شناسهٔ خبر: 71243512 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

توسعه رابطه ایران با همسایگان و کاهش اهرم‌های فشار واشنگتن بر تهران

تهران-ایرنا- رئیس‌جمهور جدید آمریکا بین سال‌های ۲۰۱۶تا ۲۰۲۰ کمپین فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران و پروژه ایران هراسی خود را در حالی پیش برد که برای اجرای بخش مهمی از آن به کمک دولتمردان حاشیه‌خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی حساب ویژه باز کرده بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، کمتر نقطه‌ای از جهان را سراغ داریم که در گوشه‌ای از آن، کشوری رشد اقتصادی فوق‌العاده‌ای را تجربه کند و به فاصله چند صد کیلومتر آنسوتر، سرزمینی چنان ویران شود که مردمانش برای لقمه نانی صف‌های کیلومتری را تجربه کنند. غرب آسیا و خاورمیانه اما در چنین شرایطی به سر می‌برد منطقه‌ای که در آغاز سال ۲۰۲۵ میلادی و در پایان۱۴۰۳ شمسی، هم می‌تواند بازیگر اثرگذار تحولات آینده باشد و هم در آتش جنگی فراگیر گرفتار آمده و داشته‌های خود را ببازد.

مروری بر واقعیات خاورمیانه جدید

فرونشستن غبار جنگ و کشتار در غزه، رسیدن لبنان به سامان سیاسی و آغاز حکومتی تازه در سوریه، گرچه با چاشنی خوش‌بینی اما به نشانه‌های مثبتی از ثبات در خاورمیانه تعبیر می شوند. هرچند که تلاش آمریکا برای کوچ اجباری ساکنان غزه و مخالفت صریح جامعه جهانی بخصوص کشورهای عربی و اسلامی با آن، تلاش نماینده آمریکا در امور خاورمیانه برای دخالت در امور داخلی لبنان و سخن گفتن از ضرورت حذف حزب الله از ساختار دولت این کشور و نقشه دونالد ترامپ برای اجرای سختگیرانه سیاست فشار حداکثری درباره ایران نمی‌تواند چشم انداز امیدوار کننده ای درباره بازگشت ثبات و آرامش به منطقه غرب آسیا بدهد. واقعیت آن است که دونالد ترامپ در حالی پرونده خاورمیانه و غرب آسیا را تحویل می‌گیرد که تغییرات اشاره شده، استراتژی‌های متفاوتی را ایجاب و ایجاد خواهد کرد.

۱- منطقه در تنش با ایران نیست

رئیس‌جمهور جدید آمریکا بین سال‌های ۲۰۱۶تا ۲۰۲۰ کمپین فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران و پروژه ایران هراسی خود را در حالی پیش برد که برای اجرای بخش مهمی از آن روی دولتمردان حاشیه‌خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی حساب ویژه باز کرده بود. روابط ایران و عربستان در این سال‌ها به دلایل مختلفی تیره، تنش‌آلود و سرد شد و این بهترین فرصت برای تاجر کاخ سفید بود تا بتواند از این آب‌گل‌آلود، شاه‌ماهی فروش سلاح به ریاض را گرفته و قراردادهای نجومی با محمد بن سلمان جوان، ولیعهد عربستان ببندد.

ایران و عربستان اما زمستان ۱۴۰۱ به تنش‌های دوجانبه در روابط خود پایان دادند اما خبر نه چندان خوشایند برای آمریکا میانجیگری چین میان تهران و ریاض بود. پس از این مقطع، سردی روابط با بازگشت به کار سفرا و سفارتخانه‌ها دو کشور، حضور مقامات ایران در اجلاس‌های مختلف برگزار شده در عربستان و حضور مقامات عربستانی در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید ایران، تا حد زیادی گرم شد. ریاض حمله رژیم اسرائیل به حریم هوایی ایران را محکوم و تلاش کرد تا از تکرار آن جلوگیری کند. امروز ایران و عربستان گرچه رقبای منطقه‌ای هم محسوب می‌شوند اما تنش عیانی با یکدیگر ندارند و این یعنی ترامپ در وضعیت فعلی به سختی می‌تواند از ایران‌هراسی به عنوان عامل اثرگذار در تعیین رویکرد خود با عربستان برای مواجه و مقابله با ایران استفاده کند.

آمارهای سرمایه‌گذاری، رفتارهای سیاسی و رویکردهای کلان عربستان سعودی از تغییری بنیادین در نگرش این کشور به منطقه و همسایگان از یک سو و کشورهای دیگر جهان از سوی دیگر حکایت دارد. پادشاهی سعودی در برنامه‌ای بلندپروازانه در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ میلادی سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را جذب کند و این جز از مسیر ثبات در روابط با همسایگانی چون ایران و بهره‌گیری از ظرفیت‌های منطقه‌ای امکان‌پذیر نیست. از همین روست که توصیه ریاض به واشنگتن در سال ۲۰۲۵ با مطالبه آن‌ها از ترامپ در سال ۲۰۱۶ تفاوت‌های بسیار دارد و بن‌سلمان در حال حاضر چیزی جز کاهش تنش در منطقه و تمرکز بر پروژه‌های اقتصادی خود نمی‌خواهد.

۲- تبعیت کشورهای منطقه از ریاض

تغییر نگاه در ریاض به دلایل بسیار تاریخی و سیاسی، تغییر در رویکرد دیگر کشورهای منطقه را هم دربرداشته است. مصر پس از عادی‌شدن روابط ایران و عربستان، گام‌هایی را برای تکرار این عادی‌سازی در روابط خود با ایران برداشت. اردن و بحرین هم گرچه با هدف کاستن از تنش میان ایران و رژیم اسرائیل با ایران همراه شدند اما برای از سرگیری روابط با چندان هم بی‌میل به نظر نمی‌رسند. عمان و قطر به عنوان دو کشور همیشه میانجی، روابطه‌ای همواره در صلح با ایران داشته و دارند. تلاش آن‌ها چه در گذشته و چه امروز در مسیر رساندن پیام‌های پیدا و پنهان میان ایران و آمریکا، در مقاطع حساسی، از بروز تنش پیشگیری کرده است.

