امور خود بپردازند. او تاکید کرد که دانمارکی‌ها، آمریکایی‌ها و دیگران می‌توانند نظرات خود را داشته باشند، اما در نهایت گرینلند متعلق به مردم گرینلند است. 

اما سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا ترامپ تا این حدگرینلند را می‌خواهد که حتی حاضر است به خاطر آن متحدان خود را تهدید کند؟ ترامپ در همان کنفرانس خبری توضیحی در این باره ارائه داد. او گفت: «حتی نیازی به دوربین هم نیست. کافی است به بیرون نگاه کنید، کشتی های چینی و روسی را همه جا می بینید. ما نمی گذاریم این اتفاق بیفتد.» تحلیلگران به آر تی ای نیوز گفتند که این موضوع نشان دهنده یک رقابت جدید بین ایالات متحده، چین و روسیه است. به نظر می‌رسد که گرینلند با سطح یخ زده وسیع و جمعیت کمتر از ۶۰ هزار نفر، خود را در مرکز رقابت قرن بیست و یکمی برای تصاحب منابع و همچنین تسلط استراتژیک در شمالی ترین نقاط جهان می بیند.

به گفته ولینا چاکارووا، کارشناس موسسه فیس که مرکز تحلیل ریسک‌های ژئوپلیتیکی مستقر در وین است، گرینلند دروازه‌ای به منطقه شمالگان محسوب می‌شود و دارای ۳۸.۵ میلیون تن اکسیدهای عناصر کمیاب خاکی، ذخایر عظیم اورانیوم و منابع نفتی دست‌نخورده و بکر است.

عناصر کمیاب خاکی نقش حیاتی در تولید گوشی‌های هوشمند، خودروهای برقی و سلاح‌های پیشرفته دارند. در حال حاضر، چین حدود ۹۰ درصد از فرآوری جهانی این عناصر را در اختیار دارد. عناصری که برای توسعه فناوری‌های مهم، از تجهیزات الکترونیکی گرفته تا صنایع دفاعی، ضروری هستند. در چند دهه اخیر، چین سرمایه‌گذاری زیادی در استخراج و فرآوری این فلزات انجام داده است.

براساس این گزارش، این وابستگی شدید به چین باعث نگرانی برخی مقامات آمریکایی و اروپایی شده است، زیرا در صورت وقوع یک بحران ژئوپلیتیک، پیامدهای آن می‌تواند اقتصادهای وابسته به فناوری را به‌شدت تحت تأثیر قرار دهد.به همین دلیل است که ذخایر تقریبا دست‌نخورده گرینلند تا این حد مورد توجه قرار گرفته‌اند. چاکارووا همچنین درادامه تاکید کرد که با افزایش جهانی تقاضا برای مواد معدنی حیاتی، منابع گرینلند نقشی کلیدی در انقلاب صنعتی چهارم ایفا می‌کنند.

با این حال، استخراج منابع در شرایط سخت و دورافتاده گرینلند بسیار دشوار و پرهزینه است. علاوه بر این، بیشتر شرکت‌های غیرچینی هنوز توانایی فرآوری عناصر کمیاب خاکی در مقیاس وسیع را ندارند .اما نگرانی واشنگتن فقط به منابع زیر یخ‌های گرینلند محدود نمی‌شود. برخی از مقامات آمریکایی افزایش همکاری‌های روسیه و چین در منطقه شمالگان را یک تهدید جدی برای توازن قدرت در این منطقه استراتژیک می‌دانند.

براساس این گزارش، چین مدتی است که به دنبال نفوذ در منطقه شمالگان بوده است و در سال ۲۰۱۸، با وجود فاصله ۱,۴۵۰ کیلومتری از این منطقه، خود را «یک کشور نزدیک به شمالگان» اعلام کرد. اقدام نظامی روسیه در اوکراین و انزوای دیپلماتیک ناشی از آن، فرصتی برای چین فراهم کرد تا در این منطقه حضور پررنگ‌تری پیدا کند. از آن زمان، دو کشور توافق‌هایی برای توسعه مسیر دریای شمالی امضا کرده‌اند، مسیری تجاری میان آسیا و اروپا که با ذوب شدن یخ‌های شمالگان، فرصت‌های جدیدی برای کشتیرانی فراهم می‌آورد.

سال گذشته، چین و روسیه برای نخستین بار گشت‌های نظامی مشترکی در این منطقه انجام دادند.

به گفته چاکارووا شمالگان به یک گذرگاه حیاتی برای راهبردهای اقتصادی و نظامی قرن بیست‌ویکم تبدیل شده و اکنون میدان رقابت سیستمی میان آمریکا از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر است."

او همچنین اضافه کرد: گرینلند، قطب مهم  استراتژی ایالات متحده در قطب شمال است.

