سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _ صادق وفایی، مولف و پژوهشگر: چهارمین شماره از پرونده بررسی و مرور کتاب «اسرار مکتوم» نوشته محمدحسن محققی به گفتوگوهای اینفرمانده و پژوهشگر سپاه پاسداران با دو دیپلمات، یک سیاستمدار و یک نظامی درباره جنگ و پایان آن اختصاص دارد. در اینقسمت گفتوگوهایی را که نویسنده کتاب با علیاکبر ولایتی، محمدجواد لاریجانی، سردار محسن رفیقدوست و حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری داشته، بررسی و حقایق مکتومی را که آنها بیان کردهاند کند و کاو میکنیم.
مذاکرات صلح طی ۲ سال، یکمیلیمتر هم پیشرفت نداشت
علیاکبر ولایتی که زمان جنگ، وزارت امور خارجه را به عهده داشت، یکی از راویان «اسرار مکتوم» است، درباره مذاکرات صلح میگوید: «بعضی از مسئولان رده بالا و میانی کشور در آن برهه، اصرار داشتند زودتر صلح را بپذیریم. طرف مقابل یعنی عراق و قدرتهای بزرگ هم ۲ سال ایران را معطل کردند و مذاکرات «یکمیلیمتر» هم پیش نرفت؛ جز اینکه روی آتشبس آنهم به زور کشورهای منطقه تاکید شد.»
پیشبینی امام درباره خالیشدن جبههها
ولایتی میگوید: «امام پیشبینی میکرد اگر ما آتشبس را درحالی که خاکمان هنوز در اشغال است بپذیریم، شرایط بدی پیش میآید چون نیروهای عراقی، کادر نظامی هستند و نیروهای ما داوطلب! در نتیجه دشمن در جبهه میماند و ما جبهه را خالی میکنیم.» برهه مورد اشاره ولایتی، زمانی است که بهگفته او نیروهای عراقی به بیش از ۴۰ لشکر رسیده و مصریها، اردنیها، یمنیها و نیروهای دیگر کشورها، برای آنها میجنگیدند.
حاضر بودیم خسارت بگیریم و جنگ را تمام کنیم
وزیر امور خارجه ایران در سالهای جنگ در گفتوگویش با سردار محمدحسن محققی میگوید: «ما حاضر بودیم خسارت بگیریم و جنگ را تمام کنیم. مثلاً با توجه به تخمینی که زده شده بود، ما میگفتیم ۵۰ میلیارد دلار بپردازید و آنها میگفتند ۱۰ میلیارد دلار اما میرفتند و برنمیگشتند و هیچگاه سندی نیاوردند.»
ولایتی میگوید: «سازمان ملل متحد بعدها اعلام کرد ایران در جنگ ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت دیده است. آیتالله هاشمی رفسنجانی هم در سالهای جنگ، معتقد بود ایران ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت دیده است.»
چرا قطعنامه را قبول نمیکردیم
یکی از موضوعات گفتوگوی محققی و ولایتی در «اسرار مکتوم»، پذیرش قطعنامه صلح از سوی ایران است. او علت عدم پذیرش قطعنامههای مختلف دوران جنگ تا پیش از قطعنامه ۵۹۸ را اینگونه تشریح میکند که از نظر مسئولان ایرانی، قطعنامهها ابتر و ناقص بودند چون فقط به آتشبس و مذاکره میپرداختند و «اگر فقط آتشبس و مذاکره بود، خاک ما در اشغال میماند و نسیا منسیا (فراموششده) میشد و عملاً میشد، مثل اعراب و اسرائیل.»
