همشهری آنلاین: تاریخ هیچ درخت تناوری را به یاد ندارد که به نسیمی خم شده باشد. در اینجا و در این مورد خاص، بارها شاهد نگرانیهای بیهوده و برخاسته از سوءتفاهم و ذهنیت محافظهکار مدیران سینمایی ادوار مختلف بودهایم.
جشنواره فیلم فجر هرجا جسورانهتر عمل کرده پاسخ بهتری گرفته و هر مقطعی گرفتار ملاحظات فرامتنی شده، سترون آمده و خنثی رفته است. این جشنوارهای است که بارها بهدست خودش جذابترین فیلمهایی را که میتوانست به رونقش بینجامد، حذف کرده یا از دایره رقابت بیرون انداخته و به حاشیه رانده است. پیش آمده که فیلمی غیرقابل نمایش تشخیص داده شده و چند سال بعد و نه در شرایطی ملتهب، مجوز گرفته و حتی جوایز فراوانی از فجر گرفته و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است. تفسیر به رأی مدیران، سابقهای به اندازه پیشینه فیلم فجر دارد. به همین دلیل فیلم مغضوب یک دوره، فیلم محبوب دورهای دیگرشده است.
جشنواره فیلم فجر در گذر زمان، هر چه که گذشت محافظهکارتر شد. قاعده هرچه دست به عصاتر بهتر، بر جشنواره استوار شد و روح محافظهکاری، بیشتر از همیشه به یاد مخاطبان آورد که این جشنواره رخدادی دولتی است و در هر صورت باید تصویری موجه و بدون دردسر از سینمای ایران ارائه کند. در اوایل دهه۹۰ کار به جایی رسید که متولیان جشنواره از داوران خواستند برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را عوض کنند. تغییر برگزیدگان جشنواره البته سنتی دیرپا در این فستیوال بوده ولی هیچگاه ماجرا چنین به صراحت رخ نداده بود. درجشنوارهای که هنوز به «نقش» جایزه میدهند نه «بازی»، چنین اتفاقهایی خیلی جای تعجب ندارد.
در آغاز دورانی تازه که میتواند به فصلی متفاوت در فیلم فجر و سینمای ایران بینجامد، مروری بر «آنچه گذشت» میتواند مزایای بسیاری برای متولیان و برگزارکنندگان داشته باشد که مهمترینش جلوگیری از اختراع دوباره چرخ و همت برای اصلاح چرخه معیوب است.