به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، منصوره امانی تهرانی، مدیر هنرستان نور در نشست تخصصی «نقش زنان در حوزه روشنگری انقلاب اسلامی» که چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ در سرای کتاب برگزار شد، گفت: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل شرایط خاصی که حاکم بود، تعداد خانمها با تحصیلات عالیه کم بودند.
وی افزود: من مشاهدات خودم را عرض میکنم. ما در قلب تهران زندگی میکردیم و چندین مدرسه معروف مانند شاهدخت، اسدی و… وجود داشت که تعداد دختران کمی در این مدارس تحصیل میکردند. بیشتر معلمان نیز مرد بودند و هر گونه توهینی را به دختران روا میداشتند و دختران مورد تعرض واقع میشدند. من از یک خانواده مذهبی بودم و پدرم اجازه نمیداد که در آن مدارس تحصیل کنم و به مدرسهای رفتم که دبیران زن داشت. در آن زمان پدرم هزار تومان برای هر سال تحصیل من هزینه کرد و من برای اینکه در یک مدرسه امن تحصیل کنم، هزینه پرداخت میکردم. بعد از اتمام دبیرستان هم به دانشگاه آمریکایی رفتم.
امانی بیان کرد: بعد از اتمام تحصیل در دانشگاه به تدریس در دبیرستانها مشغول شدم. در این زمان شاهد بودم که خانمها امنیت نداشتند. از دختران برای پذیرایی از آقایان استفاده میکردند و دختران امنیت جانی نداشتند و اگر دخترانی هم از رفتن به چنین مجالسی امتناع میکردند، به ساواک برده میشدند. دختر شایسته که در آن زمان انتخاب میشد، ملاک انتخاب فقط زیبایی بود و دخترانی که زیباییهای معنوی داشتند، امکان انتخابشان وجود نداشت.
وی در ادامه گفت: خواهر من در کنکور رتبه ۱۲ را کسب کرد اما بعد از مصاحبه نتوانست وارد رشته پزشکی شود. به او گفته بودند که شما با چادر نمیتوانی طبابت کنی. این در حالی است که خواهر دیگرم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با کسب رتبه ۴۰۰ وارد دانشگاه تهران شد.
امانی افزود: حکم کوچکترین اعتراض زندان و شکنجه بود. سه تا از عموهای مرا شاه به جرم انقلابیگری کشته بود. زن و شوهر در آن زمان از هم به شدت میترسیدند. همسر من ارتشی بود و من در آن زمان فکر میکردم که او ساواکی است. این عدم اعتماد در زندگیها آزاردهنده بود. افراد با حجاب مورد تحقیر واقع میشدند. دانشآموزن محجبه را مجبور میکردند که برای درس تربیت بدنی با مایو در استخر مختلط وارد شوند، تا از تربیت بدنی نمره بگیرند.
وی بیان کرد: در کل قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ارزشی برای شخصیت زن قائل نبودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زنان بر اساس ارزشهای انسانی در مشاغل مختلف مشغول شدند و امروزه زنان مشاغل حساسی را تصاحب کردهاند. امروزه پزشکان زن بسیار باشخصیتی داریم، اگرچه در هر اجتماعی ممکن است که از هر چیزی سوءاستفاده شود و این آزادی و حضور زن در اجتماع سبب سست شدن ارکان خانواده شده است.
امانی گفت: من به عنوان کسی که هر دو رژیم را تجربه کرده است، میگویم امروز زنان ما از موقعیت خیلی خوبی برخوردار هستند، به شرط اینکه موقعیت خویش را درک کنند.
احساس میکنم که همیشه باید در مرکز انقلاب بمانم
در ادامه این نشست مارگارتا ماریادولدر، همسر مرحوم سیدمرتضی پاکنژاد و بانوی تازه مسلمان از فرانسه گفت: من دانشآموخته زبانشناسی و مترجم هستم و از سال ۵۸ به ایران آمدم. من در سال ۵۷ در نوفل لوشاتو امام را از نزدیک دیدم و در برنامهها شرکت کردم. نگاهم از ابتدا به فرانسه مثبت نبود. من در خانواده کاتولیک به دنیا آمدم و همیشه سوالهایی در مورد خدا و حضرت عیسی برای من پیش میآمد.