ولایتی با مثالزدن جنگ اعراب و اسرائیل میگوید: «همانطور که در سال ۱۹۶۷ اسرائیل آمد ساحل غرب رود اردن، ارتفاعات جولان و صحرای سینا را اشغال کرد و صحرای سینا را با قضیه «کمپ دیوید» خالی کرد، اما دو قسمت دیگر را نگه داشت و از اول هم هیچگاه نگفت من خالی نمیکنم. قطعنامه ۲۴۲ و ۲۳۸ را علیهاش تصویب کردند، اما از سال ۱۹۶۷ میلادی تا به حال، همچنان در اشغال دارد و عملاً در آنجا شهرکسازی هم میکند.»
جمعبندی وزیر خارجه دوران جنگ از مثال جنگ اسرائیل و اعراب این است که جمهوری اسلامی ایران که این تجربه را پیش چشم داشت، نمیتوانست فقط منتظر مذاکره و آتشبس بماند.
عراق پرچم صلح برداشت و ما را جنگطلب معرفی کرد
محمدجواد لاریجانی که در مذاکرات مربوط به قطعنامه ۵۹۸ مسئول مذاکره بوده، دیگر راوی کتاب «اسرار مکتوم» است که نکات مهمی را درباره پذیرش قطعنامه مطرح میکند و میگوید درباره اولویت اول ایران در مذاکره با طرف مقابل را جویا شده که امام گفته، بدون تردید مساله تعیین متجاوز باید در اولویت اول باشد.
لاریجانی میگوید: «امام گفت: تمام موارد فرع بر این است که دنیا بداند اینجنگ را چهکسی شروع کرد.» او در فراز دیگری از مصاحبهاش میگوید: امام نمیخواست ایران بهعنوان یککشور متجاوز نظامی در منطقه شناخته شود و برای ایشان بسیار مهم بود، دنیا بداند در این جنگ، طرف متجاوز کیست. تحلیل لاریجانی این است که اگر ایران به هر طریقی عراق را تصرف میکرد، صدام حسین به ذلتی که در نهایت افتاد، نمیافتاد.»
مذاکراتی که لاریجانی مسئولیتشان را به عهده داشت، در سه سال پایانی جنگ انجام شدند. او به نکته مهمی اشاره میکند و میگوید: عراق شروعکننده جنگ بود، اما پرچم صلح به دست گرفته بود و با اینترفند دشمن، ایران در دنیا بهعنوان جنگطلب و خیرهسر معرفی میشد.
این راوی میگوید: «در آن شرایط، آمریکا دنبال تصویب یک قطعنامه علیه ایران و دادن مهلت به ایران برای پایان دادن به جنگ بود تا در صورت مخالفت ایران، وارد فاز اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی شود. در آن شرایط مسئولان به امام گفتند باید پیشدستی و به سازمان ملل اعلام کرد؛ در چارچوب مشخصی حاضر به بحث و مذاکره هستیم. اینچارچوب تدوین و بهعنوان یکسند غیررسمی به دست خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل رسید.» لاریجانی میگوید: «ایناقدام ایران باعث غافلگیری آمریکا شد و دولتمردان اینکشور اعلام کردند ایران دروغ میگوید.»
لاریجانی میگوید: «پس از عملیات بیتالمقدس و بازپسگیری خرمشهر، هیچ پیشنهاد مشخصی به ایران داده نشد، اما دلالهای زیادی برای گفتوگو جلو آمدند.»
کره شمالی میخواست تصرف فاو را الگو قرار دهد
عملیات والفجر۸ و تصرف فاو از سوی نیروهای ایرانی، یکی از نقاط عطف جنگ تحمیلی است که محمدجواد لاریجانی آن را یک شاهکار نظامی و کاری عظیم میخواند، اما در کنار این مساله به یک نکته مهم تاریخی اشاره میکند؛ اینکه پس از اینپیروزی، آمریکا پرچمدار اینموضع شد که با ایران پیروز، کار کند و این مساله از سوی سورس، وزیر امور خارجه این کشور به آندره اوتی، نخستوزیر ایتالیا اعلام و به ایران منتقل شد. مسئولان ایرانی نیز درباره آن به بحث و گفتوگو نشستند.»
