شناسهٔ خبر: 71218742 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

بررسی نسبت زندگی ما با نشاط و شادکامی در عیدانه‌ترین ایام مذهبی و ملی

جست‌وجوی شادی واقعی در سادگی و جمع‌گرایی

در دنیای مدرن، با وجود راحتی و آسایشی که فناوری فراهم آورده است، بسیاری از افراد اغلب احساس می‌کنند که تحت فشار استرس، اضطراب و ناامیدی قرار دارند

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: در دنیای مدرن، با وجود راحتی و آسایشی که فناوری فراهم آورده است، بسیاری از افراد اغلب احساس می‌کنند که تحت فشار استرس، اضطراب و ناامیدی قرار دارند. نکته جالب این است که نسل‌های قدیمی‌تر، به‌ویژه کسانی که در نیمه دوم قرن بیستم در بسیاری از جوامع زندگی می‌کردند، با وجود شرایط شخصی و اجتماعی دشوار، حس شادمانی و امیدواری بیشتری داشتند. این موضوع پرسش‌های زیادی را به وجود می‌آورد: چه عواملی موجب ایجاد این سطح از خوشحالی و خوش‌بینی در نسل‌های گذشته می‌شد و چگونه می‌توان این نگرش‌ها را برای بازسازی و بهبود وضعیت ذهنی جامعه امروز به کار بست؟ امروزه طرح مسائلی همچون غم و شادی درجامعه ما عامدانه از سوی برخی عوامل داخلی و خارجی و به خصوص رسانه‌های معاند و شبکه‌های اجتماعی صرفاً با رنگ و لعاب سیاسی گره می‌خورد، در حالی که با یک بررسی تاریخی در این زمینه متوجه تأثیر تفاوت‌ها در رفتار و نگرش نسلی و همچنین اثرگذاری تحولات عمومی، فرهنگی، اجتماعی در این زمینه می‌شویم. عیدانه‌ترین ایام مذهبی و ملی که ولادت‌هایی مبارک و سالگرد پیروزی انقلاب را در خود جای داده است، انگیزه خوبی برای پرداختن به این موضوع مهم اجتماعی و فرهنگی است. 
۱. تاب‌آوری در برابر سختی‌ها: از نظر تاریخی نسل‌های قدیمی‌تر از دوران‌هایی عبور کرده‌اند که پر از مشکلات بزرگ بود – جنگ‌های جهانی، رکود‌های اقتصادی، بی‌ثباتی‌های سیاسی و تغییرات سریع فناوری. این شرایط به وضوح می‌تواند استرس و ناامیدی ایجاد کند. با این حال، آنچه بسیاری از افراد در این دوران‌ها را از هم متمایز می‌کرد، توانایی آنها در بازگشت از سختی‌ها بود. روان‌شناسان این توانایی را تاب‌آوری می‌نامند. تحقیقات نشان داده است تاب‌آوری ارتباط مستقیمی با رضایت دارد. افرادی که تاب‌آوری را نشان می‌دهند، حتی در روز‌های سخت نیز احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند. تاب‌آوری فقط به معنای «بازگشت» از مشکلات نیست، بلکه «پیشرفت از طریق بحران» و توانایی تطبیق‌پذیری با تغییرات و یافتن فرصت‌ها در برابر دشواری‌هاست. نسل‌های قدیمی‌تر معمولاً با شرایطی روبه‌رو شدند که از آنها خواسته می‌شد انتظارات کمتری داشته باشند و یک سبک زندگی جمع‌گراتر را اتخاذ کنند که به تقویت قدرت روانی کمک می‌کرد. به جای تمرکز بر فشار‌های فناوری و فردگرایی، مردم بیشتر به هم کمک می‌کردند، بیشتر وقت خود را با هم می‌گذراندند و زندگی ساده‌تری داشتند. 