شرایط سوریه و لبنان در غرب آسیا با روی کار آمدن نظام سیاسی جدید در سوریه و آغاز تشکیل دولت در لبنان متفاوت است اما تهران در میانه تمام رویدادهای جاری در دمشق و بیروت بر یک موضع و اصل تاکید می‌کند و آن احترام به دیدگاه و تصمیم مردم دو کشور درباره آینده خود است.

در نهایت شیوه‌ای که عراق در منطقه پیش گرفته، تکرار نسخه‌ای از رویکرد عربستان بوده و بر رشد اقتصادی و سازندگی تاکید و تکیه ویژه دارد. با توجه به نزدیکی روابط با جمهوری اسلامی، ثبات‌خواهی بغداد هم هرگونه ماجراجویی از سوی آمریکا در قبال ایران را با محدودیت‌هایی مواجه خواهد کرد.

سیاست توسعه رابطه ایران با همسایگان و کاهش اهرم‌های فشار واشنگتن بر تهران

۳- قدرت‌های فرامنطقه‌ای و ترجیح ثبات

ثبات در خاورمیانه و غرب آسیا به دلایل اشاره شده، خواست کشورهای منطقه است اما این ثبات را قدرت‌های فرامنطقه‌ای چون چین هم ترجیح می‌دهند. چین در راستای سیاست گسترش محیط پیرامونی خود در تلاش است هم از منظر سیاسی و دیپلماتیک و هم از نظر اقتصادی نقش گسترده‌تری در غرب آسیا ایفا کند و از این نظر برای پکن هم ثبات، اولویت است. روسیه، هند و دیگر قدرت‌های نوظهور هم به دلیل تمرکز منابع انرژی مورد نیاز خود دستکم در این زمینه با چین همراه هستند.

امکان سنجی نقش‌آفرینی منطقه‌ در مذاکرات آتی ایران و آمریکا

اشاره دوباره به این مهم که تقریبا همه کشورهای منطقه غرب آسیا در پی حفظ ثبات‌نسبی در این بخش از جهان هستند؛ از آن جهت ضروری‌ست که می‌توان نتیجه گرفت این کشورها برای حفظ آن، در تدارک نقش‌آفرینی جدی‌تر هستند و از این رو باید چشم‌انتظار اقدامات جدی‌تر پایتخت‌های منطقه در پرونده‌های چالش‌برانگیزی چون پرونده روابط ایران و آمریکا و یا به طور خاص‌تر پرونده هسته‌ای ایران باشیم. نشانه‌ها از خیز دوباره دوحه و مسقط برای میانجیگری حکایت دارد اما این همه داستان نخواهد بود.

کنار هم قراردادن مجموعه‌ای از رویکردها و رویدادهای اخیر منطقه و نظام بین‌الملل مانند قطعه‌هایی از یک پازل، تصویری از آینده را می‌سازد که می‌تواند آینده‌ای متفاوت هم برای ایران و کشورهای منطقه ترسیم کند.

روی دیگر سکه اما می‌تواند بسیار تلخ‌تر باشد، اگر پایتخت‌های منطقه در برابر تله‌های تل‌آویو و برخی طرح‌های واشنگتن هوشیاری لازم را به خرج نداده و در دام ماجراجویی‌های آن‌ها بیفتند در این صورت تهران راهی جز حفظ منافع خود و حراست از امنیت مرزهایش از مسیری نه چندان دوستانه، نخواهد داشت. تهران همسایگان خود را محترم می‌دارد تا زمانی که سرزمین‌ها، به محلی برای دشمنی با ایران تبدیل نشود. این مساله در جریان تلاش رژیم اسرائیل برای گسترده تر کردن دامنه جنگ در یک سال و اندی گذشته نیز نمود داشته چنانچه سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه در مصاحبه های اخیر خود با هشدار نسبت به هرگونه ماجراجویی جنون آمیز اسرائیل و امریکا برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران تاکید کرده که در صورت چنین اتفاقی جنگ فراگیر کل کشورهای منطقه را در برخواهد گرفت. اشاره‌ای تلویحی به ناامن شدن پایگاه های امریکا در منطقه در صورت ایجاد ناامنی در داخل مرزهای ایران.

به نظر می‌رسد برای ترامپ هم کنار آمدن با امیران شیخ‌نشین عرب و انبوه سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی آن‌ها در آمریکا، قابل قبول‌تر و یا حتی دلخواه‌تر از میدان دادن به اروپایی است که درگیری‌های کوچک و بزرگ اقتصادی، رمق گذشته‌ را از آن‌ها ربوده است. در حال حاضر میان ایران و کشورهای منطقه اشتراکات سیاسی، اقتصادی و حتی تاریخی و مذهبی بیشتر از اروپاست و تهران در چشم‌اندازی بلندمدت می‌تواند از این اشتراکات برای رسیدن به توافقی ثبات‌ساز بهره ببرد. باید دید که آیا متحدان سنتی آمریکا در منطقه و در راس آنها عربستان سعودی این بار مسیری متفاوت از حدفاصل ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ میلادی که زمان حصول برجام تا خروج امریکا از آن بود را طی خواهند کرد و یا در کنار اسرائیل، محوری عبری و عربی برای ممانعت از هرگونه تنش زدایی از رابطه ایران با غرب تشکیل می‌دهد؟