به گزارش خبرگزاری حوزه، شهید عباس بابایی با روح بزرگ و سخاوتمند خود، لحظاتی را با فرزندانش سپری میکرد که به یک تلویزیون رنگی اهدایی نگاه میکردند. اما او به جای لذت بردن از آن هدیه، دل به حال بچههای بیپدر و بدون تلویزیون میسوزاند:
از سر کار که آمد، کارتن بسته تلویزیون رنگی وسط اتاق بود و بچه ها لحظه شماری می کردند که پدر بازش کند. اهدایی یکی از مقامات بود.
رسیده نرسیده نشست با بچه ها به بازی. گرما گرم بازی که بودند بهشان گفت: بچه ها! الان بچه هایی هستند که نه پدر دارند نه تلویزیون رنگی. شما که پدر دارید بگذارید تلویزیون را بدهیم به آنها.
ساعتی بعد صدای خنده و بازی بچه ها با پدر و تلویزیون سیاه سفید شان در هم آمیخته بود.
منبع: آسمان؛ بابائی به روایت همسر شهید، نص ۳۳-۳۲٫