«وطن امروز» از واکنش برخی مسؤولان اقتصادی دولت روحانی به سیاستهای دولت پزشکیان گزارش میدهد
اعتراف به تورم
صاحبخبر - گروه اقتصاد: افزایش شدید قیمت دلار و رسیدن آن به ۸۶,۰۰۰ تومان نگرانیهای بسیاری را در میان مردم برانگیخته است. حتی بسیاری از کارشناسان اقتصاد نگران افزایش تورم و تاثیرات اقتصادی آن هستند. این در حالی است که عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد پیشتر گفته بود افزایش قیمت ارز به افزایش درآمدهای ارزی کشور کمک میکند و این موضوع انتظارات تورمی را کنترل کرده و از وقوع تورم جلوگیری میکند. با این حال، محمدباقر نوبخت که در دولت حسن روحانی ریاست سازمان برنامه و بودجه را بر عهده داشت، معتقد است افزایش قیمت ارز به نفع دولت بوده اما به مردم آسیب رسانده است. این اختلاف نظرها نشاندهنده چالشهای پیچیده اقتصادی و تاثیرات مختلف تغییرات نرخ ارز بر زندگی روزمره مردم است. هرچند تیم اقتصادی دولت کنونی این مساله را به طور کامل انکار میکنند. اخیرا نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت دوازدهم، به تغییرات اخیر نرخ ارز اشاره کرده و گفته: «آیا باید نرخ ارز را از ۲۸,۵۰۰ تومان به ۳۸,۵۰۰ تومان افزایش دهیم و هر دلار را ۱۰,۰۰۰ تومان گران کنیم؟ این دلارها برای واردات کالاها استفاده میشود و افزایش قیمت آن به معنای افزایش ۱۰,۰۰۰ تومانی به ازای هر دلار در قیمت همه کالاها در سال آینده است. بانک مرکزی به دلیل عدم درگیری با ارز نیمایی از این افزایش نرخ خرسند خواهد بود. سازمان برنامه و بودجه نیز به دلیل دسترسی به اعداد و ارقام بیشتر و رفع برخی هزینهها خوشحال خواهد شد. وزارت اقتصاد هم از سبز شدن بورس خوشحال خواهد بود. اما چه کسی تحت تاثیر این افزایش نرخ قرار خواهد گرفت؟ تاثیر این افزایش نرخ بر مردم خواهد بود و اگر هدف ما کنترل تورم است، این اقدام تورم را تشدید خواهد کرد. چه کسی میگوید ارز باید 2 نرخی باشد؟ یا اگر 2 نرخی باشد فساد ندارد؟ ما همه قبول داریم که این موارد درست است، اما در چه شرایطی باید تک نرخیسازی انجام دهیم؟ نرخ ارز آزاد در اختیار ما نیست و در مدت کوتاهی ارزش پول ملی ما معادل ۲۰,۰۰۰ تومان کاهش یافت و نرخ دلار آزاد افزایش یافت. آیا در این شرایط میتوانیم به سمت تک نرخیسازی حرکت کنیم؟» افزایش قیمت دلار به تنهایی معمولاً مستقیماً به کاهش نقدینگی در جامعه منجر نمیشود اما میتواند اثرات مختلفی بر اقتصاد و نقدینگی داشته باشد. افزایش قیمت دلار میتواند باعث افزایش تورم شود، زیرا واردات کالاها و خدمات خارجی گرانتر میشود و این افزایش قیمتها میتواند منجر به افزایش هزینههای زندگی شود. با افزایش قیمت دلار، ارزش پول داخلی کاهش مییابد و قدرت خرید مردم کمتر میشود که این موضوع میتواند باعث کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات شود و به نوبه خود میتواند تأثیراتی بر نقدینگی داشته باشد. بانک مرکزی ممکن است در پاسخ به افزایش شدید قیمت دلار سیاستهای پولی خود را تغییر دهد که این تغییرات میتواند شامل افزایش نرخ بهره یا کنترلهای مالی دیگر باشد که میتواند بر نقدینگی تأثیر بگذارد. افزایش قیمت دلار میتواند باعث جذب سرمایهگذاران خارجی شود اما در عین حال میتواند باعث کاهش سرمایهگذاری داخلی شود که این تغییرات در سرمایهگذاری میتواند بر نقدینگی تأثیر بگذارد. این موارد تنها بخشی از اثرات احتمالی افزایش قیمت دلار بر نقدینگی است و در نهایت تأثیرات دقیق به عوامل مختلفی بستگی دارد و ممکن است در هر کشوری متفاوت باشد. قیمت ارز بر قیمت کالاها بسیار موثر است. افزایش قیمت ارز معمولاً منجر به افزایش قیمت کالاهای وارداتی میشود، زیرا برای خرید کالاهای خارجی از کشور نیاز به پول بیشتری داریم. به عبارت دیگر، اگر نرخ ارز در کشور ما بالاتر برود، کالاهایی که از خارج وارد میشوند، گرانتر خواهند شد. افزایش قیمت میتواند تاثیرات متفاوتی بر دستمزدها، هزینههای مصرفکنندگان و میزان تقاضا و عرضه کالاها داشته باشد. بنابراین قیمت دلار تأثیر مستقیمی بر تورم ایران دارد. این افزایش اما میتواند تأثیرات منفی بر زندگی خانوارهای دهکهای پایین جامعه داشته باشد، از جمله کاهش خرید کالا که خود به رکود اقتصادی دامن میزند. البته برخی استدلال میکنند این مساله منجر به افت تقاضا برای کالاهای وارداتی و افزایش تقاضا برای کالاهای داخلی میشود که میتواند به تقویت اقتصاد داخلی کمک کند اما این یک تحلیل سطحی است، چراکه بخش عمدهای از تولیدات