شناسهٔ خبر: 71268701 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

فریاد سال ۱۹۶۸ در فجر چهل‌وسوم

روز گذشته نشست خبری دو فیلم ۱۹۶۸ و فریاد برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، روز گذشته نشست خبری دو فیلم ۱۹۶۸ و فریاد برگزار شد.

نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «۱۹۶۸» با حضور امیرمهدی پوروزیری (کارگردان)، ایرج محمدی (تهیه‌کننده)، داوود گنجوی (نویسنده)، سعید براتی (مدیر فیلم‌برداری)، حمید نجفی راد (تدوینگر)، امیر نوروزی، پادینا کیانی و امیراحمد قزوینی (بازیگران) فیلم در برج میلاد برگزار شد.

ایرج محمدی، تهیه‌کننده در ابتدای این نشست اظهار کرد: از مرحوم سیف‌الله داد و برادر بزرگترم یاد می‌کنم که نخستین فیلم‌های سینمایی ایران درباره اشغال فلسطین را کار کردند و ما پیرو بزرگان، چنین قدمی برداشتیم.

امیرمهدی پوروزیری، کارگردان گفت: ما یک روایت دوار داریم و تنها شروع و پایان فیلم با فوتبال است، باید انتظار دیدن فیلم ملی داشته باشید، نه فیلم فوتبالی.

پادینا کیانی، بازیگر این فیلم نیز بیان کرد: واقعیت امر این است که ثانیه به ثانیه این مسیر بازیگری را طی می‌کنم و از آن لذت می‌برم، شرایط کار در این فیلم بسیار سخت و رسیدن به چنین نقشی چالش‌برانگیز بود.

امیر نوروزی، یکی دیگر از بازیگران این فیلم مطرح کرد: این نقش برای من بسیار دور بود. نسبت دور نقش با شخصیت واقعی من موجب شد روی من تأثیر بگذارد. فیلم می‌توانست خیلی بهتر شود و عجله برای رسیدن به فجر موجب شد آنچه که باید اتفاق نیفتد.

حمید نجفی راد تدوینگر این فیلم توضیح داد: بحث‌های این چنینی را سر میز مونتاژ هم داشته‌ایم، و من از فیلم راضی هستم، چرا که مدل متفاوتی در ارائه دارد. شاید اگر وقت بیشتری داشتیم می‌توانستیم کارهای بیشتری روی آن انجام دهیم. ازآنجایی‌که به مستند نزدیک است، این را می‌دانم فیلم لبه تیغی است و پای آن می‌ایستم.

داوود گنجوی نویسنده این اثر درباره کار خود در این فیلم اظهار کرد: طرح این فیلمنامه را جواد کتابی نوشته و من در ادامه به گروه اضافه شده‌ام. شاید بیش از ده بار آن را بازنویسی کردیم تا به نسخه نهایی رسیدیم. این نوع کارها این نکته را دارند که ممکن است در دام شعارزدگی بیفتند و باید حد وسط را نگه داریم. این فیلم درباره اتفاقی است که می‌توانست رخ بدهد.

پوروزیری گفت: رویکرد ما پرداختن به حرف‌های ایدئولوژیک به‌دوراز کلیشه‌ها است. چند دوست که پای‌کار شما بایستند مهم‌ترین الزامات برای ساخت یک فیلم است. ساختن فیلم پرتره از شهید بزرگوار عافیت‌طلبانه است و فیلم نافرمی متفاوت دارد و به هیچ اثری شباهت ندارد.

وی ادامه داد: این فیلم ملی است و همگرایی ملی دارد که اسرائیلی‌ها حتی آن را باور نداشتند.

گنجوی درباره این فیلمنامه توضیح داد: فیلم در سال ۱۳۴۷ اتفاق افتاده و درباره یک گروه کوچک صحبت می‌کنیم که قهرمان ما با مسئله شخصی طرف است. این آدم از مبارزه کنار کشیده و بهانه‌ای پیدا می‌شود تا بازگردد و زورش نمی‌رسد و شکست می‌خورد.

سعید براتی مدیر فیلم‌برداری این فیلم گفت: دهه چهل در ایران به‌شدت پررنگ و زیباست. این دهه را در تهران و شهرک غزالی نداریم و محمد برادران بسیار به ما کمک کرد و توانستیم آن دهه را در حد بضاعت خود پیش ببریم. تلاش کردم با نورپردازی مناسب در ایجاد حال و هوای درست قصه کمک کنم.

امیراحمد قزوینی بیان کرد: شخصیتی که در فیلم داشتم بسیار جذاب بود و واقعاً داشتن پارتنر خوب نعمت است و حضور تک‌تک عزیزان باعث شد من هم بتوانم نقش خود را به‌خوبی ایفا کنم.

ایرج محمدی، تهیه‌کننده این فیلم توضیح داد: کانسپت اصلی یک اثر برای من مهم است، اینکه چه حرفی می‌خواهد بزند. من راضی بودم که به تکلیف خود عمل کرده‌ام. در دفاع مقدس ما هم پیروزی داشتیم و هم شکست خورده‌ایم. فکر می‌کنم از این منظر می‌توان فیلم را تحلیل کرد. با درایت‌های همه عوامل فیلم جسورانه‌ای بود که در چندین سال اخیر ساخته شده است.

