شناسهٔ خبر: 71249406 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

روزنامه‌های امروز در یک نگاه؛

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _چهارشنبه بیست‌ویکم بهمن ۱۴۰۳_ را در ادامه می‌خوانید.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چرا واشنگتن قابل اعتماد نیست؟» نوشت: «بیانات رهبر معظم انقلاب تکلیف همگان در سیاست خارجی، بویژه رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال دولت دونالد ترامپ در آمریکا را روشن کرد. بیان روشن و صریح ایشان مبنی بر اینکه مذاکره «با چنین دولتی (آمریکا و دولت ترامپ) غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و با آن نباید مذاکره کرد» خود حاصل یک تجربه تاریخی است.

برخی جریان‌های سیاسی رادیکال، چه بسا از هر دو سو، تلاش می‌کنند تا این بی‌اعتمادی و غیرقابل مذاکره بودن دولت آمریکا را به ابزاری برای فشار به دولت مسعود پزشکیان تبدیل کنند.

چنین رویکردی می‌تواند تکمیل کننده بخشی از پازل فشار حداکثری دونالد ترامپ باشد. روزهای آینده مشخص خواهد کرد که در داخل ایران چه کسانی پازل سیاست آمریکا را تکمیل می‌کنند و چه کسانی به سمت تقویت دولت و اجتناب از دوقطبی‌سازی حول ترامپ حرکت خواهند کرد.

تعبیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا شرافتمندانه نیست، کاملاً درست است، زیرا نوع برخورد آمریکایی‌ها به گونه‌ای است که می‌خواهند امور مدنظر خود را به ایران تحمیل کنند.

جمهوری اسلامی ایران در پرونده هسته‌ای و در مذاکراتی که به برجام منتهی شد، گام‌های مهمی برای کاهش تنش با غرب و مشخصاً آمریکا برداشت.

از سوی دیگر با توجه به حوادث تلخ یک سال اخیر در منطقه، تصور غرب و آمریکایی‌ها این است که ایران در موضع ضعف قرار دارد. با همین تصور آنان به دنبال گفت‌وگو از موضع برابر با ایران نیستند و چه بسا خواهان گسترش تعهدات ایران به سایر موضوعات شوند. با رجوع به چنین واقعیاتی؛ شرایط کنونی مناسب برای مذاکره با آمریکا و نشان دادن فضای مذاکره به طرف‌های غربی نیست. زیرا آنان چنین رویکردی را با توجه به همه آن بدعهدی و فشارها، قرار داشتن ایران در موضع ضعف ارزیابی می‌کنند.

مذاکره تا زمانی که بر پایه مطالبات و خواسته‌های مردم، تأمین منافع ملی و مطابق با قواعد حقوق بین‌الملل و اصول روابط بین‌الملل شکل پیدا نکند، نمی‌تواند نتیجه مورد انتظار را به دنبال داشته باشد.»

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چرا مذاکره با آمریکا غیرعاقلانه است؟!» نوشت: «رهبر حکیم انقلاب روز گذشته در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با اشاره به مطالب و بحث‌هایی درباره مذاکره در روزنامه‌ها و فضای مجازی و سخنان برخی افراد، فرمودند: «محور این حرف‌ها، موضوع مذاکره با آمریکا است و از مذاکره به عنوان یک امر خوب یاد می‌کنند، انگار کسی مخالف خوب بودن مذاکره است.»

رهبر معظم انقلاب در تبیین علت استثنا بودن آمریکا از مذاکره، تجربه منفی دهه ۹۰ و حدود دو سال مذاکره با آمریکا و چند کشور دیگر را که منجر به انعقاد معاهده هسته‌ای (برجام) شد را دلیلی بر بی‌فایده بودن مذاکره با آمریکا خواندند و افزودند: «دولت آن روز ما، با آنها نشست، رفت‌وآمد و مذاکره کرد، خندیدند، دست دادند و رفاقت و همه کار کردند و معاهده‌ای تشکیل شد که در آن، طرف ایرانی با سخاوت بسیار زیاد، امتیازهای زیادی به طرف مقابل داد اما آمریکایی‌ها به آن معاهده عمل نکردند.»

