شناسهٔ خبر: 71249908 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

زندگی بر مدارِ ایرنا

همدان- ایرنا- می‌گویند چشم می‌بیند و بعدش دل طلب می‌کند، اما بدون هیچ تصویری دل از عقل جلو افتاد و روی خروجی قرار گرفت، این حکایت عاشقی خبرنگاران ایرناست، رسانه ای که امسال قدم به سن ۹۰ سالگی گذاشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، ترسیم سال‌ها زندگی با ایرنا از توان کلمات و جمله‌ها قاصر است، حتی قاب دوربین هم از به تصویر کشیدن آن ناتوان، موی سپیدانی که رج به رج کلمات را هم‌قافیه کردند و خبر ساختند، خبرهای خوش و ناخوشی که تیتر یک ایرنا شد و درخشید.

سهم داشتن از یک اَبَررسانه حتی برای یک روز، یک سال و چندین سال از عمر ۹۰ سالگی‌اش اگر گزاف نگویم افتخاری گران‌سنگ است، آنجا که با همه وجودت دل به دریا می‌زنی و در دنیای عظیم خبرگزاری واژه‌ها برایت معنا پیدا می‌کند.

درِ خبرگزاری که به رویمان باز می‌شود، عشق محکم به صورتت می‌کوبد؛ خانه‌ای که سال‌ها و دهه‌ها خانه امیدمان می‌شود، با هر نفسش نفس کشیدیم و رشد کردیم، بزرگ شدیم و زندگی کردیم و امیدواریم روزی برای ۱۲۰ سالگی‌اش را هم جشنی پُرطمطراق بگیریم و به خود ببالیم برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)...

چه این سوی وطن باشی یا آن سوی آب، چه در مرکز استان باشی و یا شهرستانی کوچک، برایت فرقی نمی‌کند، مهم عشق و دلدادگی ما به خبر است و به ایرنا، آنجا که عشق موج می زند و برای مردم و میهنت قلم می‌زنی، برای رسانه فاخری که صدای مردم می‌شود و حالِ خوبِ ما که سال‌ها باعث و بانی‌اش خبرگزاری است.

درس‌ها آموختیم از رسانه بزرگی که پرچمدار آن شهید «محمود صارمی» است، دلاور مردی که یک لحظه پرچم ایرنا را در سرزمین غربت زمین نگذاشت و برای انجام رسالتش، چهره همیشه ماندگار عرصه اطلاع‌رسانی شد و افتخار این رشادت و پایمردی نصیب خبرگزاری ایرنا شد و چه زیبا شهید صارمی به همکاران خود در عرصه خبر وصیت کرد که "از غرور و خودپرستی پرهیز کنید"، توصیه‌ای که چراغ راه ما در ادای وظیفه‌مان در خبر و خبررسانی شده است.

زندگی بر مدارِ ایرنا

در فراز و نشیب‌ها، در خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، در بازی عقربه‌ها و جولان بی‌مهری‌های گاه و به گاه بعضی مسوولان، اما زیر سایه ایرنا جانی مضاعف گرفتیم و امید تزریق کردیم و ایرنا یاورمان شد، رها شدیم از هر آنچه بدی و دورنگی‌ها بود، نفس کشیدیم در فضای همدلی و دوستی تا با امیدآفرینی و آگاه بخشی به مردم سهمی از کمک به اعتلای ایران زمین داشته باشیم، امروز ایرنا برندی است در دستان ما که در ۹۰ سالگی‌اش جانی دوباره گرفته ایم.

با این حال در مجالی که صیقل خوردیم و هر روز بر کوله‌بار تجربه‌مان افزوده شد، با قلم و کاغذمان اثر خلق کردیم، در روزگاری که فضای مجازی مُد امروزی نبود، ارسال خبر تلکسی بود، جلوتر که رفتیم، یک دستگاه فاکس مونس ما شد و برخی مواقع با یک خط تلفن با هزار سختی و مشقّت، خبر فوری را اِم‌پی‌تری مخابره می‌کردیم،نه از ماشین شخصی خبری بود و نه اِسنپی که سه سوتی سَر برسد و ما را به قرار مصاحبه یا جلسات جورواجور برساند، عشق به کار خبرنگاری هم‌نشین ما بود و تعهدی که هیچ جوره بی‌خیالش نشدیم، اما خوشحال بودیم و راضی، عشق برای تکاپوهای ما کافی بود.

و امروز که در عصر رقابت با غول‌های رسانه‌ای قرار گرفته‌ایم و خبر باید به سرعت نور مخابره شود، وظیفه‌مان در قبال ایرنا سنگین‌تر است، عصری که دیگر دخل و خرج هیچ سنخیتی با هم ندارد و سرعت در کنار دقت حرف اول را در خبررسانی می‌زند، عصری که باید برای در میدان بودن، یکّه‌تاز بودن و اول بودن اطلاع‌رسانی و خبر جنگید، همانند دوران دفاع مقدس که برای ادای وظیفه، جان‌مان کف مُشت‌مان بود و سربلندی وطن تنها امیدمان برای رسیدن به قله پیروزی...

باز هم عشق سرمشق‌مان می‌شود برای زندگی بر مدارِ ایرنا و در یک قاب قرار می‌گیریم، بدون آنکه خم به ابرو بیاوریم از درد گردن، لرزش دست و یا چشمی که سویش را برای خبر گذاشته، باز هم تیتر یک خبرگزاری می‌شویم حتی با یک خبر کوتاه اما تاثیرپذیر، پا به رکاب می‌شویم برای مردمی که دل‌هایمان برای آنها می‌تپد و برای ایران عزیزمان که برایش سربلندی‌اش و اهتزار پرچم همیشه پرافتخارش سر از پا نمی‌شناسیم...