شناسهٔ خبر: 71269617 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

با مشاهیر لرستان – ۲۶

یکی از برگزیدگان نوبل ادبیات فارسی ایران را بیشتر بشناسیم

لرستان - «محمد حنیف» علاوه بر نگارش چندین رمان و کتاب پژوهشی، سال‌هاست که بر ادبیات داستانی متمرکز شده و در این راه نیز بسیار موفق عمل کرده به گونه‌ای که توانسته به عنوان برگزیده دوازدهمین دوره جشنواره جایزه جلال نیز شناخته شود.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): چهاردهم فروردین ماه ۱۳۴۰ در محله دو دانگه بروجرد پسری به دنیا آمد که بعدها جایزه نوبل ادبیات فارسی ایران را به دست آورد. «محمد حنیف» علاوه بر کسب جایزه جلال آل‌احمد، جایزه کتاب سال شهید غنی‌پور، جشنواره قلم زرین، کتاب سال دفاع مقدس و جشنواره تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر کشور و جایزه کتاب سال ایران را به دست آورد.

وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بروجرد طی کرد و خرداد ماه ۱۳۵۹ موفق به اخذ دیپلم در رشته علوم تجربی شد. تا دوره جوانی انواع کارهای مختلف را تجربه کرد، سال ۱۳۵۹ در آزمون آموزگاری پذیرفته شد و به عنوان معلم در روستاهای بروجرد مشغول به تدریس شد.

حنیف سال ۱۳۶۲ برای ادامه تحصیل در رشته دبیری تاریخ به تهران رفت و سال ۱۳۶۶ لیسانس خود را از دانشگاه تربیت معلم تهران (دانش‌سرای عالی سابق) گرفت. پس از چندی در صدا و سیمای مرکز لرستان به تولید برنامه پرداخت. با پذیرفته شدن در دوره عالی پژوهش و گذراندن یک سال از این دوره از کار در صدا و سیمای مرکز لرستان استعفا داد و به مطالعه و پژوهش آزاد پرداخت.

سپس به کار در صدا وسیمای تهران مشغول شد و همزمان با ادامه تحصیل در سال ۱۳۷۴ فوق لیسانس خود را در رشته تاریخ گرفت و پس از آن دکتری تخصصی تاریخ را از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران گرفت و سال ۱۳۹۱ با عنوان پژوهشگر ارشد از مرکز تحقیقات صدا و سیما بازنشسته شد.

از این نویسنده تاکنون علاوه بر چندین رمان، تعدادی کتاب پژوهشی در حوزه ادبیات داستانی، ادبیات عامه و تاریخ منتشر شده است. هر چند حنیف در ابتدا مقاله‌ها و پژوهش‌هایی در حوزه تاریخ و فرهنگ عامه نوشت، اما سال‌هاست که بر ادبیات داستانی متمرکز شده است.

محمد حنیف در آثار پژوهشی خود نشان داده با ادبیات داستانی ایران و جهان، به خوبی آشناست، بر ژانرهای ادبی، تکنیک‌های روایی و دیگر شگردهایی که شناخت آنها لازمه کار یک داستان‌نویس است، اشراف کافی دارد. از سوی دیگر اما آثار داستانی او نیز جنبه‌ی دیگری از توانایی‌هایش را در معرض دید مخاطب قرار می‌دهد. به عبارتی این‌طور نیست که شناخت او فقط جنبه تئوریک و نظری داشته باشد و تنها به کار نقد و تحلیل آثار دیگر نویسندگان بیاید و حالا که خود او به وسط گود آمده، نتواند از این اندوخته‌های نظری آن‌چنان که شایسته است، استفاده کند. اما حقیقت این است که حنیف همان‌قدر که در آثار پژوهشی خود دقیق و موفق جلوه کرده در داستان‌نویسی نیز موفق بوده است.

حنیف، شخصیت‌های داستان‌ها و رمان‌هایش را از دل سفرها و میهمانی‌ها و گفت‌وگو با افراد متفاوت و متنوع از اقشار گوناگون، خلق و کشف می‌کند و گاه شخصیتی حین نوشتنن از اعماق درونش سر برمی‌آورد. در رمانِ «رؤیای آهوان»، سپیدی، سگی است که در روزهای آموزگاری با او بود که از دلِ درگیری آموزگارِ رمانش به نام «کاظم»، با گرگ بیرون آمد و در نهایت جای یکی از راویان داستان را گرفت.

«آقا اجازه»، نخستین داستانی بود که سال ۶۴ در روزنامهه اطلاعات چاپ کرد. این داستان، روایتِ یک آموزگار و شاگردان کلاس‌اش بود و موضوعی تربیتی داشت و بعدها با همکاری؛ عبدالرضا فریدزاده به فیلم‌نامه تبدیل شد و با کارگردانی «یار دل‌افکار» روی آنتن شبکه اول رفت. «گل‌های یخی»، رمانی بود که هم رگه‌هایی از جریانِ سیالِ ذهن داشت و هم کانون روایتی پیچیده که بی‌گمان می‌توانست طور دیگری مطرح شود.

«با اعمال شاقه» اما رمان متفاوتی است، رمان برگزیده بیستمین دوره جایزه شهید حبیب غنی‌پور که هیئت‌داوران بخش رمان بزرگ‌سال از تعداد ۹۰۰ عنوان رمان تألیفی بزرگ‌سال سال ۱۳۹۸، این رمان را به عنوان اثر برگزیده انتخاب کردند.

در نگاه نخست عمده‌ترین موفقیت این رمان آن است که خواننده خود را دعوت می‌کند به دوباره خوانی. این نکته نه صرفاً به واسطه پیچیدگی‌ها و یا دشواری‌های اثری است که می‌توان دوباره آن را خواند؛ بلکه به دلیل جذابیت‌های متنی است که خواننده را به دوباره‌خوانی دعوت می‌کند.