ایشان استفاده از تجربه «دو سال مذاکره و امتیاز دادن و کوتاه آمدن اما به نتیجه نرسیدن» را ضروری برشمردند و افزودند: «آمریکا همان معاهده را با وجود نقص‌هایی که داشت نقض کرد و از آن خارج شد. بنابراین، مذاکره با چنین دولتی، غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و نباید با آن مذاکره کرد.»

بله، تجربه می‌گوید که مذاکره با آمریکا نه‌تنها فایده‌ای ندارد، بلکه خسارت‌بار هم هست. به این موارد توجه کنید: آمریکایی‌ها به بهانه‌های مختلف به دنبال اعمال یک‌سری تحریم‌های جدید هستند که با هیچ منطق و روح و متن برجام هم سازگار نبوده و در تعارض است.(حسن روحانی، تیر ۹۶) توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد. (محمدجواد ظریف، وزیر اسبق امور خارجه، بهمن ۹۷) من اعتراف می‌کنم که اشتباه کردم و به حرف جان کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) اعتماد کردم.» (اظهارات ظریف در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس‌، آذر ۹۵) صریح می‌گویم، مذاکره با آمریکا فایده‌ای ندارد.(مجید تخت‌روانچی، عضو وقت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، مرداد ۹۷)

با این‌حال حتی اگر سابقه مذاکره و توافق ایران و آمریکا را هم کنار بگذاریم و سراغ دیگر نمونه‌ها در کشورهای خارجی برویم، به وضوح می‌بینیم که دولت آمریکا «قاتل زنجیره‌ای توافقات بین‌المللی» است.

عهدشکنی‌های آمریکا در مقابل ایران و انگلیس و فرانسه و روسیه و مصر و لیبی و کره شمالی و افغانستان و اوکراین و… با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی در دسترس است. با این‌حال حامیان مذاکره با آمریکا، چشمان خود را بر این واقعیت‌های آشکار بسته و برای مذاکره با ترامپ سر و دست شکسته و غش و ضعف می‌روند.»

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اقتدار توهمی دشمن چگونه با دستاوردهایی مانند ناو پهپادبر شکسته شد» نوشت: «روزی که رژیم‌صهیونیستی با حمله موشکی به بخش‌هایی از مراکز دفاعی کشور ادعا کرد توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران را از کار انداخته است، شاید هرگز تصور نمی‌کرد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در کمتر از دو ماه از آن حادثه ماجراجویانه، نه تنها بخش‌های آسیب‌دیده را ترمیم یا جایگزین کنند که در حوزه‌های مختلف دریایی، هوایی، پدافندی و زمینی، توانمندی‌هایی را رونمایی کنند که تا پیش از این سابقه نداشت. توهم سران رژیم‌صهیونیستی، البته بعدها به رئیس‌جمهور آمریکا هم سرایت کرد و او مدعی شد جمهوری اسلامی ایران ضعیف شده است، شاید با این تصور باطل که جمهوری اسلامی ایران را وادار به مذاکره (بخوانید باج دادن و تسلیم) کند، اما پاسخ رهبر معظم انقلاب به این خیال‌بافی قابل تأمل بود. معظم‌له ۱۵ بهمن ماه در دیدار جمعی از تولیدکنندگان و فعالان بخش خصوصی تصریح کردند: «آن متوهم خیال‌باف اعلام کرد که ایران ضعیف شده، آینده نشان خواهد داد چه کسی ضعیف شده است. صدام هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده، حمله را شروع کرد. ریگان نیز به تصور ضعف ایران، آن کمک‌های آن‌چنانی را به رژیم صدام انجام داد. آنها و ده‌ها متوهم دیگر به درک واصل شدند و رژیم اسلامی روزبه‌روز رشد پیدا کرد. من به شما عرض می‌کنم این تجربه این بار هم به فضل الهی تکرار خواهد شد.» اندکی بعد آن متوهم خیال‌باف حرفش را پس گرفت و هنگام دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم‌صهیونیستی در کاخ سفید در پاسخ به سوال خبرنگاری (اسرائیلی) که از او پرسید: «آیا بهتر نیست الان در موقعیتی که ایران تضعیف شده به این کشور حمله کرد؟»، گفت: من معتقدم ایران ضعیف نیست بلکه قوی‌تر هم شده است.

