شناسهٔ خبر: 71248393 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نگاهی به فیلم «شوهر ستاره» ساخته ابراهیم ایرج‌زاد

یک ملودرام دست‌چندم ایرانی

 زنان قصه جدید ایرج‌زاد تقریباً همگی قربانی هستند. یکی قربانی هوا و هوس همسرش، دیگری قربانی اسیدپاشی، آن یکی قربانی تفکرات عقب‌مانده سنتی و خانوادگی و الی آخر. تو گویی در جامعه ایرج‌زاد حتی یک زن موفق دارای جایگاه، شأن و مرتبه مناسب اجتماعی وجود ندارد و زنان همگی به عنوان ابزار دست دیده می‌شوند. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: ابراهیم ایرج‌زاد سومین فیلم خود را نیز با موضوع اجتماعی ساخته و باز هم سوژه‌اش یک فرد تنهاست؛ زنی به نام ستاره. ایرج‌زاد که در «عنکبوت» به مسئله سعید حنایی پرداخته و زندگی یکی از افراد جامعه را به لحاظ فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی واکاوی کرده بود، باز هم در شوهر ستاره از منظر همین مسائل به زندگی قهرمان قصه‌اش پرداخته است، البته در این بین نگاه ایرج‌زاد به زنان جامعه در یک دیدگاه کلی نگاهی دلسوزانه است و صد البته تصویری که او از زن امروز ایرانی ارائه می‌کند، اگرچه ممکن است دربرگیرنده بخش زیادی از زنان جامعه باشد، اما نمی‌تواند جامعه زن ایرانی را نمایندگی کند. 
 زنان قصه جدید ایرج‌زاد تقریباً همگی قربانی هستند. یکی قربانی هوا و هوس همسرش، دیگری قربانی اسیدپاشی، آن یکی قربانی تفکرات عقب‌مانده سنتی و خانوادگی و الی آخر. تو گویی در جامعه ایرج‌زاد حتی یک زن موفق دارای جایگاه، شأن و مرتبه مناسب اجتماعی وجود ندارد و زنان همگی به عنوان ابزار دست دیده می‌شوند. 
مردان فیلم نگاهی ابزاری به زنان دارند و طبیعتاً وجود چنین نگاهی در فیلمنامه سبب شده با قصه‌ای که خط و ربطش مشخص است و جهتش را هم نویسنده فیلمنامه مشخص کرده، باید حرکت کنیم و مجاز نیستیم در مسیر دیگری به جز مسیر جهت داده شده فیلمنامه‌نویس حرکت کنیم و معتقدم این نکته از نقایص آشکار فیلمنامه یک‌طرفه شوهر ستاره محسوب می‌شود. 
بزرگنمایی‌های فیلمنامه نیز در خصوص اکثر کاراکتر‌ها از جمله نقاط ضعف آن است. اینکه شخصیت همه مرد‌های قصه از سعید بگیر تا یونس که ظاهراً قرار است آدم خوب ماجرا باشد و بعدتر می‌فهمیم که نیست تا آدم جوانک سوار بر موتور که چشم‌چرانی دوست ستاره را می‌کند تا آن دو مرد که از سوی مؤسسه همسریابی به ستاره معرفی می‌شوند، همگی بدون اغراق تصاویری بسیار بزرگنمایی شده از جامعه مردان ایرانی هستند که قرار گرفتن همه عناصر یادشده به اضافه پایان‌بندی بسیار کلیشه‌ای و مثلاً عبرت‌آموز باعث می‌شوند با یک ملودرام دست‌چندم ایرانی طرف باشیم که شاید نمونه‌های خیلی بهترش را در همین سینمای ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ روی پرده دیده بودیم، اما ساختار قصه جداگانه‌ای دارد و انصافاً یکی از ساختار‌های خوب، محکم و بی‌نقص را در شوهر ستاره شاهد هستیم؛ از بازی‌های بسیار خوب فریبا نادری در نقش ستاره که به مدد چهره‌پردازی ماهرانه تبدیل به همان کاراکتری شده که قصه‌اش را می‌بینیم و می‌شنویم تا حامد بهداد که عمدتاً در این فیلم بازی در سکوت دارد و بسیار دیدنی است تا سوسن پرور، ژاکلین آواره و الهام شعبانی و حتی حضور کوتاه نادر سلیمانی و هومن حاجی‌عبداللهی همگی ترکیب چشم‌نوازی ارائه داده‌اند، البته باید تأکید داشت که چهره‌پردازی بسیار خوب فیلم در موفقیت بخش بازیگری بی‌تأثیر نبوده است. اثر ریتم مناسبی نیز دارد و از تدوین خوبی بهره می‌برد و طراحی صحنه و لباسش نیز جزو موارد قابل تحسین فیلم است. 
در مجموع باید شوهر ستاره را گامی رو به جلو در کارنامه کارگردانی ابراهیم ایرج‌زاد به حساب آوریم و مشتاقانه منتظر اثر بعدی این کارگردان خوب سینمای ایران بنشینیم.