روزنامه جوان در واکنش به اختلاف نظرات برای مذاکره با آمریکا طی یادداشتی نوشت: واکنش عجولانه دولتمردان ایرانی به تحریم و تهدید جدید ترامپ خیلی خیلی خام بود. اگر تاکنون گمان میرفت که آمریکا دنبال تسلیم محض ایران است، حالا با راهبرد جدید ترامپ به نظر میرسد دولت جدید آمریکا حتی دنبال تسلیم ایران هم نیست، زیرا این را بسیار بعید و نشدنی میداند و فقط میخواهد با ایجاد اختلاف فراگیر در ایران به آشوب و فروپاشی از درون برسد. به همین دلیل لازم بود تا دولتمردان ایرانی قبل از پاسخ فوری، همفکری و تأمل بیشتری میکردند.
سخنان و تصمیم ترامپ ۲ بخش داشت که معتقدم یک راهبرد ۳ مرحلهای تا رسیدن به اختلاف و آشوب در ایران را با آن طراحی کردهاند. بخش اول سخنان ترامپ، بازگرداندن فشار حداکثری بود و بخش دوم گفتن اینکه از این کار خود متنفر است! و اینکه از ایران فقط میخواهد بمب هستهای نداشته باشد و این کار خیلی ساده است! تنظیم این ۲ بخش یعنی ابتدا یک فشار حداکثری و بلافاصله یک نرمش حداکثری اینکه نشان دهید که بمب ندارید تا من فشارها را بردارم، در نظر دولت آمریکا تضمینی برای اجرای راهبرد ۳ مرحلهای است. مرحله اول، ایجاد اختلاف عمیق در میان مسئولان ایرانی است. مرحله دوم، انتقال این اختلاف به تودههاست. در مرحله سوم، دودستگی، دوجور فهمیدن و اختلاف میان تودهها و طرفداران جناحهای سیاسی پیش میآید.
عدهای میگویند به ترامپ ثابت کنید که بمب ندارید تا تحریمها را بردارد و عدهای دیگر دنبال تبیین آن خواهند رفت که ترامپ نمیخواهد ما با هر توان و استدلالی این حقیقت را که بمب نداریم، به او ثابت کنیم و همواره نشان میدهد که قضیه برای او ثابت نشده و این یعنی اختلاف حداکثری و آشوب در ایران. ممکن است کسانی این تحلیل را رادیکال و بدبینانه بدانند. اما برای این تحلیل، هم تجربه گذشته و هم شواهد بسیار داریم.
حتی اگر به این راهبرد ۳ مرحلهای آمریکا باور نداریم، میتوان احتمال اندکی داد که چنین قصدی دارند، در آن صورت باید آن را در همان مرحله اول قیچی میکردیم، یعنی پاسخ دولتمردان دولت چهاردهم باید حسابشدهتر میبود و نباید زمینه اختلافات بعدی را فراهم میکرد. اکنون معاون اول رئیسجمهور با گفتن اینکه «خیال ترامپ راحت باشد، ما دنبال سلاح هستهای نیستیم» نشان داد که گویی ترامپ منتظر همین یک جمله مبارک ایشان است تا بگوید بله مرسی!
ترامپ اقدام عملی میخواهد. در این اقدام عملی او خواهد گفت که باید صنعت هستهای ایران متوقف شود زیرا آمریکا فقط در آن صورت قانع میشود که ایران نتواند مخفیانه یا آشکار سلاح هستهای بسازد. او قبلاً هم گفته که بازرسی از تأسیسات هستهای ایران را دهها برابر خواهد کرد. امریکا حتی در این حد هم متوقف نخواهد شد. این را تجربه استدلال عقلی به ما میگوید. استدلال ما این است که ماهیت نظام سرمایهداری امریکا در سود بردن از دیگران توقفپذیر نیست. دوستان و شریکان تجاری خود را نیز به همین دلیل با جنگ تعرفهها نواختند. غزه نشان داد که برای رسیدن به اهداف مادیگرایانه خود از کشتن بیپایان انسانها ابایی ندارند، ضربات اقتصادی و معیشتی به ملتهای دیگر که در برابر گرفتن جان و خاکشان عددی نیست. کسانی که خلاف آن را باور دارند باید شواهد و تجربیات و استدلال خود را بیاورند. متأسفانه برخی سخنوران در ایران که همواره بر اجرای یک توافق فوری با آمریکا اصرار میکنند، از ثروتمندان، ملاکین و کارخانهداران بزرگ هستند که حضورشان در سیاست هم فقط برای اندوختن بیشتر و حفظ ثروت خود است. صاحبان هلدینگهای بزرگ که در قالب برخی احزاب در ایران نطق پرشور مذاکره و توافق با امریکا میکنند، به همین دلیل صلاحیت چنین اظهارنظری را ندارند.
امریکا نه یک ایران تسلیم که به یک ایران فروپاشیشده که فراتر از تسلیم باشد، میاندیشد. چنین خواستهای را ممکن است درباره چین یا برخی قدرتهای نوظهور اقتصادی نداشته باشد، چون فروپاشی آنها مستقیماً روی فروپاشی امریکا اثر دارد. اما درباره ایران اینگونه نیست. راهبرد مقاومت، منطقیترین و نافعترین راهبرد ماست. آنها که زیانهای چندصد میلیارد دلاری برای تحریمها برمیشمارند، هیچگاه نمیتوانند زیانهای تسلیم مقابل امریکا را محاسبه کنند. این زیان به میزان نابودی کامل و حذف خاک و اندیشه و فرهنگ است.