سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - معصومه آموده: سارا زارعی، در سا ل ١٣۴٩ به دنیا آمد و از سال ٨٨ به نویسندگی مشغول است. «گربه وحشی» اولین اثر وی محسوب میشود و «دیوانهای گریان»، «حجره سیاه» و «باغ ممنوعه» از آثار دیگر این نویسنده هستند.
سارا زارعی، با اثر جدید خود به نام «فرشتهای از جنس خاک» در حوزه مقاومت قلم زده و سختیهای جنگ را با نگاه زنانه در این کتاب روایت میکند. در خصوص شکلگیری و علت نوشتن این کتاب با سارا زارعی به گفتوگو نشستهایم.
- مهمترین ویژگی کتاب «فرشتهای از جنس خاک» چیست؟
زنان پشت صحنه جنگهایی که از گذشته تاکنون رخ داده، فدارکاریهای زیادی را از خود نشان دادند اما همچنان مردم آنها را نمیشناسند اما من در زمان خود سعی کردم با نوشتن این کتاب یکی از آنها را معرفی کنم تا مردم یکی از آنها را بشناسند و بدانند که بانوی ایرانی چه حماسه و فداکاریهایی را از خود به نمایش گذاشته اما همیشه بیان این فداکاریها با ناکامی مواجهه شده و کسی از فداکاری آنها خبر ندارد.
- چرا از شهدای ایوانکی، زندگی همسر شهید عباس موسوی را برای نوشتن این کتاب انتخاب کردید؟
خدا شهید موسوی را رحمت کند، همه فداکاری این شهید را میشناختند. من علاوه بر شهید موسوی همسر وی را میشناسم و میدانم که از لحاظ اخلاق و رفتار سنگین و باوقار است اما نمیدانستم که چگونه باید شخصیت این خانم را به افراد معرفی کنم.
از وی تقاضای همکاری کردم و به دلیل اینکه خانمی محجوب و سر به زیر بود، درخواست همکاری را قبول کرد البته وی سخنی نگفت اما خواهرشوهر همسر شهید ماجرا را گفت و من این کتاب را تالیف کردم.
- راوی این کتاب در اصل چه کسی است؟
همسر شهید چیزی نگفت. برای همین من تمام ماجرا را از زبان خواهرشوهر همسر شهید شنیدم و افزون بر آن، فردی به نام عرب عامری کتابی را در این زمینه به من داد البته من تمایل داشتم با دخترهای این شهید نیز مصاحبه کنم اما به دلیل کرونا این ملاقات انجام نشد.
چندین سال بود که نوشتن این کتاب را متوقف کردم تا اینکه خواهر شهید از دنیا رفت و من تلاش کردم که کتاب فرشتهای از جنس خاک را تالیف کنم و هرچه قدر تلاش کردم که همسر شهید از فداکاریهای خود سخن بگوید چیزی نگفت و خواهر شهید با وجود اینکه در ورامین بود در ایوانکی از من دعوت کرد تا مصاحبه کند و من نیز هر چه در ذهن وی بود نوشتم.
- برای تالیف این کتاب با چه سختیهایی دستوپنجه نرم کردید؟
قصد داشتم بیشتر بنویسم اما همسر شهید سخنی نگفت خواهر شهید نیز گاهی اوقات اینجا بود. هر چه در توان بود نوشتم هرچند بیشتر از این باید برای این خانواده ادای دِین میکردم که نشد.
- مردم ایوانکی چه میزان این شهید را میشناختند؟
شهید عباس موسوی از زمانی که مجروح شد مانند دیگران نبود و درب منزل وی همیشه به روی همه باز بود. مردم مشکلات خود را در خانه این شهید مطرح میکردند. وی به فریاد همه میرسید و هرچه در توان داشت از نظر مالی و فکری به مردم کمک میکرد و زمانی که از دنیا رفت در مراسم وی جای سوزن انداختن نبود. همسر وی به من گفت که نویسنده از مشهد به ایوانکی آمده تا از این شهید بنویسد و آقای دیگری نیز اعلام کرد کتابی از شهید عباس موسوی در دست دارد.
- آیا در حوزه دفاع مقدس کتاب دیگری نیز تالیف کردید؟
خیر، کتاب فرشتهای از جنس خاک را تالیف کردم تا استقبال مردم و حمایت مسئولان از ادبیات مقاومت را ارزیابی کنم و اینکه آگاه شوم که مردم در حوزه مقاومت مطالعه میکنند یا خیر. در زمان جنگ خیلی از جوانها فداکاری زیادی را از خود نشان دادند و شهید شدند و این فداکاری نباید پنهان بماند و در آینده باید برای شهدا قلم خواهد زد.
- نویسندهای اگر بخواهد کتابی را در حوزه دفاع مقدس تالیف کند باید چه موانعی را از سر راه بردارد؟
نویسنده به دلیل اینکه میخواهد در حوزه دفاع مقدس قلم بزند نمیتواند از خود چیزی بنویسد و یا خیالپردازی کند و به نظر من باید به قلب جنگ برود و از کسی که در جنگ شرکت کرده، سئوالات خود را بپرسد در واقع با استفاده از واقعیتها کتاب خود را به چاپ برساند. برادر من جانباز است و کار برای من دشوار میشود که از خاطرات وی را بنویسم چرا که برادرم خیلی از خاطرات را از یاد برده است.
- شما برای چاپ کتاب خود از مسئولان چه انتظاراتی دارید؟
میخواهم که بیشتر حمایت کنند. برای کتاب فرشتهای از جنس خاک به دو مکان مراجعه کردم شماره تلفن خود را نوشتم اما کسی از من حمایت نکرد. یکی از اعضای کتابخانه که خانم بود به من گفت فلانی نیز کمک میکند اما کسی از کتابخانه از من حمایت نکرد.
∎