نسیم ادبی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا در این باره که آیا شما تجربهای که مخاطب در «شاهنقش» میبیند در کار بازیگری خود داشتید؟ اظهار داشت: من این تجربه را نداشتم چون همیشه در تهران بودم. این نقش، نقش یک دختری است که از یک جا و شهر خیلی بسته کوچ میکند و میگوید پشت آینه گریم عاشق سینما شدم و به عشق بازیگری و زرق و برقی که وجود دارد، بدون این که بداند در آن چه چیزی است، همه چیز را رها میکند و پا روی آنها میگذارد، به پایتخت میآید و تصمیم میگیرد بازی کند، بازیگر شود و با سختیهای آن مواجه شود.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون تصریح کرد: در آن حد نه، چنین تجربهای نداشتم، اما همه ما که وارد کار بازیگری شدیم، چه من که به دانشگاه رفتم و آن کسی که به هر شکلی وارد این حرفه شده است، مسلما سختیهای خودمان را داشتیم. خصوصا من به عنوان یک زن در این حرفه. مسلما خانمها مقداری کارشان سختتر است.
او درباره چالش عمده خود در بیش از سه دهه فعالیت بازیگری خود گفت: چالشها خیلی زیاد است و نمیشود الان در مورد آن حرف زد. مهمترین چالش این است که بتوانی در یک دههای خودت را به عنوان یک بازیگر خوب مطرح کنی. یعنی باید دست و پا بزنی، چنگ بزنی به این که بگویی من هم بازیگر خوبی هستم و دارم کار میکنم و کارهای فاخر انجام دادم.
من شانس این را داشتم که در تئاتر با بهترین کارگردانها کار کردم و بهترین نقشها را میتوانم بگویم بازی کردم و نقشی نیست که بگویم دلم میخواهد آن را بازی کنم و نکرده باشمادبی افزود: من شانس این را داشتم که در تئاتر با بهترین کارگردانها کار کردم و بهترین نقشها را میتوانم بگویم بازی کردم و نقشی نیست که بگویم دلم میخواهد آن را بازی کنم و نکرده باشم. به نوعی انگار ته بازیگری را برای خودم درآوردهام. در سینما هم، به هر حال همیشه به خودم میگفتم که بهتر است در تئاتر سوپراستار بشوی تا این که همه جا باشی و هیچ چیز نباشی و این اتفاق برای من در تئاتر افتاد. خدا را شکر در تصویر هم رزومه سریالی را در کارنامه خودم دارم.
او گفت: برای من همه چیز تا الان خیلی خوب بوده است اما برای این که سری از سرها درآوری، میان کسانی که بازیگران خیلی خوبی در مملکت وجود داشتند و بخواهی به عنوان یک نوجوان به یک هنرجو و کم کم به آدمی تبدیل شوی که بشناسنت و حرفهای شوی خیلی مسیر سخت و طولانی بود که به هر حال توانستیم از آن روسفید دربیاییم.
ادبی همچنین درباره تجربه بازیگری در کنار بازیگرانی همانند عاطفه حبیبی که با بیش از ۱۰ سال فعالیت در سریال «فریبا» از سوی محمود معظمی به سینما معرفی شده است، گفت: من تجربهاش را زیاد داشتم. یاد آن سالها افتادم که شاید از آن آسیب خوردم. نه به آن شکل اما پیهاش به تنم مالیده شد.
وی افزود: به خاطر همین، همیشه برای من خیلی جذاب است کار کردن با بازیگرانی که عاشق این کار هستند و نه فقط کسانی که آمدهاند دیده شوند و به هزار و یک دلیلی که خودمان میدانیم. بازیگرانی که واقعا عاشق این کار هستند و دارند تلاش میکنند و سنشان کم و تجربهشان پایین است. چه اشکالی دارد. من سالهاست در این حرفه تدریس میکنم. آرزویم این است که شاگردان من هم در کنار کسانی قرار بگیرند که به آنها در بازیشان کمک شود، نه این که سرخورده شوند و بشود کار اول و آخرشان.
وی افزود: به خاطر همین، من بالشخصه در کار کردن با بازیگران نسل جوان و کمتجربه. همه تلاشم را میکنم هر تجربهای دارم در آن سکانسی که دارم بازی می کنم کمک کنم و به آنها استرس ندهم. چون من این استرس را داشتم و من آن را به این بازیگران ندادم و حتی خیلی هم سعی کردم کمکشان کنم.
بازیگر سریال «فریبا» گفت: از تک تک بچههایی که با آنها کار کردم راضی بودم. دخترانی بودند که تازه وارد شده بودند، از همهشان خیلی لذت بردم.