امیرمهدی پوروزیری گفت: دوست دارم این نکته را بگویم که با برخی اظهارنظرها و کارها سینمای ایران را به سمتی برده‌اند که دیگر تخیل جایی در آن ندارد.

روایتی تلخ در فضایی ناتورالیستی

نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «فریاد» با اجرای فرزاد حسنی و با حضور محمدرضا اردلان (کارگردان)، بهمن اردلان (تهیه‌کننده)، احسان کفاش (مدیر فیلم‌برداری)، رسول علیزاده (طراح صحنه و لباس)، علیرضا مهران، مهرداد ضیایی، بهزاد دورانی و یاسین طلوعی (بازیگران) برگزار شد.

در ابتدای این نشست، محمدرضا اردلان، کارگردان گفت: قصه اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را روایت می‌کند؛ در واقع اوایل دوران سازندگی قصه روایت می‌شود و قهرمان قصه، خودش را در خطر می‌بیند و ناگزیر به دفاع از خودش می‌شود. به نظر من پایان‌بندی این اثر سینمایی بسیار امیدبخش است. داستان این اثر سینمایی از جایی وام‌گرفته نشده و منحصر به خودش است.

وی ادامه داد: ایده کار روشن است. اما اینکه من بخواهم تعبیر و تفسیری را به روایت انضمام دهم، درست نیست. معتقدم که فیلم باید خودش مفهوم خودش را بیان کند. در این روند یا موفق است یا از آن بازمی‌ماند؛ اما توضیح‌دادنش را درست نمی‌دانم.

بهمن اردلان، تهیه‌کننده ضمن تشکر از اهالی رسانه بیان کرد: وقتیمحمدرضا اردلان فیلم‌نامه را پیشنهاد داد، فکر کردم این فیلم، کار سختی خواهد شد. سیاه بودن اثر و حجم بالای تلخی آن را من همچون چالشی می‌بینم که کارگردان برای خودش در نظر گرفته است. فیلم‌نامه کار را دوست داشتم. ابتدا قرار بود که من نقش صداگذار را در این فیلم داشته باشم، اما وقتی تهیه‌کننده قبلی فیلم نتوانست ادامه دهد، به‌عنوان تهیه‌کننده به کار پیوستم.

یاسین طلوعی، بازیگر اظهار کرد: من از طریق رسول علیزاده با کارگردان آشنا شدم. در دفتر فیلم، کارگردان را دیدم و با هم صحبت کردیم. از آنجا که به چالش کشیدن خود را دوست دارم، ایفای نقشی که دیالوگ‌های کمی دارد و بیشتر حسی است، برایم جالب بود.

مهرداد ضیایی، بازیگر گفت: حضور در این فیلم برای من خوشایند بود. سه ماه تولید این اثر سینمایی بسیار سخت بود، اما در عین حال لذت می‌بردیم. من در تمام مدت فیلم‌برداری سعی کردم نفس کشیدن، غذا خوردن، راه رفتن و سایر حرکاتم را شبیه به نقش کنم و به‌عنوان بازیگر در لحظاتی هیچ ابزاری برای تکیه‌کردن به آن نداشتم. در نهایت باید بگویم که خودم از بازی خودم لذت بردم و امیدوارم مخاطب نیز با تماشای آن لذت ببرد.

محمدرضا اردلان گفت: مخاطب بر اساس چارچوب مضمون و ساختار کار خودش می‌تواند انگیزه و هدف کار را بیان کند، اما من نمی‌توانم ایده‌ای را به مخاطب اجبار کنم. طرح این فیلم سینمایی، پایان‌نامه مقطع ارشد من در دانشگاه بود.

او ادامه داد: من پیش‌تر کارهای رسول علیزاده را دیده بودم و دوست داشتم صحنه‌ای چرک و کثیف داشته باشیم که در خدمت فیلم‌برداری پرکنتراستی باشد که احسان کفاش آن را رقم می‌زند. فیلم در فضایی ناتورالیسمی روایت می‌شود.

بهزاد دورانی گفت: تلخی این فیلم، لازمه آن است و بدون آن بی‌معنا خواهد بود.

احسان کفاش گفت: ما یک سینه‌موبیل نور داشتیم و نور را از بالا بر مرغداری می‌تاباندیم. نورپردازی در شب چالش‌های خاص خودش را داشت. هدف ما این بود که فضایی مستندگونه داشته باشیم که در عین حال در خدمت قصه باشد و تصویری کنتراست را به ما ارائه کند.

رسول علیزاده، طراح صحنه گفت: ما نمی‌توانیم سنگ را وارد دنیایی کاهگلی کنیم. در بحث رنگ و لعاب باید بگویم که هر شخصیتی رنگ خاص خود را دارد، اما مهم این است که هیچ‌کدام از این رنگ‌ها از یکدیگر بیرون نزند.