در کمتر از سه ماه از ماجراجویی رژیم‌صهیونیستی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از دی‌ماه با هدف ارزیابی آمادگی‌های دفاعی، تهاجمی و همچنین فروریختن اقتدار توهمی و خطای محاسباتی دشمنان سلسله‌رزمایش‌هایی را در گستره کشور و در قالب رزمایش‌های «اقتدار» تدارک دیدند که هر بیننده‌ای را به حیرت واداشت داشت. روز پنج‌شنبه، اما دستاورد جدیدی در دریا رقم خورد که از آن به «یک یگان رزم دریایی کامل» دریایی تعبیر شد؛ «ناو پهپادبر شهید باقری به نیروی دریایی سپاه ملحق شد.» این مراسم با حضور سردار سرلشکر پاسدار «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر «سلامی» فرمانده کل سپاه و امیر نصیرزاده وزیر دفاع در خلیج فارس برگزار شد.

سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه این شناور یک پایگاه متحرک است که به شکل خودکفا می‌تواند در سراسر آب‌های جهان حضور داشته باشد، تصریح کرد: این ناو، می‌تواند تا عمق بزرگی از پیرامون خود امنیت برقرار و از خود دفاع کند و از منافع این ملت، از خطوط کشتیرانی و از ناوگان تجاری و نفتی حفاظت کند.

سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه نیز با بیان اینکه ایران تهدید هیچ کشوری محسوب نمی‌شود و ابتدا به ساکن هیچ کشوری را تهدید نمی‌کند، تأکید کرد: در مقابل تهدید هیچ قدرتی قد خم نمی‌کنیم و امنیت ملی، حفظ منافع یک ملت و دفاع از ارزش‌های او، بر اساس قدرت به دست می‌آید.

فرمانده کل سپاه در بخش دیگری از سخنان خود بدون اشاره به اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا که ادعا کرده «ایالات متحده کنترل نوار غزه را در دست خواهد گرفت»، گفت: کسانی که در غزه ساکن و در کرانه باختری، صاحبان اصلی آن سرزمین هستند، برای همیشه می‌مانند و کسانی که باید آنجا را ترک کنند، مهاجرانی هستند که غاصبانه از سایر کشورهای جهان به فلسطین منتقل شده‌اند. سلامی تأکید کرد: «ما راه‌مان را تحت هدایت‌های رهبر عزیز و عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای برای فتح قله‌های طی خواهیم کرد.»

سردار دریادار «علیرضا تنگسیری» فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با بیان اینکه ناو شهید باقری دارای امکانات بیمارستانی تخصصی شامل اتاق عمل، بخش مراقبت‌های ویژه CCU، رادیولوژی، دندانپزشکی و امکانات ورزشی شامل سالن ورزشی چندمنظوره، زمین چمن مصنوعی و سالن بدنسازی است، تأکید کرد: الحاق این ناو به ناوگان نیروی دریایی سپاه، گامی مهم در افزایش توان دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در آب‌های دوردست و حفظ امنیت منافع ملی کشور به‌شمار می‌رود.»

