شناسهٔ خبر: 71254902 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بخشنامه تحریمی ترامپ، تیری به پنجره نیمه باز دیپلماسی با ایران

جمهوری اسلامی ایران مذاکره با آمریکا را برای همیشه تعلیق نکرده، بلکه به دنبال مذاکره‌ای است که از تعادل برخوردار باشد و بتوان به‌طور معقولانه‌ای بده‌بستانی صورت پذیرد. در واقع، نوعی دیپلماسی منطقی که در گذشته نیز شاهد آن بوده‌ایم، نه تحمیل اراده یک طرف که هیچ‌گاه کارساز نبوده است.

صاحب‌خبر -

برخلاف انتظار و چراغ سبزهای دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی درباره تعامل با جمهوری اسلامی ایران، در ساعاتی قبل از مذاکره با نخست‌وزیر اسرائیل، او به‌طور ناگهانی یک بخشنامه یا یادداشت اجرایی را امضا کرد که بر اساس آن قرار است تحریم‌های سختی علیه دولت و ملت ایران اعمال شود. این تحریم‌ها شامل کاهش صدور نفت ایران به حد صفر و محدودیت‌هایی بر سلاح‌های متعارف بود که برای ایرانیان و جهان بسیار غیرمنتظره بود.

از زمان حضور ترامپ در کاخ سفید، به‌رغم تمایلات برخی مسئولان ایرانی برای گفتگو با آمریکا، سکوت ترامپ و اطرافیانش کمی تعجب‌برانگیز بود. به نظر می‌رسد که بعد از امضای این بخشنامه تحریمی، مشخص شد که تأخیر رئیس‌جمهور آمریکا در اظهار نظر درباره گفتگو با ایران بی‌ارتباط با این یادداشت نبوده و جمع‌آوری اطلاعات و تنظیم آن به زمان نیاز داشته است که این سکوت را به همراه داشته است.

هرچند ترامپ اعلام کرد که این یادداشت اجرایی را با بی‌میلی امضا می‌کند و ابراز امیدواری کرد که با گفتگو با جمهوری اسلامی ایران به مرحله اجرا نرسد، اما واقعیت این است که او در کلام و عمل از یک سیاست دوگانه استفاده کرد. این روش باعث می‌شود که هر کشوری نتواند اعتماد اولیه لازم برای ورود به گفتگو با ترامپ یا دولت آمریکا را پیدا کند. به‌ویژه اینکه بعد از دستور اجرای این تحریم‌های سخت، در توییتی اعلام کرد که حاضر است با همتای ایرانی خود گفتگو تلفنی داشته باشد و برایش فرقی نمی‌کند که تماس از سوی طرف ایرانی باشد یا اینکه خودش تماس را آغاز کند.

ترامپ پس از اتمام دور اول ریاست‌جمهوری‌اش، در زمان‌هایی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم برخی از همکاران خود، مانند بولتون و پمپئو، را تندرو و جنگ‌طلب خوانده بود؛ اما به نظر می‌رسید که با توجه به شعارهای انتخاباتی‌اش، این بار تحت تأثیر افراد تندرو مانند روبیو، وزیر خارجه، و وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی قرار نگیرد و اشتباهات گذشته را تکرار نکند. به نظر می‌رسد این یادداشت اجرایی نتیجه کار همکارانش در دولت باشد.واقعاً مشخص نیست که رئیس‌جمهوری که می‌خواهد با ایران به توافق برسد و گفتگو با رئیس‌جمهور ایران را به‌عنوان یک مسئله سیاسی مهم در سطح بین‌المللی تلقی می‌کند، چگونه به خود اجازه داده است که چنین یادداشت تحریمی را امضا کند. پاسخ قطعی به این سوال آسان نیست، اما شاید بتوان دو دلیل برای آن مطرح کرد.

اول اینکه ممکن است اطرافیان تندرو ترامپ، از جمله وزیر خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی، او را قانع کرده باشند که دولت جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی در وضعیت دشواری قرار دارد و از نظر درآمدی، ذخایر ارزی و مساله تورم شکننده است. همچنین، در خاورمیانه، به‌ویژه در غزه، لبنان و سوریه، اتفاقاتی رخ داده که از نظر سیاسی و نظامی، ایران به شدت ضعیف شده است. بنابراین، با توجه به وضعیت کنونی سیاسی، اقتصادی و نظامی، ایران تحت فشار ممکن است امتیازات بیشتری بدهد و توافق زودتر حاصل شود.

دوم اینکه ممکن است ترامپ آنچه را که در مورد کانادا، دانمارک، مکزیک، پاناما و کلمبیا انجام داد و سقف درخواست‌های خود را از آن‌ها مطرح کرد تا در مذاکرات حدی از انتظاراتش را به دست آورد، در مورد ایران نیز دنبال کند. به‌عنوان مثال، در مورد کانال پاناما که ادعای مالکیت آن را داشت، به لغو قراردادهای دولت پاناما و عدم دریافت عوارض عبور از کشتی‌های آمریکایی رضایت داد. یا رئیس‌جمهور مکزیک پذیرفت که ده هزار نیروی نظامی در مرز ایالات متحده مستقر کند تا از عبور مهاجران غیرقانونی به آمریکا جلوگیری شود.

اما تفاوت جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مذکور و حتی چین و اروپا که ترامپ تنش تعرفه‌ای را با آن‌ها آغاز کرده، این است که بین دو کشور یک بی‌اعتمادی عمیق، طولانی و گسترده وجود دارد. مشخص نیست اگر مذاکراتی بین دو کشور آغاز شود، آیا ترامپ و دولتش از بندهای تحریمی اعلام شده در یادداشت اجرایی کوتاه خواهند آمد یا خیر.