۲. نقش جامعه و خانواده در خوشحالی: یکی از عوامل اصلی کمک‌کننده به خوشحالی بیشتر در نسل‌های قدیمی‌تر، ارتباطات اجتماعی و حس اتحاد در جامعه بود. بیشتر ایام قرن بیستم، خانواده‌ها در محله‌های پیوسته و متحد زندگی می‌کردند که ارتباطات روزانه میان افراد یک محله بیشتر و معنادارتر بود. طبق مطالعه بلندمدت تحقیقات رشد بزرگسالان که سلامت و خوشحالی افراد را پیگیری کرده‌اند، ارتباطات خانوادگی و دوستانه مستحکم منجر به افزایش رضایت از زندگی می‌شود. نسل‌های قدیمی‌تر معمولا به روابط خانوادگی و پشتیبانی اجتماعی برای مقابله با مشکلات خود متکی بودند. زمانی که مردم به چنین شبکه‌های اجتماعی حمایتی دسترسی داشتند، خوشبینی و تاب‌آوری بیشتری داشتند، زیرا می‌دانستند که در مواجهه با چالش‌های زندگی تنها نیستند. در مقابل، جامعه مدرن تمایل بیشتری به فردگرایی دارد و کمتر بر مسئولیت‌های مشترک تأکید می‌شود که منجر به انزوای فردی و افزایش استرس می‌شود. 
۳. سبک زندگی ساده‌تر و آرام‌تر: برخلاف زندگی امروزی که به سرعت حرکت می‌کند و همیشه در حال تغییر است، نسل‌های قدیمی‌تر زندگی ساده‌تر و کندتری داشتند. تحقیقات نشان داده است که مردم زمانی بیشتر شاد هستند که همیشه بار اضافه‌ای از اطلاعات و حواس‌پرتی‌ها به آنها وارد نشود. این موضوع زمینه ایجاد رشته‌ای به نام روان‌شناختی سادگی شده است. طبق نظر می‌های چیکسنت، متخصص روانشناسی مثبت، افراد زمانی رضایت بیشتری دارند که در حالت «جریان» قرار بگیرند - حالتی که در آن، فرد بدون هیچ‌گونه حواس‌پرتی درگیر یک فعالیت می‌شود. زندگی کندتر در گذشته به مردم اجازه می‌داد تا زمان بیشتری برای تأمل شخصی، سرگرمی‌ها و روابط اجتماعی داشته باشند که تمام این موارد به یک زندگی متعادل و شاد منجر می‌شد. علاوه بر این، این سبک زندگی معمولاً شامل تعادل بهتر بین کار و زندگی می‌شد و از ورود بی‌وقفه دستگاه‌ها و دیجیتال‌های مدرن جلوگیری می‌کرد. فشار‌ها برای همیشه «آماده بودن» کمتر بود که به نسل‌های قدیمی‌تر فرصت می‌داد تا از لذت‌های کوچک زندگی بیشتر قدردانی کنند و روحیه مثبت‌تری داشته باشند. 
۴. داشتن حس هدف و معنا: نسل‌های قدیمی‌تر معمولاً حس ملموسی از هدف داشتند که به کار، خانواده‌ها و جامعه‌شان مربوط می‌شد. حتی در زمان‌هایی که با مشکلات روبه‌رو می‌شدند، یک فهم کلی از نقش‌شان در جامعه و مسئولیتی نسبت به خانواده و حتی کشور خود داشتند. تحقیقات نشان داده است که داشتن حس هدف با طول عمر بیشتر و رضایت بیشتر از زندگی مرتبط است. برای مثال مفهوم «آیکیکا»‌ی ژاپنی که به «دلیل بودن» فرد یا یافتن هدف زندگی اشاره دارد، به طور قابل توجهی با سطح بالاتری از رضایت زندگی مرتبط است. نسل‌های قدیمی‌تر به طور عمیق از ارتباط خود با رفاه جامعه احساس رضایت می‌کردند و احساس می‌کردند که تلاش‌های آنها به طور مستقیم بر دنیای اطراف‌شان تأثیر می‌گذارد. این ارتباط به افراد احساس کامیابی و معنا می‌داد که آنها را برای حرکت رو به جلو و حفظ خوش‌بینی ترغیب می‌کرد. 
