به گزارش جماران، فارنپالیسی نوشت: یکی از امتیازات ویژه رئیسجمهور ایالات متحده این است که مردم ناگزیرند حرفهای او را جدی بگیرند، حتی اگر کاملاً غیرمنطقی باشد. چنین وضعیتی درمورد پیشنهاد «دونالد ترامپ» نیز صادق است؛ پیشنهادی که بر اساس آن، واشنگتن باید پاکسازی قومی نوار غزه را تسهیل کند و پس از انجام این کار، مالکیت این منطقه را در اختیار بگیرد. در حالی که درگیری میان اسرائیلیها و فلسطینیها به راهحلهای جدید نیاز دارد و غزه بهطور خاص با چالشهای پیچیدهای روبهرو است، این پیشنهاد نهتنها از نظر اخلاقی غیرقابل دفاع است، بلکه کاملاً غیرعقلانی و خطرناک به نظر میرسد.
ادعای حمایت جهانی؛ واقعیت یا خیالات ترامپ؟
رئیسجمهور اصرار دارد که رهبران جهان، و حتی کشورهای منطقه، از چنین طرحی حمایت میکنند. اما چه کسانی؟ سعودیها مدت کوتاهی پس از دیدار «ترامپ» با «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل، بیانیهای صادر کردند و بار دیگر بر حمایت خود از راهحل دو دولتی تأکید کردند. دولتهای مصر و اردن نیز قاطعانه ایده انتقال فلسطینیها به سرزمینهایشان را رد کردهاند، حتی به بهای از دست دادن کمکهای آمریکا. حتی شهرکنشینان اسرائیلی نیز از این طرح حمایت نخواهند کرد، چراکه در چارچوب باورهای مذهبی-ملیگرایانه خود، به دنبال اسکان مجدد در غزه هستند، نه اینکه اجازه دهند توسعهدهندگان آمریکایی در آنجا هتلهای لوکس بسازند.
با این حال، «ترامپ» همچنان بر ادعای خود پافشاری میکند و مدعی است که مردم از این طرح حمایت میکنند. شاید این ادعا چیزی جز نتیجه یک گفتوگوی شبانه با دوستانش در مار-ئه-لاگو نباشد. اما خطر واقعی اینجاست که در واکنش به موج انتقادات بهحقی که متوجه او شده، «ترامپ» بخواهد به همه ثابت کند که اشتباه میکنند و در نتیجه، پاکسازی قومی و نواستعمارگری را به سیاست رسمی ایالات متحده در خاورمیانه تبدیل کند.
و البته، مسئله امکانپذیری نیز مطرح است. تردیدی نیست که نیروهای مسلح ایالات متحده میتوانند نوار غزه را تحت کنترل خود درآورند، اما این اقدام بیشک با هزینههای جانی برای سربازان آمریکایی همراه خواهد بود. با وجود تمام تلاشهای اسرائیل، حماس همچنان بهخوبی مسلح و خطرناک باقی مانده است. آیا رئیسجمهور واقعاً انتظار دارد که نیروهای حماس بدون مقاومت به صحرای سینا عقبنشینی کنند؟ پاسخ این پرسش کاملاً مشخص است.
نکبت؛ زخمی که فلسطینیها فراموش نمیکنند
«ترامپ» استدلال میکند که پس از ماهها رنج و مشقت، غیرنظامیان فلسطینی با میل خود نوار غزه را ترک خواهند کرد تا در مکانهای زیبا و خیالی که در ذهن او شکل گرفته، زندگی کنند. برای کسانی که با واقعیتهای این درگیری آشنا نیستند، این ایده شاید منطقی به نظر برسد. عملیات نظامی اسرائیل بخشهای گستردهای از غزه را ویران کرده و ویرانی جنگ همهجا مشهود است. اما رئیسجمهور و مشاورانش درک نمیکنند که آنچه فلسطینیها نکبت مینامند—آوارگی و سلب مالکیتی که در وهله اول بسیاری از فلسطینیهای غزه را به پناهنده تبدیل کرد—هنوز بر سرنوشت آنها سایه افکنده است. فلسطینیها دیگر حاضر نخواهند شد بار دیگر از سرزمین خود رانده شوند؛ مهم نیست که شرایط زندگی در غزه تا چه حد دشوار باشد، این سرزمین برای آنها آخرین جای پایشان در فلسطین و نمادی از بیعدالتی تاریخی است که روی دیگر تأسیس اسرائیل محسوب میشود.
آیا ارتش آمریکا وارد جنگی تازه خواهد شد؟
«ترامپ» شاید این واقعیت را نادیده بگیرد، اما اگر قصد دارد جمعیت فلسطینی را جابهجا کند، باید ارتش آمریکا را مأمور کند تا این کار را با زور انجام دهد. این همان دستوری است که انتظار میرود افسران آمریکایی از اجرای آن سر باز زنند، چراکه چنین اقدامی غیرقانونی و مصداق جنایت علیه بشریت خواهد بود.
سرنوشت عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان چه میشود؟
اگر همه اینها کافی نبود، آنچه پیشنهاد «ترامپ» را بهشدت غیرعقلانی میکند، این است که دقیقاً در تضاد با اهدافی قرار دارد که خودش برای خاورمیانه مطرح کرده است. جابهجایی ۲ میلیون فلسطینی از غزه و تصاحب این منطقه، هرگونه امکان عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل را از بین خواهد برد، توافق ابراهیم—تنها دستاورد قابلتوجه سیاست خارجی ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش—را نابود خواهد کرد، پیمانهای صلح میان مصر و اسرائیل و اردن و اسرائیل، که از ارکان سیاست آمریکا در منطقه هستند، را تضعیف خواهد کرد و در زمانی که (به ادعای فارن پالیسی) ایران در موقعیت شکنندهای قرار دارد، بار دیگر به این کشور قدرت خواهد بخشید.
ترامپ و تضاد آشکار با وعدههای انتخاباتیاش
علاوه بر این، چنین اقدامی ایالات متحده را درگیر یک جنگ منطقهای خواهد کرد—نتیجهای که هیچکس خواهان آن نیست، بهویژه «ترامپ»، یا حداقل این همان چیزی است که به طرفداران سرسخت خود وعده داده است. اما در این موج خودشیفتگی و جنون قدرت، رئیسجمهور ظاهراً فراموش کرده که مخالفت با ماجراجوییهای نظامی آمریکا در خارج از کشور، یکی از محورهای اصلی سه دوره انتخاباتی او برای ریاستجمهوری بوده است. راههای زیادی برای ایجاد تغییرات اساسی و برهم زدن معادلات سنتی وجود دارد، اما این یکی از آنها نیست. «ترامپ» تنها با یک کنفرانس خبری، اعتبار ایالات متحده را زیر سؤال برد و به منطقهای که از پیش با بیثباتی و عدم قطعیت روبهرو بود، موج تازهای از آشفتگی و بحران افزود.