بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تغییر در میزان و نوع مشارکت سیاسی جوانان تابعی از عملکرد سیاستمداران و فضای سیاسی حاکم است. ناکارآمدی احزاب، محدودیتهای اجتماعی، و بحرانهای اقتصادی، سبب شده است که جوانان از مسیرهای سنتی سیاستورزی فاصله بگیرند و به روشهای غیررسمیتر مانند فعالیت در رسانههای اجتماعی روی آورند یا در یک سری جنبشها شرکت کنند. در واقع، اگرچه شور سیاسی جوانان در ظاهر کمرنگتر شده، اما اشکال جدیدی از کنشگری ظهور کرده که با ابزارهای نوین و گفتمانهای تازه تعریف میشود.
افزون بر این، روندهای جهانی نیز بر این تغییرات تأثیرگذار بودهاند. سیاستگریزی در بسیاری از کشورها دیده میشود، اما در ایران، این پدیده به دلیل ساختارهای بسته سیاسی، کاهش اعتماد عمومی، و مشکلات اقتصادی-اجتماعی شدت بیشتری پیدا کرده است. در حالی که در گذشته جوانان با امید به تغییر، به فعالیتهای حزبی و سیاسی روی میآوردند، امروز بخش قابلتوجهی از آنها سیاست را نه بهعنوان ابزاری برای تغییر، بلکه بهعنوان عرصهای پرهزینه و بیاثر میبینند. بنابراین، اگرچه ممکن است کنشگری مستقیم کاهش یافته باشد، اما به معنای بیتفاوتی مطلق نیست، بلکه نشاندهنده تغییر و جابهجایی اولویتها در نسل جدید است.
با توجه به لزوم بررسی چرایی تغییر رویکرد جوانان نسبت به کنشگری سیاسی، ایسنا میزگردی را با حضور پارسا پازوکی، عضو شورای مرکزی مجموعه ایثارگران اصلاحطلب و بنیاد امید ایرانیان و امیررضا غلامی، فعال سیاسی و اجتماعی اصولگرا برگزار کرد تا این موضوع را از منظر هر دو طیف سیاسی بررسی کند که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایسنا: یکی از دلایل پیروزی انقلاب اسلامی حضور گسترده جوانان در عرصه مبارزات انقلاب بود و در آن زمان جوانان تا حد زیادی دغدغه مسائل سیاسی را داشتند و در این عرصه کنشگری میکردند. اما اکنون شور و نشاط سیاسی جوانان بسیار کم است. برداشت شما از فعالیت سیاسی و کنشگری جوانان در این دوره چیست؟ آیا فعالیت سیاسی جوانان افول کرده یا نوع آن عوض شده است؟
پازوکی: قبل از هر چیزی بگویم مقصود من از هر صحبتی، تحولات ایران معاصر است، نه صرفاً جمهوری اسلامی. این نکته که سیاستمداران با خود و جامعه چه کردند که هیچ چیز به اندازه سیاست منفور نیست، ربطی به جمهوری اسلامی تنها ندارد. از نظر من رغبت جوانان و جامعه به امر سیاسی، تابع مواجهه با عملکرد سیاستمداران و نهادهای سیاسی است. مسئله مهمتر کارآمدی و اثربخشی کار انجامشده است، وقتی فعالیت مدنی و حزبی جزو کماهمیتترین فعالیتهاست، سبب سیاستگریزی میشود.