داخلی به مواد اولیه و تجهیزات و ماشینآلات وارداتی وابسته هستند و افزایش قیمت ارز باعث میشود بنگاههای اقتصادی نتوانند بهرهوری لازم را ایجاد کنند بنابراین صنایع نیز آسیب میبیند. تورم بالا ممکن است منافع کوتاهمدتی برای دولتها داشته باشد اما این منافع معمولاً با هزینههای بلندمدت و اثرات منفی بر اقتصاد و مردم همراه است. برخی مزایای تورم بالا برای دولتها عبارت از افزایش درآمدهای دولتی از محل مالیات از جمله مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد و کاهش ارزش بدهیهای دولت است، زیرا دولت بدهیهای خود را با پول با ارزش پایینتر پرداخت میکند. البته تورم ممکن است مردم و کسبوکارها را به هزینه کردن و سرمایهگذاری ترغیب کند تا از کاهش ارزش پول خود جلوگیری کنند اما این در جایی است که تورم یک روند تدریجی و آهسته داشته باشد نه اینکه در چند هفته قیمت ارز بیش از 30 درصد بالا برود. افزایش قیمت دلار میتواند به کاهش تقاضای مردم برای خرید ارز و کاهش خروج ارز از کشور کمک کند. با افزایش قیمت دلار، مردم تمایل کمتری به خرید ارز خارجی خواهند داشت. معایب تورم برای همه مشهود است اما به طور کلی به افزایش هزینههای زندگی بویژه برای خانوارهای با درآمد ثابت دامن میزند. همچنین بیثباتی اقتصادی در نتیجه تورم بالا میتواند تبعاتی برای صنعت داشته باشد، زیرا هم برنامهریزیهای بلندمدت را دچار اختلال میکند و هم مردم احساس میکنند دولت توانایی کنترل تورم را ندارد و اعتماد آنها به اقتصاد از بین میرود. البته لازم به ذکر است این منافع تنها در صورتی محقق میشود که تورم تحت کنترل شود و از حد معقول فراتر نرود. افزایش بیش از حد تورم میتواند به زیانهای زیادی مانند کاهش قدرت خرید مردم، افزایش نرخ بیکاری و ایجاد نارضایتی عمومی منجر شود. تورم میتواند به جبران کسری بودجه دولت کمک کند. وقتی تورم افزایش مییابد، ارزش واقعی بدهیهای دولت کاهش مییابد و دولت میتواند بدهیهای خود را با پولی که ارزش کمتری دارد بازپرداخت کند. همچنین تورم میتواند باعث افزایش درآمدهای مالیاتی شود. با افزایش قیمتها، درآمد کسبوکارها و افراد افزایش مییابد و در نتیجه، مالیات دریافتی دولت نیز بیشتر میشود. البته لازم به ذکر است این مزایا تنها در صورتی به دست میآید که تورم تحت کنترل باشد. افزایش بیش از حد تورم میتواند مشکلاتی مانند کاهش قدرت خرید مردم و نارضایتی اجتماعی را به همراه داشته باشد. بنابراین، دولتها باید دقت کنند تورم را در سطحی معقول و کنترل شده نگه دارند تا بتوانند از منافع آن بهرهمند شوند. در حال حاضر بسیاری نسبت به نیت تیم اقتصادی دولت مطلع هستند. یکی از اصلیترین منافع تورم برای دولت، کاهش ارزش بدهیهای دولت است. با افزایش تورم، ارزش پول کاهش مییابد و در نتیجه بدهیهایی که به ارز ربط دارد، کمتر ارزش پیدا میکند. همچنین تورم میتواند باعث افزایش درآمدهای مالیاتی دولت شود. با افزایش قیمتها، درآمد کسبوکارها و افراد نیز افزایش مییابد که منجر به افزایش مالیات دریافتی دولت میشود. در برخی موارد تورم میتواند باعث تحریک اقتصادی شود. افزایش قیمتها میتواند باعث افزایش هزینههای مصرفی افراد و کسبوکارها شود که خود به رشد اقتصادی کمک میکند. افزایش نرخ ارز و تورم میتواند به رکود اقتصادی منجر شود، بویژه اگر کنترل نشده و شدید باشد. افزایش نرخ ارز و تورم باعث کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم میشود و این امر میتواند باعث کاهش تقاضای مصرفی شود که به نوبه خود میتواند به کاهش تولید و افزایش بیکاری منجر شود. همچنین افزایش نرخ ارز میتواند هزینههای واردات مواد اولیه و کالاهای واسطهای را افزایش دهد و این افزایش هزینهها به تولیدکنندگان منتقل میشود و ممکن است منجر به افزایش قیمتها و کاهش رقابتپذیری تولیدات داخلی شود. نوسانات شدید نرخ ارز و تورم میتواند بیثباتی اقتصادی را افزایش دهد و باعث کاهش اعتماد سرمایهگذاران و کسبوکارها شود. این بیثباتی میتواند منجر به کاهش سرمایهگذاری و ایجاد رکود شود. علاوه بر این، بانک مرکزی ممکن است در پاسخ به افزایش نرخ ارز و تورم، سیاستهای پولی محدودکنندهای مانند افزایش نرخ بهره را اجرا کند که این سیاستها میتواند هزینههای وامگیری را افزایش داده و فعالیتهای اقتصادی را کاهش دهد. این موارد تنها بخشی از اثرات احتمالی افزایش نرخ ارز و تورم بر رکود اقتصادی است و در نهایت، تأثیرات دقیق به عوامل مختلفی بستگی دارد و ممکن است در هر کشور متفاوت باشد.∎