برترینها: ویدئویی از مصاحبهی مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان در برنامهی المیرا شریفیمقدم، دربارهی حادثهی اردوی شهداد در شبکههای مجازی پربازدید شد.
در اینباره دامون قنبرزاده نوشت: یعنی چند بچهی بیگناه به خاطر بیدقتی به کام مرگ رفتهاند، چند خانواده داغدار شدهاند، بچهها را رسماً فرستادهاند اردوی مرگ، اما شما طرز صحبت مدیر کل آموزش و پروش استان کرمان را بشنوید که یک چیزی هم طلبکار است. بگذریم از این که یک چیزی طلبکار است، حتی اندکی ناراحتی و غم هم در صدایش حس نمیشود. یعنی رسماً نه چیزی را گردن میگیرد، نه قبول دارد که اتفاقی رخ داده است و نه برایش مهم است که چند بچهی بیگناه را از زندگی ساقط کردهاند. وقتی حرفهای این شخص را شنیدم، خونم به جوش آمد. مجری خیلی خوب خودش را نگه داشت. من اگر بودم جور دیگری صحبت میکردم:
مرد ناحسابی! واقعاً خجالت نمیکشی؟! دست کم ادای آدمهای پشیمان و غمگین را در بیاور. دست کم برای گول زدن خانوادههای این بچههای معصوم، همینطوری الکی و ضمنی، معذرتخواهی کن. اصلاً وقتی گوشی تلفن را سر جایش گذاشتی، فحش بده و هیچ چیز را گردن نگیر. بعد هم با خیال راحت سرت را بگذار روی بالش و تخت بخواب. فردا روز دیگری برای کسب درآمد و بیمسئولیتی و این چیزهاست. باز هم میزت را بچسب. ولی حالا که داری برای عموم مردم صحبت میکنی، دست کم ادای چیزی را در بیاور. غمی نشان بده. خجالت هم خوب چیزیست واقعاً.
نمیخواهم شخص خاصی را مقصر جلوه بدهم. از این دست اتفاقات ممکن است در هر جای دنیا پیش بیاید. هر چند معنای این اتفاقها در این مملکت، با همهجای دنیا متفاوت است اما حالا سر این موضوع بحث نمیکنم. بحث من عکسالعمل در قبال فاجعهایست که رخ داده؛ چیزی که در همین چند ثانیه شاهدش هستیم. اینهمه آرام حرف زدن و به در و دیوار کوبیدن برای فرار از مهلکهی مسئولیت، باورنکردنیست. جای اینکه فکر میزت باشی، باید بگویی: «من غلط کردم!». حتی اگر «غلط» نکرده باشی.
کاربر دیگری به اسم رضا در اینباره نوشت: جون آدمها خیلی باارزشتر از این هست که بیای و بگی همه جای دنیا از این اتفاقها میافته، کاش یکم متاسف بود از این قضیه، خدا به خانوادههاشون رحم کنه.
مریم هم در اینباره نوشت: مرگ خیلی وحشتناک هست، مرگ هیچ کسی نباید انقدر ساده جلوه کنه، قطعا یه سری بیمسئولیتیهایی اتفاق افتاده، اصلا اتوبوس چرا انقدر کهنه بوده که تمرمزش کار نکرده؟!