شناسهٔ خبر: 71224042 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

آیت‌الله جوادی آملی ثابت کرد نظریه‌پردازی در حوزه زنده است

دکتر جهانگیری با بیان اینکه خیلی‌ها در پایان قرن بیستم به این نتیجه رسیدند که نظریه‌پردازی در علوم دینی بی‌معناست و کارکردی ندارد، گفت:تفسیر تسنیم آیت‌الله جوادی آملی ثابت کرد هنوز هم می‌توان در حوزه علمیه،نظریه‌پرداز بود و نظریه‌پردازی کرد.

صاحب‌خبر -

تفسیر تسنیم از ارزشمندترین تفاسیر دوره معاصر است که از سوی آیت‌الله جوادی آملی به رشته تحریر درآمده؛ این تفسیر با توجه به اقتضائات زمانه خویش به موضوعات مختلف علمی، اجتماعی، سیاسی، اعتقادی، فلسفی و ... پرداخته است.

امتیاز مهم تسنیم این است که توسط فردی که تالیف شده که در فقه و فلسفه و عرفان برتر است، با علوم و مسائل روز آشناست و ضمن استفاده از محضر علامه طباطبایی، تجربه المیزان را نیز در اختیار دارد.

با هدف آشنایی بیشتر مخاطبان با این تفسیر با حجت‌الاسلام والمسلمین یحیی جهانگیری؛ رئیس دفتر قم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت‌وگو کرده ایم که در ادامه بخش نخست این مصاحبه می‌خوانیم؛

تسنیم تفسیری قرآن به قرآن است، ضرورت تفسیر قرآن به قرآن پس از نگارش المیزان چیست؟

ما در مورد تفسیری(تفسیر تسنیم) سخن می‌گوییم که این کتاب ثابت کرد هنوز هم می‌توان در حوزه علمیه، نظریه‌پرداز بود و نظریه‌پردازی کرد؛ خیلی‌ها در پایان قرن بیستم به این نتیجه رسیدند که نظریه‌پردازی در علوم انسانی مخصوصا در علوم دینی بی‌معناست و کارکردی ندارد؛ پوزتیویسم گفت که این‌ها دانش و علم حساب نمی‌شود ولی افول این جریان فکری و حضور کسانی چون آیت‌الله العظمی جوادی آملی ثابت کرد که هنوز هم در این عرصه می‌توان نظریه‌پردازی کرد و باید آقای جوادی آملی را نه نظردهنده بلکه نظریه‌پرداز بنامیم. پس اولین نکته اینکه تسنیم نشان داد نظریه‌پردازی در حوزه زنده است.

در بحث تفسیر قرآن، اهل سنت هم زودتر از ما و هم پیشتر از ما به این کار اقدام کردند و تفاسیری که نوشتند از ما بیشتر است یعنی هم پیشینگی و هم بیشینگی دارند ولی در عصر معاصر دو تفسیر یعنی المیزان علامه طباطبایی و تسنیم آیت‌الله جوادی آملی این رویه را تغییر و نشان داد که ما در سرعت و کیفیت از آنان پیشی گرفته‌ایم؛ قبل از علامه طباطبایی ارجاع منبعی عمدتا به تفاسیر اهل سنت بود ولی بعد از المیزان این روند تغییر کرده و بنده کاملا پیش‌بینی می‌کنم تسنیم مرجعیت دانشی را از جهان اهل سنت به شیعه تغییر خواهد داد. بنده دوست دارم نوعی آینده‌پژوهی در مورد تفسیر تسنیم انجام شود و معتقدم مصدریت اهل سنت در تفسیر عوض خواهد شد.

