به گزارش همشهری آنلاین، سجاد دانی - منتقد سینما در یادداشتی که برای همشهری ارسال کرده است، نوشت: فیلم آنتیک به کارگردانی هادی نائیجی، که در دومین روز از چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، یکی از شلوغترین سانسهای جشنواره را تجربه کرد. اما آیا این استقبال به دلیل کیفیت فیلم بود؟ پاسخ متأسفانه «خیر» است. فیلم باوجود حضور بازیگرانی چون پژمان جمشیدی و بیژن بنفشهخواه، نتوانسته است یک اثر کمدی استاندارد و جذاب خلق کند و در انتقال پیام خود با مشکلات جدی روبهرو است.
یکی از اساسیترین ضعفهای این فیلم، عدم انسجام فیلمنامه و ساختار روایی پراکنده آن است. روایت فیلم فاقد خط سیر مشخص است و سکانسها بدون ارتباط منطقی به هم متصل شدهاند، که این امر باعث سردرگمی مخاطب میشود. در سینمای کمدی، ریتم و ساختار داستانی منسجم از اهمیت ویژهای برخوردارند، اما «آنتیک» در این زمینه ضعف محسوسی دارد. بسیاری از شوخیهای فیلم نهتنها تأثیرگذار نیستند، بلکه بهشدت کلیشهای و تکراری به نظر میرسند. برخی از این شوخیها دقیقاً همانهایی هستند که در آثار طنز چند سال اخیر سینمای ایران مانند زیرخاکی دیده شدهاند.
از نظر فنی، فیلم نیز نتوانسته استانداردهای سینمایی را رعایت کند. فیلمبرداری، تدوین و صداگذاری بهطرزی ساده و نسبتا بیروح انجام شدهاند، و این مسئله باعث کاهش جذابیت بصری اثر شده است. برای نمونه، بسیاری از صحنهها فاقد میزانسن حرفهای هستند و هیچ تلاش قابلتوجهی برای خلق فضاسازیهای تأثیرگذار دیده نمیشود. همچنین، طراحی صحنه و لباس هم دچار ضعف است و هیچ عنصری از خلاقیت در آن مشاهده نمیشود. این کاستیها باعث میشود که فیلم نه از لحاظ بصری جذاب باشد و نه از نظر فنی استانداردهای یک اثر سینمایی قوی را داشته باشد.
در بخش بازیگری، پژمان جمشیدی که پیشتر در آثار موفقی همچون زیرخاکی مورد توجه قرار گرفته بود، در این فیلم در نقشی تکراری ظاهر شده است. این موضوع یک ضعف اساسی محسوب میشود، چرا که بازیگران حرفهای باید بتوانند در پروژههای مختلف جنبههای تازهای از تواناییهای خود را به نمایش بگذارند. وقتی یک بازیگر برای چندمین بار در قالب شخصیتی مشابه بازی کند، نهتنها جذابیت خود را برای مخاطب از دست میدهد، بلکه نشان میدهد که فیلمنامهنویس و کارگردان نیز از توسعه شخصیتهای جدید و عمیق ناتوان بودهاند.
از منظر جامعهشناسی و روانشناسی سینما، فیلم «آنتیک» با اتکا بر شوخیهای جنسی و سطحی تلاش میکند مخاطب را بخنداند، اما این روش نهتنها کارآمد نیست، بلکه تأثیر روانشناختی منفی بر تجربه سینمایی بیننده دارد. چنین شوخیهایی تنها به جلب توجه سطحی کمک میکنند و باعث ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب نمیشوند. همچنین، استفاده مکرر از شوخیهایی مرتبط با کمیته و شهربانی، که در سینمای ایران به دفعات به کار رفتهاند، دیگر تازگی ندارد و بیشتر تداعیکننده خاطرات آثار قدیمیتر است تا اینکه بخواهد عنصری جدید به سینمای کمدی اضافه کند.
فیلم آنتیک همچنین تلاش کرده است که به نقد خرافات و تقدسسازیهای بیپایه در جامعه بپردازد. این ایده در ذات خود قابلتحسین است، اما پرداخت سطحی فیلم به این موضوع باعث شده که نتواند تأثیرگذاری لازم را داشته باشد. بررسی چنین مفاهیمی نیازمند تحلیلهای فرهنگی و اجتماعی عمیق است، در حالی که فیلم آن را در جایگاهی سطحی و بدون بسط کافی مطرح میکند.
برای درک بهتر نقاط ضعف «آنتیک»، میتوان آن را با برخی از آثار موفق کمدی ایرانی مقایسه کرد. فیلمهایی مانند مارمولک و اجارهنشینها، علاوه بر بهرهگیری از طنز، دارای داستان منسجم، شخصیتپردازی قوی ،قصه ای بکر و نو و پیام اجتماعی عمیق بودند. این آثار از شوخیهای صرفاً سطحی فراتر رفته و در لایههای زیرین خود، نقدهای هوشمندانهای بر مسائل اجتماعی داشتند. در مقابل، «آنتیک» نهتنها در ایجاد خنده موفق نیست، بلکه حتی پیام اجتماعی خود را نیز به شکلی ضعیف و سطحی ارائه میدهد.
در نهایت، فیلم آنتیک بیشتر بهعنوان یک محصول گیشهمحور به نظر میرسد تا یک اثر هنری فاخر. استفاده از بازیگران مشهور و شوخیهای سطحی ، نشان میدهد که هدف اصلی فیلم بیشتر جلب توجه تجاری و گرفتنبازدید و لایک در فضای مجازی است تا خلق یک اثر ماندگار در سینمای کمدی ایران. این فیلم نه در اجرا، نه در محتوا و نه در تأثیرگذاری، نمیتواند انتظارات یک مخاطب حرفهای را برآورده کند و در نهایت، بهعنوان اثری که نمیتواند ارتباط عمیقی با بیننده برقرار کند، در ذهنها باقی خواهد ماند.