شناسهٔ خبر: 71219054 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

پژوهشگر و مدرس مسائل زنان و خانواده در گفت‌و‌گو با «جوان»:

سبک زندگی مؤمنانه نشاط مستمر دارد

وقتی افراد یک جامعه از صبح تا شب در شبکه‌های مجازی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با مفهوم خوشبخت نبودن مورد هجمه قرار می‌گیرند، اخبار روزانه اتفاقات ناگوار را پوشش می‌دهند و از بازنمایی موفقیت‌ها، دستاورد‌ها و استعداد‌ها عاجزند، سینما، تلویزیون و افراد شاخص دائماً در حال سیاه‌نمایی هستند، نتیجه‌ای جز عدم‌رضایت عمومی مورد انتظار نیست. مردم چنین اجتماعی رفته‌رفته دچار بدبینی فزاینده می‌شوند 

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: سمیه حمزه‌خانی، دانشجوی دکترای مطالعات حقوق خانواده، پژوهشگر و مدرس مسائل زنان و خانواده در گفت‌و‌گو با «جوان» می‌گوید: شادی حاصل از تجمل و فخرفروشی، انباشت مال، مصرف‌گرایی، تمسخر و تحقیر دیگران، امور لهو و باطل، ارتباطات نامشروع و مصرف مسکرات جزو اموری هستند که خداوند مورد نکوهش قرار داده است. گاه از افرادی که به واسطه این امور خوشحال هستند با عنوان «فرحین» یاد کرده است که مورد غضب الهی هستند. متن کامل این گفت‌و‌گو را در ادامه بخوانید. 
 
چرا نسل‌های قدیمی‌تر با وجود مشکلات و سختی‌های زندگی شادتر و امیدوارتر بودند و چرا امروز به رغم آسایش بیشتر و امکانات به‌روزتر، اما عموماً شاد نیستند و نشاط درونی ندارند؟
ما آنچه داریم را برای خوشحال بودن کافی نمی‌دانیم و همواره درگیر نوعی احساس کمبود غیرواقعی هستیم. این احساس، ناشی از نوعی تلقین منفی است که بخشی از آن برآمده از تفکر خود ما و بخشی حاصل ارتباطات ما با دنیای پیرامون، اعم از افراد، نهاد‌ها و رسانه‌هاست. قدیمی‌تر‌ها به آنچه داشتند قانع و راضی بودند و فرصت خوشی با داشته‌های‌شان را با حسرت خوردن بر آنچه ندارند از خودشان دریغ نمی‌کردند. زندگی را ساده می‌گرفتند و درگیر تجملات و ژست‌های مصنوعی و مناسبات دست و پاگیر نمی‌شدند. در چنین سبکی از زندگی هر دستاورد یا تغییر کوچکی باعث تغییر روحیه و خوشحالی مدت‌دار آنها بود، البته رسانه‌ها با ارائه نما‌های گزینشی از دنیای دیگران، خواه زندگی بلاگر‌ها و خواه مردمان آن سوی مرز‌ها سهم بسزایی در تشدید پدیده شوم نارضایتی دارند. وقتی انسان درگیر آزمندی و چشم و هم‌چشمی شود، از طرفی امکانات خود را نادیده می‌گیرد و از آنها لذت نمی‌برد و از طرف دیگر دچار احساس ناامیدی می‌شود که پیامد آن افسردگی، گلایه‌مندی مداوم و بی‌انگیزگی برای تلاش و بهبود اوضاع است. برای زیست شاد و رضایتبخش لزوماً به دلایل بزرگ و خاص نیاز نداریم بلکه نگاه متفاوت ما به اتفاقات جاری زندگی می‌تواند باعث برانگیخته شدن حس خرسندی باشد و این کاملاً وابسته به نگرش ماست. امکانات مادی تا حدی می‌توانند باعث ایجاد نشاط شوند و این مسئله انکارناپذیر است، اما شاه‌کلید اصلی ماجرا، تفکر ماست که می‌تواند موقعیت‌های ساده معمولی را برای خوشحال‌تر بودن استخدام کند. 
 