البته این سیاستگریزی مربوط به تمام جهان است. اکنون رغبت به فعالیت سیاسی در تمام دنیا کم شده است. وقتی از فضای درون ایران و سیاستگریزی صحبت میکنیم، باید بدانیم عموم مردم و سیاستمداران با یکدیگر ارتباط مستقیم ندارند و این فعالان سیاسی و احزاب هستند که حکم حلقه میانی را دارند. اما وقتی حلقههای میانی از کار بیفتد، چطور میشود صدای مردم را به سیاستگذار رساند؟
![پازوکی: جوانان سیاستگریز شدهاند/ غلامی: قالب فعالیت سیاسی جوانان تغییر کرده است](https://cdn.isna.ir/d/2025/01/27/3/63333269.jpg?ts=1737986303868)
تمام مسئله این است که جوان به واسطه عملکرد و محیطی که در آن قرار دارد، به این جمعبندی رسیده که کار سیاسی مفید نیست و هزینه دارد و بهتر است که به کار اقتصادی روی آورد. جوان آگاه است و درست تصمیم میگیرد و میبیند وقتی به هدفی در برطرف کردن مسائل اقتصادی میرسد، هیچ سیاستمداری نمیتواند آن را نفی کند. چرا یک فرد از دوستان نخبه و تیزهوش وارد کار سیاسی نمیشوند؟ چرا نخبهای وارد این کارزار نشده است؟ این ناشی از این میشود که نخبه در سیستم ما طوری پرورش یافته که کاری را که در نسبت با جامعه باشد را انجام نمیدهد.
قالب فعالیت سیاسی جوانان تغییر کرده است
غلامی: جوان نیاز به استقلال، پیشرفت و آزادی دارد؛ همه این موارد در شعارهای انقلاب اسلامی وجود داشت و به جوان گفته بودند اگر ملت پشت انقلاب باشد، کشور پیشرفت خواهد کرد. همه این مسائل سبب شد جوانان وارد فضای سیاسی شده و انقلاب شکل بگیرد. اکنون نیز جوانان شور سیاسی را دارند، اما قالب آن تغییر کرده است. در سال ۵۷ سیل عظیمی از جوانان تصمیم داشتند حکومتی را از بین برده و حکومت دیگری تشکیل دهند. اکنون این حکومت شکل گرفته و بخشی از جوانان به سمت اهداف انقلاب در حرکت هستند و بخش دیگر به سمت فضاهای اقتصادی و اجتماعی روانه شدهاند.
نمیتوان گفت که شور و نشاط سیاسی جوانان کم شده است، بلکه اکنون دورهای است که جوانان بر روی یک طناب نازک در حرکت هستند، از سویی زرق و برقهایی مانند کشف حجاب است که غرب و مستکبرین به جوانان نشان میدهند و از طرفی میل فطری جوانان است که خداباوری و پایبندی به اهداف انقلاب را میپسندد. اکنون رسانههای جمعی به میدان آمدهاند و جوان حق انتخاب دارد که به سمت خداباوری حرکت کند یا سمت دیگر.
اکنون به سمت فضای مدرنیته رفتهایم؛ جو رسانهای حاکم بر جامعه است و این فضاها سبب تغییر فضای سیاسی شده و قالب کنشگری فرق کرده است. زمانی فضای سیاسی مانند دوران انتخابات اوج میگیرد و زمانی هم حالت سکون دارد. فضای اقتصادی جامعه نیز بر فعالیت سیاسی جوانان تاثیرگذار است. نباید این مورد را نادیده گرفت. جوان دوران انقلاب نسبت به مسائل مادی قانعتر بود، اما جوان امروز این چنین نیست و میل به فعالیت اقتصادی و پیشرفت دارد.
ایسنا: سیاستگریزی جوانان چه آسیبهایی برای جامعه دارد؟ آیا باید اجازه داد این مسیر ادامه پیدا کند یا باید جوانان را به حضور در عرصههای سیاسی تشویق کرد؟
پازوکی: در سالهای اخیر نسبتهای نادرستی به افرادی که فعالیت ایراندوستانه و جمعی انجام دادهاند، روا داشته شده است. چه شده که به جز عدهای افراد منفعت طلب در نسل جوان، دیگر کسی در کنار بزرگان اصلاحطلب و اصولگرا قرار نمیگیرد؟ آن روحیه دگردوستانه که زمانی در فعالیتهای سیاسی وجود داشت، چه شده و چرا جای خود را به منفعتطلبی داده است؟
یک روند جهانی ابتذال سیاسی اتفاق افتاده است، تدبیر کشورهای دیگر این گونه بوده که اندیشکده زدهاند تا جوانان با یکدیگر ارتباط گیرند و در مسیر صحیح کنشگری سیاسی و اجتماعی قرار گیرند. اما در ایران چه کاری انجام شد؟
غلامی: همان طور که گفتم، جوانان از سیاست و اجتماع گریزان نیستند، بلکه نوع عملکردشان در این حوزهها متفاوت شده است. چه قدر جوان داریم که در فضاهای انتخاباتی، فرهنگی و اجتماعی بدون هیچ چشمداشتی حاضر شدند بارهایی را از روی دوش جامعه بردارند؟ کم نداریم جوانانی که با وقوع سیل و زلزله به میدان آمده و کمک میکنند. در کدام کشور این روند در جریان است؟ نیروهای جهادی و جوانان کمک و حمایت کردند.
