همشهری آنلاین – گروه سیاسی: عملکرد حکومت پهلوی و کارگزاران آن از نخستین سالهای آغاز حکمرانی رضاخان تا ۲۲ بهمنماه ۱۳۵۷ همواره با انواع فسادهای مالی و اقتصادی همراه بوده است. از زمینخواری و اندوختن ثروتهای نامشروع گرفته تا انحصار اقتصادی، رشوهخواری و تبانی در معاملات دولتی جزو عمدهترین مفاسد اقتصادیای بوده که از ارشدترین مقامهای دربار تا وابستگان خاندان سلطنتی همواره درگیر آن بودهاند و با وجود گزارشهای موجود در این زمینه، هیچگاه اقدامی برای جلوگیری از تاراج ثروت ملت ایران انجام نشد.
در چنین شرایطی یکی از اصلیترین ریشههای دامنگستر شدن فساد بیسابقه تاریخی در ساختارهای حکومتی دوره پهلوی آلودگی شخص شاه در انواع مفاسد اقتصادی بود، موضوعی که مسیر همواری برای انواع اختلاسها و سوءاستفادههای مالی را برای درباریان و همچنین وابستگان و بسیاری از کارگزاران حکومتی گشود.
روایتها و اسناد تاریخی منتشرشده از دوره پهلوی اول و دوم مملو از برگهای سیاه فساد اقتصادی پدر و پسر پهلوی است. از زمینخواریها و ولع ثروتاندوزی رضاخان گرفته تا مشارکت محمدرضا در انواع سوءاستفادههای مالی در شرکتها و معاملات دولتی همگی گواه فساد اقتصادی سیستماتیکی است که بهعنوان روال جاری همه شئون سیاسی و اقتصادی کشور را درگیر کرده بود.
در این میان اما، پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمنماه ۱۳۵۷ را باید خط پایانی بر تاراج ثروت ملت ایران ازسوی کارگزاران و مقامهای ارشد حکومت دانست. علاوه بر اینکه طی دهههای گذشته از عمر جمهوری اسلامی، دوست و دشمن به سادهزیستی و پاکدستی رهبران نظام اذعان داشتهاند مفاسد اقتصادی و مالی از شکل سیستماتیک خود خارج شد و کارنامه فعالیتهای حدود ۵ دههای قوه قضاییه جمهوری اسلامی گواه رسیدگی قاطع به پروندههای سوءاستفاده مالی و اقتصادی دانهدرشتهاست.
۱
۳۵میلیارد دلار؛ تخمینی از ثروت شاه
روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز در سال ۲۰۰۹ در گزارشی به تخمینی درباره میزان داراییهایی که شاه با خود از ایران خارج کرد پرداخت که مهمترین محورهای آن در ادامه میآید.
۱- تخمین میزان ثروت: شاه مخلوع ایران ۳۵میلیارد دلار دارایی از ایران خارج کرده است.
۲- رقم بیش از اینهاست: نگاهی به برخی فعالیتهای افراد نزدیک به شاه مخلوع بعد از سرنگونی نشان میدهد رقمها بیش از این است.
۳- شکل خروج از کشور: به نظر میرسد این رقم متعلق به خروج مستقیم دارایی به شکل ارز از کشور باشد.
۴- ثروتهایی که محاسبه نشده است: املاک و سهام خاندان پهلوی در خارج از کشور در این میزان محاسبه نشده است.
۵- بزرگترین اختلاسگر تاریخ: در گزارش فایننشال تایمز نام محمدرضا پهلوی در کنار نامهایی مانند صدام حسین، زینالعابدین بنعلی و سوهارتو بهعنوان بزرگترین اختلاسگران تاریخ نام برده شده است.
۲
ثروتهایی که شاه با خود برد
احمدعلی مسعود انصاری، یکی از همراهان محمدرضا پهلوی است که طی سالهای اخیر افشاگریهای مهمی درباره میزان داراییهایی که شاه با خود از ایران خارج کرده داشته است. یکی از این افشاگریها مربوط به گفتوگوی او با مرکز اسناد انقلاب اسلامی در آذرماه ۱۳۹۹ است که مهمترین محورهای آن را در ادامه میخوانید.
۱- ثروتی که به ارث رسید: یک بخش از ثروت شاه ۶۲ میلیون دلار بود که تا زمانی که شاه زنده بود، قسمتی از آن را خرج کرد و ۵۰ میلیون دلار یا کمتر باقی ماند که بهعنوان «ارث» تقسیم شد.
۲- مستغلات: بخش دیگری از ثروت پهلوی مربوط به مستغلات این خاندان است. برای نمونه ویلای سوورتا در سوئیس که فروختند و پولش را تقسیم کردند. املاک آنان در خارج از کشور و در همه نقاط دنیا پراکنده است و البته بیشتر زمینهایی است که این خاندان در اسپانیا دارند.