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «نکبت آمریکایی» را برگزید و نوشت: «دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا هفته گذشته در کنفرانسی مطبوعاتی با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد ایالات متحده قصد دارد کنترل بلندمدت نوار غزه را به دست گرفته و این منطقه را به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل کند. اشاره ترامپ به سواحل مدیترانه‌ای کشور فرانسه است که شهری توریستی به همین نام در آن وجود دارد. طرح ترامپ برای نوار غزه شامل انتقال دائمی ۱.۸ تا ۲ میلیون فلسطینی ساکن باریکه غزه به کشورهای همسایه مانند مصر و اردن است. ترامپ ادعا کرد غزه پس از ۱۵ ماه جنگ به «نماد مرگ و ویرانی» تبدیل شده و بازسازی آن تحت مالکیت آمریکا، نیازمند تخلیه ساکنان است و بدون این اقدام بازسازی در باریکه غزه غیرممکن است؛ اقدامی که به نظر گروکشی دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی برای بازسازی غزه است و هزینه این بازسازی، کوچ اجباری و پاکسازی قومی غزه است؛ اقدامی که تا پیش از این رژیم صهیونیستی با اجرای طرح ژنرال‌ها به دنبال آن بود اما موفق نشد. وزیر خارجه آمریکا (مارکو روبیو) و سخنگوی کاخ سفید نیز تلاش کردند این طرح را به عنوان انتقال «موقت» برای بازسازی معرفی کنند اما ترامپ صراحتاً از اسکان دائمی فلسطینی‌ها در خارج از غزه سخن گفت. سخنانی که واکنش‌های شدیدی را از سوی کشورهای منطقه همچون مصر و اردن، همچنین مردم فلسطین و بسیاری از کشورهای جهان به همراه داشت.

کشورهای عربی و اسلامی مانند مصر، اردن، ترکیه و عربستان سعودی این طرح را نقض حقوق بین‌الملل و تلاشی برای «پاکسازی قومی» دانستند. مصر هشدار داد پذیرش فلسطینی‌ها در صحرای سینا ممکن است پیمان صلح با اسرائیل را تضعیف کند. طبق اعلام برخی منابع، عربستان سعودی نیز تأکید کرد بدون تشکیل کشور فلسطین مستقل، عادی‌سازی روابط با اسرائیل غیرممکن است.

از سوی دیگر کشورهای اروپایی آلمان و فرانسه، همچنین اتحادیه اروپایی این طرح را مغایر با «راه‌حل دوکشوری» و حقوق بشردوستانه خواندند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز هشدار داد انتقال اجباری ممکن است به «پاکسازی قومی» تعبیر شود. صلیب سرخ جهانی نیز جابه‌جایی اجباری ساکنان غزه را نقض قوانین بین‌المللی دانست. نتانیاهو از این طرح به عنوان «ایده تاریخ‌ساز» یاد و آن را راهی برای تغییر آینده غزه توصیف کرد.

بسیاری از فلسطینی‌ها با وجود ویرانی‌های گسترده، اصرار دارند در سرزمین خود بمانند. جمال عبدالحی ۵۵ ساله، ساکن غزه می‌گوید: «مهاجرت هرگز گزینه ما نبوده است.» برخی فلسطینی‌ها حتی پیشنهاد دادند صهیونیست‌ها به جای آنان به آمریکا منتقل شوند. تشکیلات خودگردان و حماس نیز در مواضعی یکسان و تقریباً مشترک به طرح ترامپ واکنش منفی نشان دادند. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین طرح ترامپ را «نقض حقوق فلسطینی‌ها» دانست. حماس نیز آن را «دستورالعملی برای هرج و مرج» خواند و بر مقاومت مسلحانه در برابر این طرح تاکید کرد.

برخی تحلیلگران معتقدند این ایده ممکن است پارادایم دیپلماتیک قدیمی را بشکند و راه را برای گفت‌وگوهای جدید باز کند. در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که طرح ترامپ نه تنها با مخالفت جهانی روبه‌رو شده، بلکه تنش‌ها در خاورمیانه را نیز تشدید کرده است. در حالی که رژیم صهیونیستی و جناح راست افراطی آن از این ایده استقبال می‌کنند، مقاومت فلسطینی‌ها و عدم همکاری کشورهای منطقه، اجرای آن را ناممکن کرده است. به نظر می‌رسد این طرح بیش از آنکه راه‌حلی عملی باشد، تلاشی برای تغییر چارچوب گفت‌وگوهای صلح و جلب توجه رسانه‌ای است؛ اقدامی کودکانه و سطحی که تنها شرایط آتش‌بس و تبادل اسرا را به خطر انداخته است.»