 برای ایجاد شادی و نشاط در خانه و خانواده چه باید کرد؟
در منابع روایی ما به گزاره‌هایی اشاره شده است که در این مسیر یاری‌رسان هستند. رعایت حسن خلق، لبخند بر صورت داشتن، کنترل و مدیریت خشم، مدارا کردن، خوش‌بینی و تفأل خیر زدن، صله رحم و احیای دورهمی‌های خانوادگی، بازی کردن با کودکان، محبت کلامی و رفتاری با اعضای خانواده، هدیه دادن، همکاری در انجام امور، تفریح و سفر، مشارکت در مجالس شادی اهل بیت (ع)، کمک به دیگران، پنهان کردن غم درونی، مزاح و شوخی حلال فضا‌هایی برای تغییر روحیه و رهایی از فشار‌ها و تنش‌هایی است که به صورت مداوم برای همه ما وجود دارد. یکی از ظرفیت‌هایی که در این زمینه مورد غفلت واقع شده، اعیاد و جشن‌های ملی و مذهبی هستند. تزئین منازل و معابر، تدارک پذیرایی‌ها و جشن‌های کوچک مشارکتی و اجرای سرود یا نمایش از سوی کوچک‌تر‌ها اقدامات کم‌هزینه، اما مؤثر برای ایجاد فضای نشاط در خانواده‌هاست. 
 
 زندگی‌های عاطفی موفق چه میزان بر نشاط درون خانواده و موفقیت فرزندان و خوشحال بودن آنها مؤثر است؟
وقتی افراد از نظر عاطفی فضای امنی را تجربه می‌کنند، به صورت ناخودآگاه به دنبال تداوم این وضعیت هستند، از این رو برای شاد نگه داشتن محیط پیرامون خود تلاش می‌کنند. بدیهی است وقتی انسان در چارچوب خانواده، محبت درست، بجا و کافی دریافت می‌کند، به آرامش می‌رسد و بسیاری از اضطراب‌های درونی او فروکش می‌کند. این فرد علاوه بر اینکه خودش خوشحال و راضی است، مانند گلوله آونگ نیوتنی عمل و شادی و آرامش را به دیگران نیز منتقل می‌کند. در چنین جو آرام‌بخش و مفرحی، قوای ذهنی و جسمی اعضا روی کارکرد‌های مثبت متمرکز می‌شود و همین یکی از اصلی‌ترین عوامل موفقیت فرزندان و اعضای خانواده است. 
 
 آیا اساساً همیشه و هر لحظه باید شاد بود؟ 
زندگی واقعی ترکیبی در هم تنیده از وقایع تلخ و شیرین، خوشایند و ناخوشایند است. طبیعی است که انسان به واسطه احوالات شخصی و همچنین نوع موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیرد همواره احوالات احساسی یکسانی نداشته باشد، اما اگر ما به عنوان یک فرد موحد قائل به این باشیم که نخستین قاعده بازی همین است و رشد شخصیتی ما جز در دامان تلاش و تدبیر در سختی‌ها و آسانی‌ها میسر نیست و دوم اینکه در پس هر واقعه‌ای، اراده پروردگار برای خیررسانی به بندگان نهفته است، حتی در تنگنا‌ها هم دچار حس یأس و ناامیدی نمی‌شویم بلکه با حفظ آرامش و سعه صدر و پذیرش قلبی برای عبور از این مرحله به دنبال بهترین مسیر می‌گردیم. 
 