۳- جواهرات: بخش دیگری از ثروت پهلوی مربوط به جواهراتی است که خاندان پهلوی از ایران خارج کردند. گفته میشود بخشی از این جواهرات در قالب ۴ صندوق بزرگ به بانکهای سوئیس سپرده شده است.
۳
روایتهای غربی از ثروت غارتشده ایران
بخش مهمی از اطلاعاتی که درباره میزان داراییها و ثروتی که خاندان پهلوی از سرمایههای ملت ایران تاراج کردهاند طی سالهای اخیر ازسوی رسانههای غربی افشا شده است که برخی از آنها را در ادامه میخوانید.
۱- هواپیمایی پر از ثروت ملت ایران: روزنامه دیلی تلگراف انگلیس در گزارشی که در ۱۸ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شد درباره داراییهای خارجشده از ایران عنوان میکند که «شاه آنقدر طلا و وسایل قابل حمل بار هواپیما کرده بود که هواپیما بلند نمیشد».
۲- یکی از بزرگترین ثروتهای خصوصی جهان: نیویورک تایمز در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، طی گزارشی که در روزنامههای ایران هم بازتاب یافت درباره ثروت شاه نوشته است: «براساس برآورد بانکداران، شاه ایران یکی از بزرگترین ثروتهای خصوصی جهان را که به بیش از یک میلیارد دلار بالغ میشود، داراست. قسمت اعظم ۲ تا ۴میلیارد دلار پولی که ظرف ۲ سال گذشته از ایران به آمریکا منتقل شده به خانواده سلطنتی تعلق داشته است».
۳- گوشهای از یک ثروت افسانهای: روزنامه انگلیسی دیلیاکسپرس در ۲۸مارس ۱۹۷۸ در گزارشی نوشت: «شاه یک ملک بزرگ هم در منطقه کوههای راکی آمریکا به قیمت یک میلیون پوند انگلیس خریده بود. میزان ثروت و داراییهای شاه مخلوع در خارج از کشور بهحدی بود که تنها اشرف پهلوی، خواهر وی در نوروز سال۵۳ در یک قمارخانه در شهر کن در یک شب ۱۵میلیون فرانک باخت».
۴- ثروت افسانهای شاه ایران: روزنامه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور نیز در آوریل ۱۹۸۰ طی گزارشی نوشت: «آیا ثروتی که شاه از ایران خارج کرده است افسانهای است؟ بله، افسانهای است، زیرا تاکنون هیچکس جز شاه مخلوع نمیداند هنگام خروج از ایران در ۱۶ژانویه ۱۹۷۹ دقیقا چه مقدار پول با خود برده است. پل ادوایر که ازسوی ایران برای بازپس گرفتن اموال مسروقه بهعنوان وکیل انتخاب شده، معتقد است اگر همهچیز فراهم باشد، لااقل ۵سال طول میکشد میزان دارایی شاه مخلوع اندازهگیری شود، چراکه بسیاری معتقدند شاه و خانوادهاش اموال و پولهای خارجشده را در حسابهای محرمانه ذخیره کردهاند».
۴
روایت فساد در دوره پهلوی
طی دهههای گذشته بخشی از پردهبرداری از فساد مالی و اقتصادی رایج در دوره پهلوی در دربار و همچنین کارگزاران پهلوی ازسوی چهرههای نزدیک به این حکومت انجام شده که در ادامه تنها به گوشهای از آنها اشاره میشود.
۱- پروندههایی که بایگانی شد: حسین فردوست، از متنفذترین چهرههای عصر پهلوی دوم در کتاب خاطرات خود درباره فساد در دوره پهلوی مینویسد: از سال۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تنها در بازرسی(قسمت تحقیق آن) ۳۷۵۰پرونده سوءاستفاده کلان تشکیل شد که عموما به دادگستری ارجاع شد... همه پروندهها با دستور شفاهی نخستوزیر به وزیر دادگستری بایگانی میشد و شاه هم اهمیتی نمیداد».
۲- فساد پشت در اتاق شاه: پرویز راجی، آخرین سفیر شاه در لندن در کتاب خاطرات خود درباره فساد اقتصادی دوران پهلوی به نقل از امیرعباس هویدا مینویسد: «فساد در مقامهای بالا به مقیاسی شرمآور رواج دارد»، تا جایی که علی امینی از زبان محمدرضا پهلوی میگوید: «یک روز اعلیحضرت به من گفتند آمریکاییها میگویند که فساد پشت در اتاق شماست که شاه باشد. گفتم بله».