۵. قرارگیری حداقلی در معرض رسانه‌ها و عوامل استرس‌زای بیرونی: در دوران پیش از اینترنت و دایره ۲۴ساعته اخبار، افراد کمتر در معرض جریان مستمر اطلاعات منفی قرار داشتند. تحقیق در زمینه روانشناسی رسانه‌ها نشان می‌دهد که خبر‌های منفی مانند بی‌ثباتی سیاسی، جرم و جنایت یا جنگ، می‌توانند احساس ترس و ناامیدی ایجاد کنند. افراد امروز به طور مداوم با این نوع اخبار بمباران می‌شوند که می‌تواند دیدگاه آنان نسبت به دنیا را تحریف کرده و اضطراب را در آنها بیشتر کند. در مقابل، نسل‌های قدیمی‌تر معمولاً کمتر تحت تأثیر استرس‌های بیرونی قرار می‌گرفتند که به آنها اجازه می‌داد بیشتر بر زندگی شخصی و جوامع مستقیم خود تمرکز کنند و به جای اینکه از اخبار دچار اضطراب شوند، تمرکز بیشتری بر جنبه‌های مثبت و شخصی زندگی داشته باشند. در واقع باید گفت محدودیت دسترسی به رسانه‌ها نقش کلیدی در حفظ نگرش مثبت در دوران‌های پرچالش داشت. 
۶. چگونه می‌توانیم از نسل‌های قدیمی‌تر درس بگیریم؟ نسل‌های قدیمی‌تر، باوجود زندگی در دوران‌های مختلف و پر از مشکلات، توانستند زندگی‌های مثبت، شاد و امیدوارانه‌ای بسازند که براساس ارتباطات خانوادگی، اجتماع و هدفمندی بنا شده بود. همانطور که امروز با چالش‌های خود روبه‌رو هستیم، رجوع به این روش‌ها می‌تواند استراتژی‌های مهمی برای بهبود نگرش و رفاه ذهنی ما فراهم کند، در حالی که شرایط دنیای ما به شدت متفاوت از دوران‌های قدیمی است، اما درسی که از نسل‌های پیشین می‌توان آموخت در زمینه شادی و خوش‌بینی هنوز هم کاربرد دارد. در اینجا چند نکته کلیدی ارائه می‌دهیم تا نگرش مشابه‌ای را بازسازی و بهبود دهیم:
* تاب‌آوری را پرورش دهید: با مشکلات روبه‌رو شوید و آنها را به عنوان فرصت‌های رشد ببینید. با استفاده از روان‌درمانی، ذهن‌آگاهی یا ارتباط با دیگران می‌توان تاب‌آوری را ایجاد کرد و منجر به حس رضایت از زندگی شد. 
* تقویت پیوند‌های اجتماعی: روابط خانوادگی و دوستانه خود را تقویت کنید. ارتباطات اجتماعی انزوای فردی را کاهش می‌دهد و بهبود سلامت روان و شادی را به همراه دارد. ایجاد فضا‌های اجتماعی می‌تواند به رفاه جمعی کمک کند. 
*زندگی را ساده‌تر کنید: از فناوری و رسانه‌های اجتماعی فاصله بگیرید و از لحظات آرامش و انعکاس شخصی لذت ببرید. فعالیت‌هایی را پیدا کنید که موجب جریان و غرق شدن شما در آنها شود. 
*حس هدف را جست‌و‌جو کنید: معنای زندگی خود را دوباره متصل کنید و اهداف شخصی و مسئولیت‌هایی ایجاد کنید که به رفاه کسانی که در اطراف شما هستند، کمک کند. داشتن هدف به بهبود شادی و جهت‌دهی به زندگی کمک می‌کند. 
* قرار گرفتن در معرض رسانه‌ها را محدود کنید: به جای تمرکز بر اخبار جهانی که می‌تواند استرس‌آور باشد، از مصرف بیش از حد اخبار خودداری کنید تا استرس کمتری داشته باشید. مطلع بمانید، اما نگذارید اخبار منفی زندگی‌تان را ببلعند.