وی افزود: من در آن زمان دانشجو بودم که با مسلمانانی آشنا شدم، سوالهایم را از آنها پرسیدم و آنها پاسخ تمام سوالهایم را میدادند و من اسلام را پذیرفتم. دوستانم به من میگفتند تو دیوانه هستی، حجاب محدودیت ایجاد میکند و من مصمم بودم که تا آخر راه بروم. در سال ۵۷ با گروه مسلمانان به دیدن امام رفتم. من در آن زمان نمیدانستم که یک روحانی شیعه چگونه است. در آن زمان نتوانستم به ایران بیایم و در سال ۵۸ به ایران آمدم و از آن زمان در ایران هستم. سه پسر و یک دختر دارم.
مارگارتا ماریادولدر بیان کرد: امام تازه به فرانسه آمده بود، وقتی برای اولین بار او را دیدم احساس کردم که یکی از اولیاء خدا را میبینم. شخصیت امام خمینی با کسانی که تا آن روز دیده بودم، متفاوت بود. اکنون هم احساس میکنم که همیشه باید در مرکز انقلاب بمانم.
وی در ادامه گفت: عکسالعمل خانواده من نسبت به مسلمان شدن من خوب نبود. آنها فکر میکردند مسلمانان با زنان بد رفتار میکنند. دلیل این تصور آنها این بود که مسلمانان شمال آفریقا را دیده بودند. فرانسه بعد از جنگ کمبود نیرو داشت، لذا از شمال آفریقا نیرو وارد کرد اما آنها سفیران خوبی برای اسلام نبودند. خانواده به من میگفتند تو با حجاب در فرانسه کار پیدا نمیکنی. حجاب حتی امروز هم مانع بزرگی در فرانسه محسوب میشود. من ارتباط خوبی با خانوادهام دارم و ارتباطمان قطع نشده است.
این بانوی فرانسوی به باور قلبی خویش در مورد اسلام اشاره کرد و افزود: یک مجموعه باورها مرا ترغیب کرد تا مسلمان شوم. میدیدم مسلمانان پنج بار در شبانهروز نماز میخوانند، مشروب نمیخورند و با زنان خیلی محترمانه رفتار میکنند. همه اینها باعث شد که به این راه وارد شوم و زندگی و تفکرم بهتر شد و احساس امنیت و آرامشم بیشتر شده است، چون راهی پیدا کردم که مرا به آن دنیا میرساند.
امروز هویت زن ایرانی به او برگردانده شده است
همچنین مریم جدلی، رئیس هیات مدیره انجمن فرهنگی هنری زنان ناشر و مدیر انتشارات نغمه نواندیش گفت: در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی زنان فعالی در گروههای مختلفی شرکت میکردند. روشنگری گروههای مذهبی به مرور زمان بیشتر شد و فعالیتها جهت گرفت.
وی افزود: در آن زمان رسانهای در اختیار بانوان نبود. زنان در نشریات هم دستی داشتند، چاپ کتابها که دست به دست میچرخید و مخفیانه دست به دست میگشت. با شروع انقلاب اسلامی درصد رشد فعالیت بانوان بیشتر شد. امروز ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست. در آن زمان خفقان بود. البته فرخرو پارسا وزیر آموزش و پرورش بود که او هم چون بهایی بود سر کار آمده بود. درصد افراد تحصیلکرده در زمان شاهنشاهی به ۲۰ درصد هم نمیرسید.
جدلی بیان کرد: الان ۹۰ درصد دختران دانشجو هستند. بانوان بسیار فعالی را داریم که در ردههای سیاسی فعالیت میکنند. به صراحت بگویم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دختران ما که در روستاها تحصیل میکردند، حتی نمیتوانستند ادامه تحصیل بدهند، به دلیل اینکه امکان تحصیل در روستا وجود نداشت. امروز موقعیت اجتماعی بانوان رشد بسیار چشمگیری دارد و هویت زن به او برگردانده شده است.
∎