۳- دلیل اصلی ناکارآمدیها: عبدالمجید مجیدی، یکی از رؤسای سازمان برنامه و بودجه در دوران پهلوی در خاطرات خود فساد درون حکومت را علت اصلی ناکارآمدی میداند و میگوید: «مسئله مملکت ما این است که مردم آنطوری که باید و شاید به عملیات دولت، به اقدامات دولت، به تصمیمات دولت اعتماد ندارند. یک علت اصلیاش مسائل فساد است».
۴- اعتراف فرح: فرح پهلوی در بخشی از کتاب خاطرات خود با نام «کهن دیارا» در این زمینه مینویسد: «گفته میشد فساد در میان اطرافیان ما نیز رخنه کرده است».
۵- دزدان حرفهای آریامهری: شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر عصر پهلوی در بخشی از خاطرات خود درباره فساد اقتصادی در آن دوره معتقد است: «یک روز ما از ۳ میلیارد دلار درآمد نفت رسیدیم به ۱۸ میلیارد دلار در عرض ۴۸ساعت... اغلب یا اسلحه بود، یک مقداریاش هم دزدان حرفهای آریامهری افتادند و خوردند. اختلاف ثروت به یک جای عجیبی رسید».
۶- فساد و پول نفت: اردشیر زاهدی، از دیگر چهرههای متنفذ دربار پهلوی که مدتی داماد محمدرضا پهلوی هم بود، درباره فساد اقتصادی آن دوره در گفتوگو با پروژه تاریخشفاهی هاروارد معتقد است: «بزرگترین بدبختیای که پیش آمد این یکدفعه بالا رفتن نفت و پول زیادی بود که به دست همه افتاد که نمیدانستند چه جور خرجش کنند که متأسفانه این خودش یک فسادی درست کرد و آنهایی هم که در این جریانات استفاده میبردند... متأسفانه چون یکدفعه مقدار زیادی پول به دستمان افتاد که نمیتوانستیم چه کار بکنیم، این باعث شد که فساد درست کنیم».
۵
لانهگزینی فساد در بنیاد پهلوی
بنیاد پهلوی یکی از مهمترین کانونهای فساد مالی و اقتصادی در دوره پهلوی به حساب میآید که اگرچه در آن دوره با پوشش خیریه و اقدامهای عامالمنفعه فعالیتهای خود را پیش میبرد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگهای مهمی از فساد اقتصادی در این بخش افشا شد.
۱- انباشت ثروت ملت ایران: بررسیهای تاریخی و اسنادی انجامشده نشان میدهد که دارایی بنیاد پهلوی در سال ۱۳۴۹ برابر با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار بود که در ۲ سال آخر حکومت شاه به ۳ میلیارد دلار رسید. در چنین شرایطی دارایی کلی بنیاد زمینهساز قدرت و نفوذ دولت در اقتصاد میشد. بر این اساس بنیاد پهلوی بهصورت یک منبع سرمایهای شرکتهای متعلق به دربار و همچنین بهصورت یک وسیله بانفوذ کنترل اوضاع اقتصادی کشور و ابزار نظارت بر تمامی شئون صنعتی و مالی تعیینکنندهترین نقش را در مالاندوزی خانواده سلطنتی داشت.
۲- منبعی برای سرمایهگذاری شخصی: در کتاب «مردی برای تمام فصول» نوشته مظفر شاهدی به نقل از رابرت گرام، خبرنگار روزنامه فایننشال تایمز درباره داراییهای بنیاد پهلوی و بهرهبرداری از آن آمده است: «بنیاد پهلوی بهطور رسمی یک سازمان خیریه بود که ظاهرا از ثروت شاه تغذیه میشد، اما عملا از ۳ طریق برای کمک به رژیم مورد استفاده قرار میگرفت: یکی برای مستمریها، دیگری وسیله کنترل از طریق سرمایهگذاری در بخشهای معینی در اقتصاد مملکت، سومی یک منبع سرمایهگذاری برای شرکتهای وابسته به شاه».
۳- منبعی برای تولید نارضایتی: در یکی از گزارشهای سفارت آمریکا در تهران درباره بنیاد پهلوی آمده است: «رقمی در حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد درآمد این بنیاد به اعضای خانواده سلطنتی میرسد. بنیاد بهطور مؤثری اداره نمیشود، چراکه اکثرا از آن برای یافتن شغل برای دوستان و وابستگان خاندان پهلوی استفاده میشود. چون این بنیاد از پشتیبانی دربار برخوردار است، اولویتهایی بیاندازه به آن داده میشود، به طوری که توسعه تجارت ایران را مختل ساخته و مانع رشد آن میشود. بنیاد سرچشمه بیشتر نارضایتیهای ایرانیان از فعالیتهای خانواده سلطنتی است».