کمدی فانتزی یکی از شاخههای دشوار سینماست که علاوه بر فضاسازی متفاوتی که نیاز دارد، باید از یک سطح دانش تکنیکی بالا نیز برخوردار باشد. این دو قابلیت کمدی فانتزی سبب میشود تا بسیاری از کارگردانان، علیرغم میل باطنی، نتوانند در این گونه فعالیتی داشته باشند.
سیال بودن جنس فانتزی سبب میشد تا لکنت داستانی، در یکسوم میانی اثر چندان محسوس نباشد
«تاکسیدرمی» تنها نماینده این گونه در جشنواره امسال است که یک افتتاحیه خوب را به خود میبیند. در ادامه، داستان با همان قدرت پیش میرود اما متاسفانه فیلم، رسالت خود را در یکسوم پایانی از یاد میبرد و المان چندانی از یک کمدی فانتزی را در خود نمیبیند.
در دوسوم ابتدایی فیلم، فضاسازیهای فانتزی به خدمت تخیل آمدند و موفق شدند تا با بهرهمندی از سیجی، آفرینش خلاقانهای را به خود ببینند. هر چند که در یکسوم میانی، خطوط داستانی، مسیر چندان هوشمندانهای را انتخاب نکردند اما سیال بودن جنس فانتزی سبب میشد تا این لکنت داستانی، چندان برای مخاطب محسوس نباشد. با فروکش کردن این تم تکنیکی، خلاء داستانی، خود را در یکسوم انتهایی نشان داد و سبب شد تا «تاکسیدرمی» چند چرخش عجیب را تجربه کند.
داستان پیرنگ خاصی را به خود نمیبیند و همین بلاتکلیفی سبب شده تا روایت، هسته مرکزی و نقطه ثقل جریانسازی نداشته باشد
البته که این خطمشی، ناشی از گنگی سیاستهای محتوایی فیلم است. در یکسوم ابتدایی، موضوع خاندان پهلوی، نخ تسبیح حوادث است. در یکسوم میانی، بحث شکار گوزن زرد ایرانی مطرح میشود و در یکسوم انتهایی نیز داستان در پی رفع و رجوع الصاقات اضافه و غیرضروری است که با خود همراه کرده است. بنابراین داستان پیرنگ خاصی را به خود نمیبیند و همین بلاتکلیفی سبب شده تا روایت، هسته مرکزی و نقطه ثقل جریانسازی نداشته باشد.
«تاکسیدرمی» فیلمی با هویت مستحکمی نیست. بیشتر در شمایل کلاژ خوشرنگی است که تلاش دارد تا با افکت و هنر سیجی، به صحنههای بدیعی برسد. البته که در این ماموریت، تاحدودی هم موفق میشود اما فقدان خط سیر داستانی در کنار بلاتکلیفی ماهوی سبب شد تا این فیلم نتواند به اثری ماندگار در کارنامه کمتعداد و محدود کمدی فانتزی تبدیل شود.