لاریجانی در همان ایام فتح فاو، سفری به کره شمالی داشت و با نخستوزیر اینکشور دیدار کرد که لاریجانی درباره این دیدار میگوید نخستوزیر از او خواست تا جایی که امکان دارد عملیات فتح فاو را برای نظامیان ردهبالای کرهشمالی تشریح کند چون قصد دارند در جلسات توضیح جنگها که برگزار میکنند، به اینجمعبندی برسند که چگونه یککشور (ایران)، میتوانند چنینمنطقهای (فاو) را فتح کند.
نزدیک بود با آمریکا و اروپا وارد جنگ مستقیم شویم
به امکان تهدید نظامی آمریکا در سالهای پایانی جنگ اشاره شد. لاریجانی در اینباره در فراز دیگری از گفتوگویش با نویسنده «اسرار مکتوم» میگوید: «آمریکا و شوروی در مقطعی به ایننتیجه رسیدند که باید وارد جنگ شوند و سیگنالهای تقریباً رسمی هم به ایران دادند. در همان مقطع آمریکا، عراق را بهطور کامل در عملیاتهایش علیه ایران هدایت میکرد. لاریجانی میگوید زدن کشتیها و هواپیماهای ما معنای بسیار خطرناکی داشت و آمریکا را در معرض دخالت نظامی قرار داده بود. در نتیجه، دیگر بحث جنگ ایران و عراق مطرح نبود؛ جنگ با آمریکا و شوروی سابق در درجه اول و در درجه دوم با فرانسه بود.»
مسئول مذاکرات صلح ایران در دفاع مقدس، میگوید عراق با آمریکا، اروپا و شوروی مذاکره کرده و گفته بود پس از شکست عراق از سوی ایران، جمهوری اسلامی، سراغ عربستان و امارات خواهد رفت. بعد هم نوبت به قدرتهای غربی میرسد. لاریجانی میگوید این ترفند عراق و ترساندن غرب و شرق از ایران، موثر افتاد و آنها خود را در آستانه ورود به جنگ مستقیم با ایران دیدند.
اختلاف نظر بین نظامیها و نخستوزیر وقت
پیشتر گفتیم راویان سپاهی کتاب «اسرار مکتوم» مانند محسن رضایی، سیدیحیی رحیمصفوی در روایتهای خود به مساله اختلافنظر فرماندهی سیاسی جنگ یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی با فرماندهی نظامی آن یعنی محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه اشاره کردهاند اما محمدجواد لاریجانی به اختلافنظر بین گزارشهای مسئولان نظامی کشور و میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت اشاره دارد و میگوید گروه نظامی اعلام کرد میتوانیم تا بغداد پیش برویم و موسوی هم اعلام کرد میتواند جنگ را برای ۲۰ سال آینده اداره کند اما پس از پیروزی فاو گفت دیگر نمیتوانیم وضعیت را اداره کنیم.
دو بدفهمی رایج درباره آیتاللهالعظمی خویی
یکی از سوالات محمدحسن محققی در گفتوگوهای «اسرار مکتوم» درباره آیتاللهالعظمی سیدابوالقاسم خویی و موضع اینمرجع بزرگ شیعه درباره جمهوری اسلامی ایران است. لاریجانی هم در پاسخ به اینسوال میگوید درباره اینشخصیت دو مورد بدفهمی رایج شده که هیچکدام صحت ندارند؛ یکی اینکه ایشان با نظریه ولایت فقیه با امام خمینی موافق نبود؛ درحالی که نظر ایشان درباره ولایت فقیه بسیار به امام نزدیک است و نکته دوم درباره انقلاب ایران است که اتفاقاً ایشان موضع بسیار مثبتی در اینباره داشته است. لاریجانی میگوید «ایشان با اطلاعاتی که از جامعه روحانیت و ارتباطی که داریم، بدون استثنا علیه صدام و طرفدار ایران بودند.»