چارچوب سیاست و قانون اساسی را سال ۵۷ اسلام مشخص کرد. در همهپرسی سال ۵۸، مردم به اسلام رای دادند. جوانان ما در فضاهای مختلف مانند فعالیتهای جهادی وارد عمل شده و کمک کردهاند. در تمام دنیا همین طور است. جوانان در دانشگاههای آمریکا نسبت به وضعیت فلسطین اعتراض کردند و راهپیماییهای اعتراضی زیادی در سراسر دنیا تا کنون برگزار شده است. بنابراین نمیتوان گفت در تمام جهان جوانان سیاستگریز شدهاند. درصدی از جوانان بیتفاوت، درصدی معترض و درصدی دیگر مردم موافق هستند و نمیتوان با نگاه صفر و یکی به این امر نگاه کرد.
![پازوکی: جوانان سیاستگریز شدهاند/ غلامی: قالب فعالیت سیاسی جوانان تغییر کرده است](https://cdn.isna.ir/d/2025/01/27/3/63333272.jpg?ts=1737986304898)
ایسنا: هر دو نفر در صحبتهایتان کموبیش به هزینه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی اشاره کردید. ریشه این هزینهها را در چه میبینید و به نظرتان چطور باید مدیریت شوند؟
پازوکی: در کشور ما هر رئیسجمهوری چه در ایام انتخابات و چه پس از رسیدن به قدرت، اعلام میکند که اهل هیچ حزبی نیست و باگ ماجرا همین است. روند ایجاد احزاب اصلاحطلب را بررسی کنید؛ چه زمانی ایجاد شدند؟ بعد از انتخابات سال ۷۶. چطور میشود حزب بعد انتخابات تشکیل شود؟ باید قبل آن ایجاد شود. اکنون چه تعداد حزب فقط از جریان اصلاحات داریم؟ اگر همه از یک جریان هستند و یک هدف را دنبال میکنند، پس چرا این قدر تعدادشان زیاد است؟
فعالین حزبی از سر دلسوزی با حاکمیت صحبت میکنند
تعداد بسیاری حزب داریم که نهتنها در جامعه تاثیری ندارند، بلکه اعضایشان هم باید متحمل محدودیتهای بسیار شوند. یک فعال حزبی باید بتواند با افتخار عضویت خود در احزاب را اعلام کند، نه اینکه به دلیل فعالیت حزبی محدود و در گزینشهای استخدامی رد شود. اکنون بسیاری از فعالین سیاسی و حزبی صرفاً به دلیل اینکه منتقد یک سری رویهها در کشور بودهاند، هم خودشان و هم خانوادههایشان با محدودیتهای بسیاری مواجهاند. وقتی میگوییم هزینه، از چنین شرایطی صحبت میکنیم. مگر فعالیت حزبی چیزی جز گفتوگو با جامعه و حاکمیت است؟ حاکمیت باید توجه داشته باشد فعالین حزبی از سر دلسوزی با آنان صحبت میکنند.
غلامی: مردم تحت تاثیر رسانه غربی هستند/ پازوکی: تقصیر صداوسیماست که مردم جذب نمیکند
غلامی: فعالیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر جامعهای هزینههایی دارد. حتی در کشورهای اروپایی بخواهی عملی خلاف یا موافق حکومت انجام دهی، در هر صورت باید هزینههایی را بپردازی. البته در ایران خیلی کم پیش میآید که افراد از هزینه دادن بابت فعالیتهای خود پشیمان و دلزده شوند، زیرا بر اساس یک مبنا و تفکری کار میکنند. برای اعتراض نیز باید بدانیم که اعتراض چارچوب و ساختار دارد و باید طبق آن ساختار عمل کنیم، نه به هر روش که مدنظر خودمان باشد اعتراض کنیم و وقتی با ما برخورد شد، بگوییم دلزده و سرد شدیم و باید هزینههای سنگینی پرداخت کنیم.
