به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، هژبر سلطان اصالتا" زاده سوادکوه مازندران است، شخصیتی محبوب، شجاع، حامی مظلومان و ظلم ستیز که هنر جنگیدن را از پدرش امیر موید سوادکوهی آموخت و در قیاس با دو برادر دیگرش، به مراتب شجاع تر، جنگاور‌تر و جسور‌تر بود. قدرت گرفتن هژبر سلطان دست بر قضا همزمان شد با سال‌های آغازین حکومت پر آشوب رضاشاه در ایران. به دستور رضاخان که در فکر تشکیل حکومت مرکزی بود، دستور داده شد که همه سلاح خود را تحویل دهند و از حکومت مرکزی تبعیت کنند، اما هژبر سلطان چنین نکرد.

همین مساله موجب اختلاف او و رضاخان شد و رضاخان دستور داد او را به تهران بیاورند. عموی رضا شاه امیر تکرم در میانه راه هژبر سلطان را فریب می‌دهد و به او می‌گوید فرار کند، به محض فرار، اما او را مورد هدف گلوله قرار می‌دهد و هژبر کشته می‌شود. رضاخان نبرد را به هر ترفندی که بود به کام خود کرد، اما تاریخ می‌گوید او در باور مردم بازی را باخت.

در آن دوره از تاریخ، هژبر سلطان تنها قربانی سیاست حذف مخالفان به هر قیمتی که شده نبود، جان دکتر حشمت یار دیرین میرزا کوچک خان جنگلی هم با چنین حیله‌ای گرفته شد، قهرمان‌هایی که گویی کشته می‌شدند تا به نوعی حساب کار دست بقیه بیاید.

حامد گلی و گزارشی در این زمینه: