شناسهٔ خبر: 71295821 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

توصیه پایگاه تحلیلی نشنال اینترست:

ترامپ باید با پذیرش اشتباه خروج از برجام، با ایران به توافق برسد

تهران-ایرنا- پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست» در گزارشی نوشت: برای دستیابی به توافق با ایران، دولت ترامپ باید غرور خود را کنار گذاشته و ضمناً بپذیرد که هنگام خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ اشتباه کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، پایگاه تحلیلی نشنال اینترست در گزارشی با عنوان «یک معامله جدید با ایران؛ سریعتر، لطفا!» با تکرار این ادعا که «ایران از منظر نظامی ضعیف شده» نوشت: در این باره و زیر سوال بردن توانمندی ایران بزرگ‌نمایی شده و این می تواند نتایج فاجعه باری برای منافع آمریکا به همراه داشته باشد.

نویسنده این مطلب با اشاره به تحولات رخ داده در منطقه غرب آسیا پس از هفت اکتبر ۲۰۲۳ به شمول وارد آمدن ضرباتی به محور مقاومت در لبنان و همچنین سقوط دولت بشار اسد می‌نویسد: با این حال، ایران هنوز تعداد بسیار زیادی موشک و هواپیماهای بدون سرنشین دارد که می‌تواند با آن‌ها به زیرساخت‌های نفتی کشورهای عربی خلیج فارس حمله کند، قابلیتی که پیش از این در سال ۲۰۱۹ از خود نشان داده است. (اشاره نویسنده به حملات صورت گرفته به تاسیسات نفتی عربستان سعودی آرامکو است که ایران هیچ گاه مسئولیت آن را نپذیرفت.)

در متن این گزارش آمده است: همانطور که انتظار می رفت، ترامپ در ۵ فوریه فرمانی را امضا کرد که بر اساس آن سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران، که مشخصه سال های آخر اولین ریاست جمهوری او بود، بازگردانده شد. سوال این است که با چه هدفی؟

زمینه این بار بسیار متفاوت است؛ در سال ۲۰۱۸، دولت ترامپ در مورد تمایل به «توافق بهتر» نسبت به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) صحبت کرد. تیم باراک اوباما این توافقنامه هسته‌ای را در سال ۲۰۱۵ نهایی کرد که ایران تا زمان خروج ایالات متحده از آن تبعیت کرده بود. به نظر بسیاری از ناظران هدف واقعی تیم ترامپ تضعیف حکومت در ایران به امید دستیابی به یک راه حل مطلوب از طریق «تغییر رژیم»، علیرغم مخالفت های عمومی جان بولتون، مشاور امنیت ملی آن زمان بود.

این گزارش می‌افزاید: دولت اول ترامپ هرگز به طور جدی با ایران در موضوع هسته ای تعامل دیپلماتیک نداشت. اکنون، ترامپ تمایل بسیار واضحی برای چنین تعاملی ابراز می‌کند، حتی در شرایطی که او منطقه را با تایید اخراج فلسطینی‌ها از غزه و نوعی تسلط آمریکا بر این قلمرو به آشوب می‌کشد، ایده‌ای غیرجدی که من آن را به دیگران می‌سپارم تا تجزیه و تحلیل کنند. سوال اینجاست که این پیش درآمد چقدر شانس موفقیت خواهد داشت.

این گزارش در ادامه با تکرار ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر «حمله موفقیت آمیز علیه پدافند هوایی و تولید موشک های بالستیک ایران» می نویسد: این شرایط موجب شده است تا نخست‌وزیر نتانیاهو با خبرنگاران اسرائیلی درباره «پنجره طلایی فرصت» صحبت کند. تعدادی از آمریکایی‌ها نیز این موضوع را تکرار کرده‌اند. همچنین یک نتیجه گیری از این استدلال دیرینه وجود دارد مبنی بر اینکه «حمله نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران ممکن است به درهم شکستن قدرت حکومت ایران کمک کند.»

برای دستیابی به توافق، دولت ترامپ باید غرور خود را ببلعد و ضمناً بپذیرد که هنگام خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ اشتباه کرده است. در آن زمان، مقامات دولت ترامپ در حالی که عقب نشسته بودند و منتظر تسلیم شدن ایران یا تغییر رژیم برای حل مشکل بودند، از «توافق بهتر» صحبت کردند. این بار، اگر آنها می خواهند موفق شوند، باید بدانند که برنامه هسته ای ایران در سال ۲۰۲۵ بسیار فراتر از زمانی است که یک دهه پیش برجام منعقد شد.

نویسنده در ادامه بدون اشاره به نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر برنامه هسته‌ای ایران و تاکید تهران بر صلح آمیز بودن این برنامه می‌نویسد: حتی بدون تسلیحات، ایران به وضوح «وضعیت آستانه هسته‌ای» خود را چیزی می‌بیند که باعث افزایش وزن ژئوپلیتیکی آن می‌شود و کاربرد خاص خود را دارد. آنچه ایالات متحده به آن نیاز دارد، زمان کافی است تا بتواند تأیید کند که «ایران سلاح نمی‌سازد.» این احتمالاً مستلزم آن است که ایران اورانیوم ۶۰ درصدی خود را با غنای بالا کنار بگذارد و سطحی از نظارت و شفافیت را بپذیرد که فراتر از پروتکل الحاقی باشد که به عنوان بخشی از برجام به آن پایبند بود.

با این حال، تهران با غیرفعال سازی سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری که از سال ۲۰۱۸ ساخته، ظرفیت غنی‌سازی خود را به سطح برجام کاهش نمی‌دهد. باز هم، این یک موضع مسلماً نامحبوب در واشنگتن است، اما احتمالاً آن چیزی است که برای تضمین یک توافق واقع‌بینانه و ضروری و مقایسه آن با شرایط سال ۲۰۱۵ بی معنی است.

درگیر کردن ایالات متحده در یک حریق دیگر در خاورمیانه، با تمام آنچه ترامپ در دهه گذشته گفته است، در تناقض است؛ او باید هر کاری که می تواند انجام دهد تا از این نتیجه جلوگیری کند.

این گزارش می افزاید: چنین معامله ای باید با جدیت دنبال شود. زمان مهم است. احتمالاً اقدام علیه ایران تا پایان فوریه که فاز اول توافق آتش‌بس غزه به پایان می‌رسد به تعویق خواهد افتاد. دولت ترامپ به دنبال گسترش فاز اول به فاز دوم و آتش بس دائمی است. با این حال، علیرغم فقدان تجربه دیپلماتیک قبلی استیو ویتکاف، به نظر می رسد که او آگاه و منطقی است.

با توجه به اینکه ایران در حال تسریع برنامه هسته ای خود برای اهرم سازی در مذاکرات است، پنجره فرصتی وجود دارد که باید از آن استفاده کرد. به همین ترتیب، زمان باقیمانده برای شرکای اروپایی امریکا برای پیگیری بازگرداندن تحریم‌های تحت قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد که زیربنای برجام است، در ماه اکتبر بسته می‌شود.

نویسنده در ادامه این گزارش ادعا کرده که «تحریم‌ها می‌توانند ایران را وادار به دادن امتیاز کنند، اما تنها در صورتی که با یک استراتژی مذاکره جدی و واقع‌بینانه همراه شوند»، همانطور که در دوره اوباما چنین بود. انتظار از تحریم ها برای تضعیف قدرت دولت ایران بسیار خطرناک خواهد بود. مشاهده این که چگونه رویکرد دولت دوم ترامپ در قبال ونزوئلا با سفر اخیر ریک گرنل تغییر کرده است، جالب است که تمرکز را از احیای دموکراسی به بازگشت مهاجران، جایی که بیشتر نگرانی‌های آمریکایی‌ها متمرکز شده، تغییر داده است. به نظر می‌رسد که می توان در رها کردن هدف حداکثری تغییر رژِیم در کشورهای مختلف به نتایج قابل توجهی دست یافت.

ترامپ باید روی هدف اصلی خود یعنی اولویت دادن به آمریکا متمرکز بماند و متوجه شود که ایالات متحده و اسرائیل منافعی دارند که کاملاً با هم تطابق ندارند و پاسخ نظامی ایران می‌تواند باعث فشار تورمی و آسیب اقتصادی به منافع امریکا شود و اهداف دیگر او را از مسیر خارج کند. درگیر کردن ایالات متحده در یک حریق دیگر در خاورمیانه، با تمام آنچه ترامپ در دهه گذشته گفته است، در تناقض است. او باید هر کاری که می تواند انجام دهد تا از این نتیجه جلوگیری کند.