«خدای جنگ» روایتی حساس از یک اتفاق واقعی و مهم معاصر در حوزه پیشرفتهای موشکی به قلم احسان ثقفی را به تصویر کشیده است و به برهه خاصی از زندگی شهید حسن طهرانی مقدم میپردازد. خدای جنگ در واقع عنوانی است که آمریکاییها به موشکی که ایران در زمان جنگ تحمیلی با اتکا بر توان داخلی تولید کرد، دادهاند.
شهید طهرانی مقدم که در نخستین روزهای تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این نهاد درآمده بود، در دوران جنگ ایران و عراق، نخستین فرمانده توپخانه سپاه و بنیانگذار واحد توپخانه در سپاه بود. در دوران پس از جنگ ایران و عراق، طهرانی مقدم وظیفه مدیریت بر پروژه ساخت چند موشک در واحد موشکی سپاه را برعهده داشت و به همین خاطر برخی از همکارانش به او لقب پدر موشکی ایران دادند. طهرانی مقدم در ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس واقع در شهرستان ملارد به همراه ۱۶ نفر دیگر از اعضای سپاه پاسداران به شهادت رسید.
در ادامه با حسین دارابی درباره دلایل ساخت این فیلم و موضوع حساسی که به آن در فیلمش پرداخته به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را میخوانید.
تاکنون فیلمی درباره توان موشکی ایران ساخته نشده بود
دارابی به ساخت نخستین فیلم سینمایی درباره توان موشکی ایران اشاره میکند و میگوید: تا جایی که من اطلاع دارم تاکنون فیلمی درباره توان موشکی ایران در قالب یک اثر سینمایی ساخته نشده بود. اگرچه پیشتر فیلم و سریالهایی با این مضمون یا نزدیک به آن تولید شده بودند و در آنها اشاراتی هر چند اندک به این اتفاق وجود داشت اما به خاطر ندارم مشخصاً فیلمی با این محوریت ساخته شده باشد.
وی در خصوص تلفیق یک روایت درباره دستاوردی نظامی با پرداختن به مناسبات انسانی در خدای جنگ عنوان کرد: از روز اولی که میخواستیم قصه را شروع کنیم، میدانستیم قصه موشکی اگرچه به خودی خود جذاب و پرکشش است، اما اگر داستان جنبه ملودرام نداشته باشد و احساسات عمیق انسانی را در خودش جای ندهد، نتیجه آن یک اثر معمولی خواهد بود؛ بنابراین تمام تلاشمان را کردیم تا درگیریهای انسانی را وارد داستان کنیم و همین ویژگی، فضای موشکی و تکنیکال فیلم را مقداری تلطیف کند. به هر حال یک داستان با هر موضوعی وقتی درگیری، روابط و مناسبات انسانها را روایت میکند قطعاً جذابتر خواهد شد و هدف ما هم این بوده که در خلال روایت داستان در فضای جنگی و نظامی، بُعد دراماتیک قصه را هم فراموش نکنیم و به آن بپردازیم.
از نامهای واقعی استفاده نکردیم
وی درباره دلایل عدم استفاده از نامهای حقیقی در فیلم و کاراکترهایی که مابهازای واقعی دارند، تصریح میکند: واقعیت این است که قرار بود ما درباره موضوعی فیلم بسازیم که حساسیت روی آن بسیار زیاد بود و از طرفی کاراکترهای واقعی آن هم وجود داشتند که مهمترینشان شهید حسن طهرانی مقدم است و به همین جهت ممکن بود سوءبرداشتهایی ایجاد شود یا نتوانیم آن طور که باید درام قصه را خلق کنیم و شکل دهیم. وقتی قرار است قصه بگوییم، باید چالش ایجاد کنیم و فیلم دراماتیک بسازیم تا بتوانیم مخاطب را درگیر کنیم. در واقع باید فیلمی بسازیم که همه جور مخاطبی با آن ارتباط برقرار کند و درگیر داستان شود و صرفاً در مستندنگاری احاطه نشویم و تنها گروه خاصی، مخاطب فیلم ما نباشند.