همچنین بر خلاف کشورهای مورد اشاره، عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار در داخل و خارج آمریکا، مانند نمایندگان کنگره و لابی صهیونیستی و همچنین کشورهایی مانند اسرائیل و برخی کشورهای پیرامونی ایران وجود دارند که اجازه انعطاف لازم برای معامله و بده و بستان منطقی را نمی‌دهند. در حالی که در مورد دیگر کشورها چنین شرایطی وجود ندارد.

اشتباه ترامپ این بود که قبل از امضای یادداشت اجرایی سختگیرانه، یک گفتگوی اولیه را آزمایش نکرد تا در صورت دشواری کار، وارد فازهای بعدی شود. بویژه اینکه خود ترامپ بارها اعلام کرده بود که هدف او فقط جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است و مقامات ایرانی، از وزیر خارجه تا رئیس‌جمهور، نیز در پاسخ اظهار داشتند که چون کشور به دنبال سلاح هسته‌ای نیست، لذا معامله بین دو کشور امکان‌پذیر است.

ترامپ پس از اتمام دور اول ریاست‌جمهوری‌اش، در زمان‌هایی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم برخی از همکاران خود، مانند بولتون و پمپئو، را تندرو و جنگ‌طلب خوانده بود؛ اما به نظر می‌رسید که با توجه به شعارهای انتخاباتی‌اش، این بار تحت تأثیر افراد تندرو مانند روبیو، وزیر خارجه، و وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی قرار نگیرد و اشتباهات گذشته را تکرار نکند. با این حال، به نظر می‌رسد این یادداشت اجرایی نتیجه کار همکارانش در دولت باشد.

جمهوری اسلامی ایران به دنبال مذاکره‌ای است که از تعادل برخوردار باشد و بتوان به‌طور معقولانه‌ای بده‌بستانی صورت پذیرد. در واقع، نوعی دیپلماسی منطقی نه تحمیل اراده یک طرف که هیچ‌گاه کارساز نبوده است.در وضعیت پیش‌آمده، باید در داخل سیاستی هماهنگ و با صدای واحد بین دستگاه‌های مختلف پیش برد و راهبردی برای تنظیم وضعیت اقتصادی سخت‌تر تنظیم کرد.این اقدام یا بازی دوگانه ترامپ که حاصلی جز بی‌اعتمادی کامل نداشت، باعث شد جمهوری اسلامی ایران مذاکره با دولت آمریکا را در بالاترین سطح بی‌فایده و خلاف منافع ملی اعلام کند و به نظر می‌رسد گره روابط دو کشور نسبت به قبل کورتر شده است. اجرای بندهای یادداشت اجرایی ترامپ که خزانه‌داری آمریکا با دستوری برای توقف صادرات نفت ایران آغاز کرد، مشکلات اقتصادی جمهوری اسلامی را بیشتر می‌کند؛ اما در مقابل، ممکن است تنش‌های منطقه‌ای را نیز افزایش دهد.

جمهوری اسلامی مذاکره با آمریکا را برای همیشه تعلیق نکرده، بلکه به دنبال مذاکره‌ای است که از تعادل برخوردار باشد و بتوان به‌طور معقولانه‌ای بده‌بستانی صورت پذیرد. در واقع، نوعی دیپلماسی منطقی که در گذشته نیز شاهد آن بوده‌ایم، نه تحمیل اراده یک طرف که هیچ‌گاه کارساز نبوده است.در وضعیت پیش‌آمده، باید در داخل سیاستی هماهنگ و با صدای واحد بین دستگاه‌های مختلف پیش برد و راهبردی برای تنظیم وضعیت اقتصادی سخت‌تر تنظیم کرد.

برای شنیدن نظرات چین و روسیه در مورد همکاری یا عدم همکاری آن‌ها و تعیین حد آن، باید مذاکرات با اروپا با سرعت بیشتری و در فاصله زمانی کوتاه‌تری ادامه یابد. حل و فصل مشکلات فرعی و کوچک در روابط با اروپا می‌تواند به اعتمادسازی بهتر کمک کند. به نظر می‌رسد در آینده نزدیک روابط اروپا و آمریکا تیره‌تر خواهد شد و اروپا تجربه چهار سال اختلاف با ترامپ را دارد، به‌ویژه اینکه مشکلاتی همچون تعرفه، اختلاف در ناتو، گرینلند، نوع صلح در اوکراین، رفتار با فلسطینیان و غزه، حقوق بشر و محیط زیست در روابط خود را نشان خواهد داد. یکی از امیدهای آمریکا فعال شدن مکانیزم ماشه توسط اروپا علیه جمهوری اسلامی است تا فشارهای تحریمی مضاعف گردد.

باید روندی در پیش گرفته شود که حتی‌المقدور دو طرف ایرانی و اروپایی به توافقاتی برسند و فضایی بهتر برای فعالیت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر اساس توافقات انجام‌شده فراهم گردد تا امکان تفاهم افزون گردد.

البته احتمال نتیجه‌بخش بودن گفتگوها با اروپا بدین معنی نیست که مشکلات آمریکا کاهش می‌یابد یا تحریم‌ها کاهش می‌یابند، اما حداقل برای جهانیان مشخص خواهد شد که ایران آمادگی دارد مذاکرات مؤثری را انجام دهد و به اعتمادسازی بپردازد. همچنین، با جلوگیری از فعال شدن مکانیزم ماشه، از تحریم‌های بیشتر جلوگیری خواهد شد.

*عبدالرضا فرجی راد؛ استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین‌المللی، سفیر اسبق ایران در نروژ و مجارستان .