آیت‌الله جوادی آملی نشان دادند با اینکه قرآن یک متن مشخص و محددی است ولی هنوز قرآن، لایه‌های زیاد نامکشوفی دارد که می‌توان آن را کشف کرد و قرآن در هر عصری حرف برای گفتن دارد. واقعا ایشان نشان دادند قرآن برای دنیای امروز حرف تازه و نوبودگی برای انسان مدرن دارد؛ یک اندیشه وقتی می‌تواند ماندگار باشد که امکان نوسازی و نوزایی داشته باشد؛ آیت‌الله جوادی آملی با این کار ثابت کردند که قرآن، امکان نوسازی و طراوت تازه برای بشر دارد و اینکه اگر کسی قصد داشت بگوید المیزان خاتم تفسیرهای شیعی است تسنیم ثابت کرد که می‌تواند خاتم تفاسیر اسلامی باشد.

وقتی المیزان آمد فضای جامعه شیعی آماده شنیدن تفسیر نبود و تفسیر دانشی غریبه در جهان شیعی بود ولی ایشان پیشگام تفسیر شیعه شد و آیت‌الله جوادی آملی پیشران تفسیر شیعه شد به این دلیل امروز پرجمعیت‌ترین حلقه درسی متعلق به ایشان است لذا این نشان می‌دهد که فضای جامعه و حوزه به تفسیر نیاز دارد؛ اگر علامه طباطبایی وحیدا فریدا بود امروز او کثیرا کثیرا شده است و تفسیر جزء درس‌های مهم حوزه شده است و پرجمعیت‌ترین درس، درس تفسیر ایشان بوده است.

یکی از ویژگی‌های تفسیر تسنیم این است که حاصل تدریس ایشان در جمع طلاب است، این مسئله چه تاثیری بر تفسیر داشته است؟

علامه جوادی آملی حدود نیم قرن در این حوزه نظریه‌پردازی و فراورده‌های علمی خود را بیان کرده است. تفسیر گاهی به عنوان یک پژوهش کتابخانه‌ای انجام می‌شود ولی گاهی از جنس محاضره است یعنی ایشان تفسیر را در محضر چندصد نفر از شاگردان بیان کرده‌اند و شاگردان سؤال پرسیده‌اند سپس یک حلقه علمی زیر نظر ایشان آن را تحقیق و تصحیح کرده و به تایید ایشان رسانده‌اند در حالی که المیزان در فضای محدود نوشته شده است و تنها چند نفر از شاگردان ایشان به مطالعه می‌پرداختند.

پس سه نکته در ضرورت تالیف این تفسیر وجود داشته است؛ ابتدا استقبال و اقبال دانش‌پژوهان و عالمان و استادان حوزه و دانشگاه و دیگری اینکه تسنیم قبل از آن که کتاب شود به محاضره تفسیری تبدیل شده بود و سوم اینکه شاگردانش همزمان به مداقه دیدگاه‌های وی پرداختند. در مورد تسنیم باید بگویم که بخشی فرایندی و بخشی برایندی است که فرایندی نیم قرن حیات تفسیری است و نشان می‌دهد در حوزه بزرگترین حلقه دانشی حول این تفسیر شکل گرفته است.

نوآوری‌ها و ویژگی‌های این تفسیر در مقایسه با تفاسیر دیگر چیست؟

تفسیر تسنیم فقط تفسیر به معنای کلاسیک که در هرمنوتیک وجود دارد نیست؛ تفسیر تسنیم را نباید صرفا یک متن تفسیری هرمنوتیکی بدانیم؛ آقای جوادی آملی هرگز نمی‌گویند مؤلف یک متنی دارد و من می‌گویم مراد متن فلان چیز است بلکه نظریه‌پردازی تفسیری می‌کنند که من نمونه‌هایی را بیان می‌کنم.

نظریه‌پردازی‌های علامه جوادی آملی از اتاق شیشه‌ای بیان نشده است و کاملا حاصل محاضرات است ضمن اینکه اندیشه‌های وی فقط منحصر به قم نیست بلکه جهانی اندیشی در آن وجود دارد. علامه طباطبایی به عنوان استاد ایشان دریچه محدودی به جهان غرب داشت و از طریق ایزوتسو و کربن و سیدحسین نصر با اندیشه غربی ارتباط داشتند ولی علامه جوادی آملی مواجهه با جهان عینی دارد؛ ایشان به آمریکا رفته است و پیام امام را به شوروی سابق رساند و شخصیت‌های متعددی از نقاط مختلف جهان به نحوی با ایشان مرتبط هستند.