نباید سر مساله ادامه جنگ دنبال یقهای برای گرفتن باشیم
سردار محسن رفیقدوست، وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس و یکی دیگر از راویان «اسرار مکتوم» است که گفتههایش در این کتاب در کنار کتاب سهجلدی خاطراتش قرار میگیرد که بهقلم سعید علامیان، از سوی انتشارات سورهمهر چاپ شده است. رفیقدوست در «اسرار مکتوم» یکجمعبندی کلی دارد و میگوید نباید بیهوده دنبال یقهای بگردیم تا ادامه جنگ را به گردن او بیاندازیم.
رفیقدوست معتقد است، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، بهترین کاری بود که ایران در آن زمان انجام داد چون باور به قدرتمندی ایران را در جهان به وجود آورد. او در اینباره خاطرهای ذکر کرده و میگوید «با یکی از افراد هیئتی که از مصر به ایران آمده بود صحبتی داشتم. او اصرار داشت که این بیداری اسلامی در مصر، از انقلاب ایران نشات گرفته است و میگفت: چرا شما اینمطلب را نمیگویید؟ گفتم چرا بعد از ۳۲ سال تازه اینکار را کردید؟ گفت: ما اصلاً باور نمیکردیم که با یکحرکت و یکحملهای، شما از طرف آمریکا از بین بروید. این تسلط و پیروزی شما در فتنه ۸۸ باعث شد ما بفهمیم هیچچیزی روی شما اثرگذار نیست و درست بعد از فتنه ۸۸ ما انقلاب خود را شروع کردیم.» (صفحه ۴۰۶)
وزیر سپاه دوران جنگ به نکتهای متناقص با برخی از راویان «اسرار مکتوم» هم اشاره میکند و میگوید: «پس از فتح خرمشهر، همه عملیاتهای ایران با هدف سقوط صدام انجام شدند یعنی طرح ما طرح سقوط صدام بود. البته آقا محسن میگوید ما طرح نداشتیم.»
پذیرش آتشبس، فرصت بازسازی به صدام بود
رفیقدوست میگوید: اگر ایران پس از فتح خرمشهر، آتشبس را میپذیرفت و صلح میکرد، اینفرصت را به صدام میداد. اگر ما آتشبس را میپذیرفتیم و صلح میکردیم و اینفرصت را به صدام میدادیم، ۶ ماه بعد توسط دوستانش تجهیز میشد و همان ۳۹ کشوری که از آنها غرامت جنگی گرفتیم، بیشتر از پیش صدام را تجهیز میکردند و اینبار با شناختی که از نقاط ضعف ما پیدا کرده بود، به ما حمله میکرد؛ لذا ما با قبولنکردن آتشبس دو کار انجام دادیم؛ اول اینکه فرصت بازسازی را به دشمن ندادیم و دوم اینکه در حد کمال مطلوب، خودمان را ساختیم.»
صحبت با حاجاحمدآقا درباره ادامه یا عدم ادامه جنگ
نویسنده «اسرار مکتوم» درباره شبههای که درباره سیداحمد خمینی و ابراز نظرش به امام درباره توقف جنگ پس از فتح خرمشهر مطرح شده، از رفیقدوست هم سوال کرده و او میگوید به فاصله یک هفته از فتح خرمشهر، با حاجاحمدآقا گفتوگویی داشته که در این گفتوگو، نظر رفیقدوست را پرسیده است. او نیز در پاسخ گفته «اولا درست است که جاهای اسم و رسمدار را گرفتهایم اما نقاط سرکوب کشورمان در دست دشمن است. هنوز عراق ایننقاط را تخلیه نکرده است. دوم آنهایی که از صدام حمایت میکردند، هیچکدام پا جلو نمیگذارند که ما دیگر از صدام حمایت نمیکنیم. یعنی آنسمت قضیه هیچ فرقی نکرده است.»