گرینلند و ایالات متحده؛ یک سناریوی قدیمی  

درواقع این موضوع ناگهانی و بی‌سابقه نیست. مقامات ایالات متحده مدت‌هاست که این منطقه یخ‌زده را به‌عنوان نقطه‌ای حیاتی برای مقاصد دفاعی خود در نظر گرفته‌اند و دونالد ترامپ اولین رئیس‌جمهور آمریکا نیست که به دنبال کنترل گرینلند بوده و با دانمارک در این مورد مذاکره کرده است.  در سال ۱۸۶۷، اندرو جانسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، همزمان با خرید آلاسکا از روسیه، خرید گرینلند را نیز در نظر داشت.

زمانی که دانمارک توسط آلمان نازی اشغال شد، ایالات متحده به گرینلند رفت و پایگاه‌های شنود ایجاد کرد.  سپس، پس از جنگ جهانی دوم، هری ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا، دوباره ایده خرید کامل گرینلند را مطرح کرد. بر اساس اسناد طبقه‌بندی‌شده آن زمان، ایالات متحده در ازای تحویل جزیره، ۱۰۰ میلیون دلار طلا و دسترسی به نفت آلاسکا را به دانمارک پیشنهاد داده بود.  این معامله صورت نگرفت، اما روابط ایالات متحده و دانمارک توسعه یافت  و در سال ۱۹۴۹ ناتو تأسیس شد. در اوج جنگ سرد، ۱۰ هزار سرباز آمریکایی در گرینلند مستقر بودند که این تعداد اکنون به حدود ۲۰۰ نفر کاهش یافته است. پایگاه هوایی توله، که به افتخار مردم بومی که زمین‌هایشان برای ساخت آن تخلیه شد، به پایگاه فضایی پیتوفیک تغییر نام یافت، شمالی‌ترین پایگاه نظامی آمریکا است و برای شناسایی موشک‌های بالیستیک و نظارت بر فضا استفاده می‌شود.اما این رابطه امنیتی بدون تنش نبوده است.

در سال ۱۹۶۸، یک بمب‌افکن بی۵۲ آمریکایی که چهار بمب هیدروژنی حمل می‌کرد، در نزدیکی پایگاه هوایی توله سقوط کرد و مواد رادیواکتیو را برای کیلومترها روی یخ‌ها پخش کرد. این حادثه منجر به آلودگی محیط زیست و نگرانی‌های جدی در مورد سلامتی انسان‌ها و حیات وحش شد. دانمارکی‌ها از این اتفاق خوشحال نبودند، به‌ویژه زمانی که متوجه شدند متحدشان به طور مخفیانه سلاح‌های هسته‌ای را در خاک آنها نگهداری می‌کرد.آنها اصرار داشتند که ایالات متحده این آلودگی رادیواکتیو را پاکسازی و به آمریکا بازگرداند، که این کار انجام شد، به جز قطعه‌ای از یکی از بمب‌ها که تا به امروز هرگز پیدا نشده است. روابط متشنج بین آنها کمی بعد بهبود پیداکرد. در بیانیه‌ای که به تازگی در وب‌سایت وزارت امور خارجه ایالات متحده منتشر شده، آمده است: «ایالات متحده و دانمارک یک مشارکت امنیتی قوی و پایدار دارند که بر مقابله با  روسیه و همکاری صلح‌آمیز در منطقه شمالگان متمرکز است.»

براساس این گزارش، اما به نظر می‌رسد که این شراکت ممکن است با حضور دوباره دونالد ترامپ در کاخ سفید تحت فشار قرار گیرد به گفته یک تحلیلگر ارشد در مرکز وودرو ویلسون در واشنگتن دی‌سی، این استراتژی می‌تواند نتیجه معکوس بدهد.به اعتقاد او ضعیف کردن روابط امنیتی قدیمی آمریکا با متحدانی چون دانمارک تنها به نفع روسیه و چین خواهد بود آمریکا به دلیل وجود متحدانش قوی است و این چیزی است که آمریکا را از چین متمایز می‌کند.

در نهایت، تصمیم‌گیری به عهده گرینلند است. مادوکس باور دارد که این فرصتی است برای گرینلند تا نشان دهد که اختیارات و گزینه‌های خود را دارد. اگر آمریکا چنین اظهارات تند و نامناسبی مطرح کند، این کار آن‌ها را به شریکی جذاب‌تر تبدیل نمی‌کند. مادوکس ادامه داد آمریکا باید واقعا به این فکر کند که گرینلند چه می‌خواهد و این نکته را بداند که در واقع، هر دو کشور می‌توانند از داشتن رابطه‌ای محترمانه سود زیادی ببرند.//