ایشان نگفتند که تفسیر تسنیم از من است بلکه فرمودند برای حوزه است؛ مؤلف خود را فنا در فضای حوزه دانسته‌اند. کجای دنیا یک مفسر با سن ۹۰ ساله هنوز حلقه درسی دارد؛ بنابراین جنبه محاضرگی این تفسیر، ویژگی بارز و برجسته‌ای است.

برای تبیین بیشتر موضوع در صورت امکان نمونه‌هایی از نوآوری‌های این تفسیر را بیان کنید؟

ببینید نوعا مفسران ذیل آیه شریفه «نحن نقص علیک احسن القصص» قصص را به جمع قصه معنا کرده و قصه را مفرد آن می‌دانند و معنای آیه یعنی ما بهترین قصص را برای تو بیان می‌کنیم ولی علامه جوادی آملی معتقد است که قصص، مصدر است نه جمع بنابراین قرآن، کتاب قصه نیست بلکه قرآن کتاب قصص است و من نحوه قصه‌گویی را به شما می‌آموزم لذا داستان هر یک از انبیا را در آیات پراکنده‌ای ذکر می‌کند. وقتی آقای میرباقری فیلم مختار و امام علی(ع) را می‌سازد یا مجید مجیدی فیلم محمد(ص) را می‌سازند تاریخ اسلام را به زبان دراماتولوژی بیان می‌کنند؛ ولی قرآن قصه را طوری روایت می‌کند که در ذهن مخاطب ماندگار شود و این زبان قصصی است.

کشیشی از آمریکا به بنده می‌گفت شما ماجرای کشتن اسماعیل(ع) توسط پدرش ابراهیم را چگونه حل می‌کنید در حالی که این کار غیراخلاقی است؛ بنده وقتی نگاه قصصی آیت‌الله جوادی آملی را بیان کردم فضای ذهنی او عوض شد یعنی قرآن دنبال قصه‌گویی در مورد کشتن اسماعیل(ع) نیست بلکه زبان قصصی دارد از این رو تسنیم در آینده منبعی برای تفاسیر دیگر خواهد شد. یکی از این تفاسیر، تفسیر قصصی و دراماتولوژیک است.

اگر فرآورده‌ها و پیامدها و نتایج این تفسیر را در آینده مدنظر داشته باشیم شاهد تحول در عرصه تفسیری خواهیم بود و اگر المیزان علامه سبب شد تا این همه مقاله و پایان‌نامه بر مبنای آن نوشته شود با تفسیر تسنیم نظریه‌پردازی قرآنی رشد خواهد کرد و می‌توان گفت با این تفسیر شاهد دو مقطع قبل و بعد از تفسیر در جهان شیعه خواهیم بود که یکی از رویکردها توسعه تفسیر دراماتولوژیک است. پس این تفسیر را یک تاریخ بدانیم که نیم قرن طول کشیده و ۸۰ جلد فرآورده آن است و این تفسیر بر حوزه مدیای دینی اثرگذار خواهد بود و سینمای دینی ما را تغییر می‌دهد.

نمونه دیگر در تفسیر لیله القدر است؛ برخی می‌پرسند که اگر در ایران به افق ما فلان شب، لیله القدر است در فلان کشور دیگر که این افق وجود ندارد لیله القدر چه می‌شود؟ و چندین سؤال دیگر در این ارتباط؛ آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه لیله القدر، مؤنث است زمین بازی را تغییر می‌دهد یعنی لیله چون مؤنث است حامل اتفاقات است نه عامل آن‌ها. ایشان نگاهی دیگر را مطرح کرده است لذا شب قدر فقط یک شب نیست که در آن شب همه اتفاقات زندگی انسان رقم بخورد. لذا تفسیر علامه جوادی تفسیر هرمنوتیکی نیست بلکه نظریه‌های تفسیری و قرآنی است که سبک زندگی تولید می‌کند.