چرا که در غیر این صورت خواننده به سادگی اثر را رها کرده و از کنار آن می‌گذرد؛ اما «با اعمال شاقه» با مخاطب خود چنان ارتباطی برقرار می کند که مخاطب نه تنها آن را رها نمی‌کند بلکه می‌کوشد با رمزگشایی از شگردهای بکارگرفته شده در آن از ظرافت‌هایی که در متن پیدا می کند، لذت بیشتری ببرد. این رمان داستان معلمی است شهرستانی که برای زندگی به تهران می‌آید. اما در پایتخت بخت با او یار نیست، به جای پیشرفت در مسیر افول می‌افتد. از اداره اخراج می‌شود. برای گذران زندگی مشاغل سطح پایین همانند سرایداری روی می‌آورد.

شاید یکی از دلایل توفیق حنیف در این رمان دست گذاشتن روی زندگی شخصی خود به عنوان شخصیت اصلی رمان بوده است. این ویژگی «با اعمال شاقه» را بدل به رمانی ساخته که در واقع حدیث نفس خود نویسنده است و با وجود ساختار روایی حساب شده‌ای که دارد، در پاره‌ای بخش ها بسیار غریزی می‌نماید و همین غریزی بودن گرمایی بدان تزریق کرده که خواننده با رمان و شخصیت اصلی‌اش همدلی می‌کند.

حنیف در پژوهش‌های ادبی‌اش چند موضوع را دنبال کرده است. دسته اول پژوهش‌های ادبی او در کتاب‌هایی چون «قابلیت‌های نمایشی شاهنامه» یا «هویت ملی در قصه‌های عامه دوره صفوی» و «قصه‌گویی در رادیو و تلویزیون»، دنبال شدند که به دنبال شیوه‌های قصه‌گویی و داستان‌پردازی در ادبیات کهن ایران و فولکلور ایرانی هستند. در عین حال او در این پژوهش‌ها قابلیت‌های نمایشی قصه، افسانه‌های کهن فارسی و داستان‌های تربیتی، اخلاقی، عاشقانه و طنز را بررسی کرده است.

دسته دوم پژوهش‌های او معطوف به موضوع نقد ادبی و شیوه‌های داستان‌نویسی هستند که در کتاب‌هایی چون «بومی‌سازی رئالیسم جادویی در ایران»، «مراحل خلق داستان»، «راز و رمزهای داستان‌نویسی» و «از نگاه داستان‌نویس» متبلور شده و صورت آموزشی به خود گرفته‌اند.

فقط خواندن داستان، فرد را داستان‌نویس نمی‌کند
درواقع این پژوهش‌ها پشتوانه‌ای برای داستان‌نویسی او شده‌اند، چرا که به نظر حنیف داستان‌نویسی یک کار بین‌رشته‌ای است که فقط محدود به ادبیات داستانی نیست. فقط خواندن داستان، فرد را داستان‌نویس نمی‌کند. به گفته او سیر مطالعاتی هدفمند، نظام‌مند و جامع است که به داستان‌نویس برای موجه‌نمایی و اعتلای اثرش یاری می‌رساند. این مطالعات می‌تواند اسنادی یا میدانی باشد، می‌تواند از طریق خواندن اثر، معاشرت با مردم، دیدن فیلم، بازدید از موزه، سفر یا حضور در محیط جغرافیایی حاصل شود.

در سومین دسته از پژوهش‌هایش، محمد حنیف موضوع جنگ و خاصه واقعیت بزرگی به نام جنگ ایران و عراق را دنبال کرده است. به نظر حنیف، جنگ حادثه بزرگی است که در تمام عرصه‌ها، جامعه را دگرگون می‌کند. این دگرگونی شامل موضوعاتی نظیر ایجاد موج مهاجرت میلیونی، تضاد فرهنگی، وحشت در بمباران‌ها، شهادت، معلولیت و … است. از این روی، یکی از کارکردهای ادبیات این است این تأثیرات را به صورت عینی و جزئی‌نگارانه ارائه بدهد.

آثار منتشر شده حنیف عبارت‌اند از:
رختشو، مستوران، با اعمال شاقه، جادوی گوبتا، خرمالوها را به گنجشک‌ها بفروش، این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد، کلاه جادویی و مجسمه مسی، قفس، رؤیای آهوان، گل‌های یخی، آسایشگاه شماره ۶، برف‌ها آب می‌شوند، زمانی برای فریاد، شب ماهرخ

وی همچنین بیش از ۱۵ پژوهش ادبی از جمله:
عناصر داستانی و نمایشی در میراث ادبیات فارسی، دموکراسی روی کرسی، بومی‌سازی رئالیسم جادویی در ایران، انقلاب، جنگ و تحولات اجتماعی در ادبیات داستانی، نوشتن در سایه جنگ، داستان سیاسی، داستان انقلاب، هویت ملی در قصه‌های عامه دوره صفوی، راز و رمزهای داستان‌نویسی، قابلیت‌های نمایشی شاهنامه، قصه گویی در رادیو و تلویزیون، کندوکاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس، جنگ از سه دیداگاه (نقد و بررسی ۲۰ رمان و داستان بلند جنگ)، چگونه ادبیات داستانی را تحلیل کنیم و مراحل خلق داستان را در کارنامه خود دارد.

کسب بیش از ۲۵ جایزه از جشنواره‌های معتبر ملی از جمله جایزه جلال آل احمد، شهید غنی‌پور، قلم زرین، کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب سال دفاع مقدس و … از افتخارات ادبی حنیف است.