 شادی‌های غلط چگونه می‌تواند نشاط درونی را به مرور از بین ببرد؟
قرآن کریم به برخی مصادیق شادی غلط اشاره و آنها را تقبیح کرده است. شادی حاصل از تجمل و فخرفروشی، انباشت مال، مصرف‌گرایی، تمسخر و تحقیر دیگران، امور لهو و باطل، ارتباطات نامشروع و مصرف مسکرات جزو اموری هستند که خداوند مورد نکوهش قرار داده است. گاه از افرادی که به واسطه این امور خوشحال هستند با عنوان «فرحین» یاد کرده است که مورد غضب الهی هستند. این واژه متضمن معنای خوشحالی توأم با غفلت است، شاید این امور به نحو سطحی و گذرا باعث سرخوشی آدمی باشند، اما به دلیل اینکه نسبتی با فطرت اصیل انسانی و عقلانیت ندارند، به تدریج اثر خود را از دست می‌دهند و دیگر ایجاد احساس لذت نمی‌کنند و در نهایت فرد را به پوچی می‌رسانند. آمار بالای افسردگی و خودکشی در بین افرادی که نیاز خود به شادی را از طریق این امور برطرف می‌کنند نیز مؤید این ادعاست، اما اکثریت قریب به اتفاق افرادی که سبک زندگی مؤمنانه دارند از این آسیب‌ها مصون هستند و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های شادی حلال- که به مصادیق آن در بحث قبلی اشاره شد- نشاط مستمر خود را تضمین می‌کنند. 
 
 این روز‌ها زیاد این جمله را می‌شنویم که خوشحالی یعنی رضایت، اما متأسفانه جامعه مصرف‌گرای امروز چندان از زندگی رضایت ندارد، حال آنکه تغییر نگرش خودبه‌خود موجب نگاه امیدوارانه می‌شود، این تغییر نگرش در افراد یا جامعه چگونه باید ایجاد شود؟
یکی از عوامل رضایت یا عدم‌رضایت، القائات درونی و بیرونی نسبت به مطلوب بودن یا نبودن شرایط فعلی است. در روزگار ما رسانه نقش بسیار پررنگی در این زمینه ایفا می‌کند تا جایی که به مرور زمان القائات درونی افراد را نیز با خود همسو می‌سازد. وقتی افراد یک جامعه از صبح تا شب در شبکه‌های مجازی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با مفهوم خوشبخت نبودن مورد هجمه قرار می‌گیرند، اخبار روزانه اتفاقات ناگوار را پوشش می‌دهند و از بازنمایی موفقیت‌ها، دستاورد‌ها و استعداد‌ها عاجزند، سینما، تلویزیون و افراد شاخص دائماً در حال سیاه‌نمایی هستند، نتیجه‌ای جز عدم‌رضایت عمومی مورد انتظار نیست. مردم چنین اجتماعی رفته‌رفته دچار بدبینی فزاینده می‌شوند و به مذمت کردن خو می‌گیرند، در مترو، اتوبوس، تاکسی، میهمانی‌ها و کوچک‌ترین اجتماعی دائماً در حال شکایت هستند، بی‌آنکه به نقاط مثبت توجه داشته باشند یا نقش خود را در کاستی‌ها و برطرف ساختن آنها واکاوی کنند. ما در آیات و روایات به صورت مکرر با توصیه در مورد دقت در انتخاب دوست و همنشین مواجهیم. به طور یقین یکی از بارزترین آثار مجالست و معاشرت همین انتقال حال خوب یا بد است، پس در بُعد فردی مهم‌ترین عامل، دقت در گزینش معاشر یا به عبارتی مرجعی است که از آن خوراک فکری دریافت می‌کنیم. فرد خوش‌بین ما را به خوش‌بینی عادت می‌دهد و فرد بدبین ما را به ورطه یأس می‌کشاند. مرحله بعد از این پالایش، این است که خودمان نیز عامل انتقال حس خوب و امید در جمع‌هایی باشیم که در آنها عضویت داریم. در بُعد اجتماعی نیز در عرصه فرهنگ نیازمند برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تر و تخصصی‌تر هستیم. نباید فراموش کنیم ما امروز در یک میدان جنگ نرم تمام‌عیار هستیم و به تعبیر قرآن برای پیروزی در این عرصه، باید خود را به «ما استعطعتم من قوه» مجهز سازیم. تأکید مکرر مقام معظم رهبری بر حفظ روحیه امید در کشور خصوصاً بین جوانان و جهاد تبیین نیز از همین باب است. جنگ امروز، جنگ روایت‌هاست؛ روایت‌هایی که می‌توانند روحیه‌بخش و امید‌آفرین یا مأیوس‌کننده و مضمحل‌کننده باشند.