ما نمیتوانیم تمام مشکلات را به گردن حاکمیت بیندازیم، بلکه حاکمیت به مردم حق انتخاب داده است. حاکمیت یعنی مردم؛ اینکه مردم تصمیم بگیرند به چه کسی رای دهند و با چه کسی باشند. البته در این میان دشمن هم با رسانههای خود سعی دارد آنان را تحت تاثیر قرار دهد و برخی هم تاثیر میگیرند. بالاخره اسلام دشمن زیاد دارد و حکومت ما نیز در چارچوب اسلام است.
چالشها و اعتراضاتی وجود دارد، در برخی از حوزهها ما نقصهایی داریم که اغلب این نقصها در همین ۳۲ سال رخ داده است. این ۳۲ سال خواستیم که این اتفاقات بیفتد؛ یکسری زرق و برق مانند کشف حجاب وجود دارد و برخی جوانان به این سمت حرکت میکند. مردم گاهی به قدری تحت فشار و هجمه رسانهای دشمن قرار میگیرد که برخی دروغها را باور کرده و طبق آن رفتار میکنند.
ایسنا: هر دو طرف انتقاداتی را نسبت به شرایط کشور مطرح کردید. راهکارتان برای برونرفت از این وضعیت چیست؟
پازوکی: سیاست به ذات نه مثبت است و نه منفی، در جایی مظهر توطئه و قدرتطلبی است و در جایی دیگر باعث تحمیل کمترین هزینه به مردم میشود. مردم در مواجهه با سیاست راهکاری دارند؛ میگویند من باید دولت را مهار کنم، زیرا دولت و حکومت یک امر کاملا مدرن است و از نظر بسیاری، ذاتاً اخلاقی نیست، خصوصاً اگر به مردم هم ظلم کند و شرمنده نشود. در همچین جایی مردم با دولت قهر میکنند تا مشروعیت را از آن بگیرند.
نمیتوانیم ایران را در یک فضای بسته قرار دهیم
راهحل این است که دولت ریلگذاری خود را متناسب با شرایط ایران و از طریق جراحی موضعی انجام دهد. ایران کشوری جهانی است و نمیتوانیم درِ آن را به سمت جهان ببندیم. مزیت ما ترانزیت و حملونقل بوده که دولت آن را فراموش کرده است. مردم خوب متوجه این مشکلات میشوند.
بسیاری از مسائل ما فراجناحی است، مانند معضل آب. یعنی چه از آب دریای عمان برداشت کنید؟ این چه تدبیری است؟ ایران همواره کمآب بوده است و ما خرد داشتیم و در همین شرایط زندگی کردهایم. هر جا از خردمندی دور شدیم، همه چیز بهم ریخته است. اگر مردم ببینند حاکمیت به خیر آنان توجه دارد، همه فضاها قابل ترمیم است.
غلامی: گاهی اوقات فکر میکنیم خیلی دلسوز جمهوری اسلامی و مردم هستیم و بزرگان نظام اینگونه نیستند، در حالیکه اگر دلسوز نبودند حوزه نظامی ما را تقویت نمیکردند. یک سری مباحث باید داخل خود دولت حل شود نه اینکه پشت تریبون آنها را اعلام کنیم.
پازوکی: یعنی مردم را محرم ندانیم؟
غلامی: باید امید را به جامعه تزریق کرد و دولتمردان با اظهارات خود مردم را ناامید نکنند. اینکه جمهوری اسلامی نیاز به اصلاحات دارد درست است، مسئولین ما نباید صبح وارد اداره و ظهر خارج شوند. جمهوری اسلامی با کار کارمندی درست نمیشود. باید مسئولین روحیه جهادی داشته باشند.
انتهای پیام