دو نگاهی که در دولت وجود داشت
رفیقدوست میگوید در پایان جنگ، دو نگاه در دولت جمهوری اسلامی ایران وجود داشت؛ یکدسته کسانی بودند که نمیخواستند به جنگ کمک کنند و دسته دیگر کسانی که نمیتوانستند کمک کنند. کسانی که نمیخواستند کمک کنند، کسانی بودند که امروز بهعنوان «فتنه» مطرح هستند. به قول آقای هاشمی، دولت هم پای جنگ نمیایستاد. او میگوید: «سال ۱۳۶۵ کل ذخیره ارزی کشور، ۶ و نیم میلیارد دلار بود که ۲ میلیاردش هزینه جنگ میشد و باقی برای خرید گندم و تهیه آرد و دیگر هزینهها استفاده میشد. قیمت نفت هم ۸ دلار شده بود و کسی از ایران نفت نمیخرید.»
هماهنگی عراق با شوروی و اسرائیل برای حمله به ایران
یکی از خاطرات دوران جنگ رفیقدوست، مربوط به سفرش به بلغارستان است که با ژیف کف، رئیسجمهور این کشور دیدار و گفتوگو کرد. کف، در این دیدار به رفیقدوست میگوید «دو هفته پیش از حمله عراق به ایران، طه یاسین رمضان به اینجا آمد و گفت ما دو هفته دیگر به ایران حمله میکنیم. به او گفتم آیا رهبران کرملین هم میدانند؟ گفت: بله با اجازه آنها میخواهیم حمله را انجام بدهیم. همین طه یاسین، ۳ روز قبل از حمله به تلاویو پیش مناخیم بگین، میرود و میگوید سه روز دیگر تعداد زیادی هواپیمای عراقی روی آسمان منطقه پیدا میشود. اینها علیه شما نیست. قرار است عراق به ایران حمله کند. اینهواپیماها میخواهند در فرودگاههای اردن بنشینند تا از حمله متقابل ایران به پایگاههای عراق مصون باشند.»
کشوری که در موضع ضعف باشد در مذاکره باخته است
دیگر راوی «اسرار مکتوم» هم حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری است که بهعنوان چهرهای سیاسی، نکته جالبی درباره مذاکره و گفتوگوی طرفهای درگیری مطرح میکند. او میگوید کشوری که در موضع ضعف باشد، در میز مذاکره باخته است. مذاکره همیشه از موضع قدرت است. در مساله اتمی و هستهای هم هر وقت به ما فشار آمد و ضعیف بودیم، اگر پای میز مذاکره مینشستیم، یکقدم عقب میآمدیم و تعلیق میکردیم.
ناطق نوری درباره بحث تاکتیک و استراتژی ایران در زمان جنگ میگوید: «در برهه ۸ ساله دفاع مقدس، تاکتیکها عوض میشدند اما استراتژی از ابتدا تا انتها یکی بود و آن دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی ایران بود که این استراتژی امام خمینی بود.
رهبر انقلاب پیگیر مطالبه قراردادهای اول انقلاب با آمریکا بود
رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی در فرازی از گفتوگو با نویسنده «اسرار مکتوم» که مربوط به نهضت آزادی است، میگوید: «اینگروه از ابتدای جنگ، مخالف بود و کسی که بیشترین مخالفت را با اینگروه فکری _در زمانی که همهچیز و همه امکانات در اختیارشان بود_ میکرد رهبر انقلاب آیتالله خامنهای بود.
ناطق نوری با اشاره به مساله فسخ قرادادهای تسلیحاتی ایران و آمریکا ازسوی نهضت آزادی و ابراهیم یزدی، میگوید: «رهبر انقلاب در واکنش به این اقدامات نزد امام خمینی رفته و با جدیت سر این موضع ایستاد که «آقا این بسیار خطرناک است که ما قراردادها را لغو کنیم. ما حتی حق داریم مطالبه کنیم آمریکاییها بقیه قراردادیمان را عمل کنند و به ما بدهند.»
ادامه دارد …
∎