دارابی ادامه میدهد: اگر قرار بود در خلق شخصیتها مابهازای واقعی داشته باشیم و اسامی افراد در فیلم عنوان شوند، دستمان تا حدودی بسته میشد و نمیتوانستیم آن طور که باید به ذات و کنه ماجرای موشکسازی که موضوع خیلی خاص و عجیبی است، پایبند بمانیم. البته در فیلم خدای جنگ، روح اتفاق و پرتاب موشک به عنوان یک دستاورد نمایان شده است اما شاید همه آن عین واقعیت نباشد و برای شکل گرفتن درام، داستانپردازی هم شده اما در عین حال بسیاری از بخشهای فیلم براساس واقعیت است.
دلیل انتخاب ساعد سهیلی
این کارگردان با تأکید بر اینکه این شکل از روایت داستانی به ما اجازه میدهد در میدان وسیعتری عمل کنیم، بیان میکند: طبیعتاً این اتفاق دست ما را در خیالانگیزی و جذابتر کردن قصه و ایجاد چالشهای بیشتر باز گذاشت و کلیت آن را به یک اثر سینمایی جذاب نزدیکتر کرد. فکر میکنم با انتخاب این روند در داستانگویی، در حالی که کاملاً مقید به روح ماجرا و مطرح کردن آن هستیم دایره مخاطبان وسیعتری را هم درگیر فیلم کردهایم.
دارابی در ادامه درباره انتخاب بازیگران به ویژه انتخاب ساعد سهیلی برای ایفای نقش ابراهیم شریفی میگوید: من دنبال کاراکتری برای ایفای نقش ابراهیم بودم که به اصطلاح بیکله بودن، جسارت و حس قهرمانی او را به خوبی تصویر کند. اگرچه شاید در نگاه نخست این ویژگی از ساعد دور باشد اما تیم تولید به یک بازیگر پرانگیزه و خوشانرژی که برای کارش وقت بگذارد و نسبت به آن حساس باشد، نیاز داشت. وقتی با او صحبت کردیم و علاقه ساعد به فیلمنامه را دیدم، احساس کردم میتوانیم نقش متفاوتتری از کارهای قبلیاش را به او بسپاریم و او را در یک چهره و شمایل جدید به نمایش بگذاریم. البته این وسواس و دقت در انتخاب بازیگران فقط شامل نقش شهید شریفی نبود و برای هر یک از نقشها، بازیگران زیادی را کاندیدا کرده بودم؛ به طور مثال برای نقش آقای کریمیان این وسواس را داشتم. نقش سلیمان به گونهای بود که باید وجهه بدمن و عرب بودنش در قالبی غیرکلیشهای به تصویر درمیآمد، برای سیدمهدی و حتی دورچینهای نقش ابراهیم و تیم او نیز نیازمند بازیگران حرفهای بودیم. برای هر یک از این نقشها خیلی فکر کردم و از بازیگران زیادی تست گرفتم. همچنین برای نقش نرگس و پدرش که داریوش کاردان آن را ایفا کرده ساعتها وقت گذاشتیم. در مجموع باید بگویم برای انتخاب نقشها و اینکه به درستترین گزینه برسیم، بارها افرادی را انتخاب کرده و حذف میکردیم تا به بازیگر مدنظرمان برسیم.
وی در ادامه میافزاید: البته وقت زیادی گذاشتیم که بتوانیم فیلم را خوشریتم دربیاوریم و با همکاری سیاوش کردجان برای تدوین بیش از 6ماه زمان صرف کردیم تا فیلم ریتم درستی داشته باشد.دارابی درباره احتمال کوتاه شدن فیلم برای اکران عمومی و تغییرات آن نیز اظهارمی کند: این احتمال وجود دارد فیلم کوتاه شود یا تغییراتی داشته باشد. به هر حال جشنواره فرصتی برای شنیدن و دریافت بازخوردهاست و این نظرات قطعاً بر جمعبندی ما و انجام اصلاحات لازم در اکران عمومی تأثیرگذار است و حتماً از تجربه نمایش در جشنواره فجر استفاده خواهیم کرد.
خبرنگار: صبا کریمی