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «گره کور مسکن» را برگزید و نوشت: «چیزی حدود نیمی از ساکنان تهران مستأجر هستند. این گزارشی است که مرکز آمار ایران ارائه داده است و از آن سو علیرضا زاکانی، شهردار تهران، چندی پیش اعلام کرد ۵۱ درصد از جمعیت شهر تهران مستأجر هستند. او که در خرداد امسال اعلام کرده بود ۴۱ درصد سبد خانوار را مسکن و امورات مرتبط به خود اختصاص می‌دهد، گفته بود درآمدها ریالی اما هزینه‌کردها دلاری است. گذشته از این، چندی پیش علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور، بیان کرد که سن انتظار برای مسکن به صد سال رسیده است و دولت باید برنامه مسکن حمایتی را دنبال کند. این در حالی است که سن خانه‌دارشدن در ایران را پیش‌تر تا ۱۵۲ سال هم اعلام کرده‌اند. این آمار نشان از این دارد که مسکن در ایران تبدیل به یک ابربحران شده است و باید برای رفع آن چاره‌ای اندیشید. بااین‌حال، فعالان صنعت ساخت‌وساز و کارشناسان معتقدند گرفتاری اصلی بازار مسکن کشور، سیاست‌گذاری‌های نادرست دولت‌ها بوده است. گره کور بازار مسکن، بارها بحث داغ و نقل محافل دولت‌ها و کارشناسان بوده؛ با این حال مسئله مسکن در ایران همچنان لاینحل باقی مانده است. عطا بهرامی، تحلیلگر مسائل اقتصادی، در این زمینه به «شرق» گفت: تمام سیاست‌هایی را که باعث شده‌اند مردم صد سال برای خانه‌دارشدن صبر کنند، خود دولت‌ها ایجاد کرده‌اند و جالب اینکه دولت‌ها نقاد شده و ادای اپوزیسیون را درمی‌آورند. دولت با برنامه‌ریزی، احتکار زمین و بحران مسکن را ایجاد کرده و این معضل، دست‌پخت سیاست‌گذاری است که خود دولت آن را رقم زده است.

مجید گودرزی، کارشناس بازار مسکن نیز در گفت‌وگو با اقتصادآنلاین، با بیان اینکه خانه‌اولی‌ها طبیعتاً قادر به خرید ملک با این قیمت‌های نجومی نیستند، گفت: دوره انتظار برای خرید خانه به بیش از صد سال رسیده است و عموماً از دستمزدی که زیر خط فقر تعیین می‌شود، نمی‌توان انتظار پس‌اندازی داشت.

او معتقد است قشر بزرگی از جامعه را معلمان، بازنشستگان، کارگران و کارمندان تشکیل می‌دهند و این افراد با دستمزدهایی که مصوب شده، توان خرید مسکن را آن‌هم با فرض محالی که قیمت‌ها در سطح کنونی باقی بماند، تا صد سال آینده نخواهند داشت.

بر اساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بین سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱، تعداد خانوارهای مستأجر درگیر فقر در کشور رشد ۴۸ درصدی داشته است. در سال ۱۴۰۱، بیش از یک میلیون خانوار مستأجر در مناطق شهری، یعنی حدود ۸۲ درصد از خانوارهای شهری، درآمدی کمتر از خط فقر داشتند و حدود ۱۸ درصد آنها که برابر ۲۳۳ هزار خانواده هستند، تنها به دلیل اضافه‌شدن هزینه مسکن به سبد هزینه‌های خود، به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند.»

