جوان آنلاین: فیلم اشک هور مانند فیلم اسفند به شهید علی هاشمی میپردازد، اما با این تفاوت که اشک هور مقطع دیگری از رشادتهای آن شهید را روایت میکند، فیلم سعی دارد نحوه شهادت علی هاشمی را نشان بدهد و او به عنوان فرمانده در فاصله چند روز به پایان جنگ آخرین نفری بوده که مقر فرماندهی در مجنون را ترک میکند و کسی حتی هم رزمش خبری از نحوه شهادت او ندارد و حتی خانواده شهید و همرزمان او در این تصور هستند که علی هاشمی توسط عراقیها اسیر شدهاست.
در اشک هور بیشتر از اینکه عملیات و جنگ ببینیم، نقش خانواده به خصوص مادر پررنگتر است، به همین دلیل با یک اثر ملودرام مواجهیم که قصد دارد مخاطب را متأثر از احساسات کند. مهدی جعفری به عنوان کارگردان در فیلمهای قبلیاش هم توانسته چنین تأثیری را روی مخاطب بگذارد. یدو یا ۲۳ نفر فیلمهایی بودند که چنین حسی را به تماشاگر منتقل میکردند و در اشک هور نقش مادر و انتظار نقطه عطف فیلم است، اگر چه در آثار دیگر مانند ایستاده در غبار، آباجان یا ویلاییها به این مضمون پرداخت شده، اما در اشک هور انتظار مادر به عنوان عنصر اصلی فیلم قرار گرفته و کارگردان با بهرهگیری که از ملودرام داشته توانسته تا حدی این مادر را به شخصیت تبدیل کند، اما نکتهای که در فیلم رعایت نمیشود حد و مرزهای سینمایی است. گمان بر اینکه انگار فیلم حاصل کوچک شدهای از یک سریال است به همین جهت در مقاطعی کارگردان آنقدر سرگرم عواطف مابین مادر و شهید هاشمی بوده که فراموش کرده باید به چیدمان درام و پرداخت به شخصیتهای دیگر هم توجه کند. همین عدمتوجه در بخشهای بسیاری از فیلم ارتباط مادر و فرزند را دچار خدشه کردهاست. اصرار کارگردان به برانگیختن احساسات تماشاگر متقاعدکننده نیست، چراکه دیگر شخصیتها را فراموش کردهاست؛ یعنی بهتر بود کارگردان محوریت فیلمش را گسترش میداد. در نسخه کنونی هیچ کدام از آدمهای فیلم نه همسر شهید، نه پسرش و نه برادرش به شکلی منسجم به شخصیت تبدیل نمیشوند و کارگردان سعی کرده با پرداخت کلیشهای همان تصویر همیشگی را از ارتباط شهید با مادر نشان بدهد. فارغ از ذرهای تفاوت در نوع پرداختن به شخصیت علی هاشمی و مادرش، مادری که شهادت فرزندش را باور نمیکند و به انتظار بازگشت اوست، هر چقدر هم موقعیت احساسی ساخته شود، اما موقعیت واقعگرایانه پدید نیامدهاست.
احساس میشود در اشک هور با فقدان فیلمنامه مواجهیم، بنابراین بسترسازی مناسبی برای گسترش ایده صورت نگرفته تا حدی که فیلم در بعضی از سکانسها میتواند یک کلیپ سفارشی باشد، به این دلیل که فیلم نگاه سینمایی ندارد. عدم تمرکز در پرداخت صریحتر به موضوع و اینکه نبوغ بکری صورت بگیرد در فیلم وجود ندارد، جز چند دیالوگ و سکانسهای احساسی مانند واکس زدن پوتین توسط مادر یا شنیدن خبر شهادت و آن کلوزآپی که از مادر گرفته میشود که منجر به فلاشبک و مرور خاطرات مادر با فرزند شهیدش میشود.
به نظر میرسد اشک هور در قالب سریال شاید بتواند حرفهای جدیدی بزند، اما در فیلم سینماییاش همه چیز تحت تأثیر عواطفی است که روی پرده سینما جواب نمیدهد. بازی رؤیا افشار در نقش مادر شهید علی هاشمی مثل همیشه درخشندگی خاصی را به همراه دارد.
اشک هور نگاه سینمایی ندارد
در مقاطعی کارگردان آنقدر سرگرم عواطف مابین مادر و شهید هاشمی بوده که فراموش کرده باید به چیدمان درام و پرداخت به شخصیتهای دیگر هم توجه کند
صاحبخبر -
∎