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «متر پولی نوسان ارزی» را برگزید و نوشت: «در سال‌های اخیر، از سوی برخی افراد و رسانه‌ها دیدگاه‌هایی در رابطه با جدایی سیاست پولی از سیاست ارزی به گوش می‌رسد، با این حال یک پژوهش جدید اقتصادی در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی در آمریکا (NBER) اشاره می‌کند که در کشورهایی که سیاست پولی آنها نرخ رشد نقدینگی کمتری به همراه داشته است، ارزش پول ملی بالاتری دارند. در حقیقت تضعیف ارزش پول ملی عمدتاً بر اثر سیاست‌های پولی صورت می‌گیرد. به گفته پژوهشگران، عوامل مرتبط با مدیریت نقدینگی و سیاست‌های پولی نقش کلیدی در تعیین نوسانات ارز دارند؛ درحالی‌که عوامل اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات تأثیر قابل توجهی بر آن ندارند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که نقش مدیریت نقدینگی و سیاست‌های پولی در تعیین نوسانات ارز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به عبارت دیگر، سیاست‌گذاران اقتصادی نباید سیاست پولی را از سیاست ارزی جدا بدانند؛ زیرا کنترل دقیق رشد نقدینگی می‌تواند به بهبود ارزش پول ملی و کاهش تورم کمک کند.

یکی از چالش‌های اصلی در اقتصاد، پیش‌بینی نوسانات نرخ ارز است. نرخ ارز به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی، تحت‌تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که بسیاری از آنها از روابط پیچیده و دینامیک‌های زمان‌بندی‌شده برخوردارند. در این راستا، پژوهشگران با به‌کارگیری مدل‌های پیشرفته اقتصادی و اقتصادسنجی، به دنبال یافتن الگوهای پنهان و سیگنال‌هایی بودند که بتوانند به پیش‌بینی نوسانات نرخ ارز کمک کنند. آنها دریافتند که سیاست‌های محدودکننده بانک‌های مرکزی، نسبت به سایر ساختارها و شاخص‌های موجود در ادبیات اقتصادی، توانایی پیش‌بینی بهتری را برای نرخ ارز فراهم می‌آورد.

کاهش تورم و ثبات اقتصادی ناشی از سیاست‌های پولی محدودکننده می‌تواند جذابیت سرمایه‌گذاری در پول‌های ملی را افزایش دهد. در کشورهایی که بانک‌های مرکزی سیاست‌های پولی محافظه‌کارانه‌تری را اتخاذ کرده‌اند، ارزش پول ملی در بلندمدت حفظ شده و حتی افزایش می‌یابد؛ این در حالی است که در کشورهایی که سیاست‌های پولی آزادتر و غیر محدودکننده اتخاذ می‌شود، تورم بالاتر و نوسانات ارز شدیدتر است. در نتیجه، سرمایه‌گذاران بین‌المللی و داخلی با توجه به تحلیل‌های اقتصادی می‌توانند بازارهایی را شناسایی کنند که دارای ثبات بیشتری هستند و در بلندمدت بازدهی بهتری ارائه می‌کنند.

این پژوهش با تاکید بر رابطه بین رشد نقدینگی و نوسانات نرخ ارز، ابعاد جدیدی از مدیریت اقتصادی و سیاست‌های پولی را برای بانک‌های مرکزی روشن کرده است. این مطالعه با ارائه شواهد تجربی و تحلیل‌های دقیق، زمینه‌های جدیدی برای تحقیقات آینده فراهم کرده و نشان می‌دهد که استفاده از سیاست‌های پولی محدودکننده می‌تواند به‌طور مؤثری از نوسانات شدید اقتصادی جلوگیری کرده و ارزش پول ملی را حفظ کند. از این رو، هم نظریه‌پردازان و هم سیاست‌گذاران و هم سرمایه‌گذاران باید به این یافته‌ها توجه ویژه‌ای داشته و در راستای تدوین سیاست‌های پایدار و جامع اقتصادی از آن بهره‌مند شوند.»

پیام رسید؟ نه هوشمندانه، نه شرافتمندانه