به گزارش جماران، الجزیره نوشت: «ایلان ماسک»، میلیاردر سرشناس، بخش قابل توجهی از وقت و سرمایه شخصی خود را صرف حمایت از کمپین انتخاباتی «دونالد ترامپ» کرد. او با سرمایهگذاری بیش از ۲۶۰ میلیون دلار نقش پررنگی در بازگشت «ترامپ» به کاخ سفید ایفا نمود. این حمایت مالی و سیاسی، دستاوردهای قابل توجهی برای «ماسک» به همراه داشت؛ بهگونهای که توانست جایگاهی ویژه در حلقه نزدیکان رئیسجمهور جدید کسب کند. حضور او در ضیافت شام خانوادگی «ترامپ» به مناسبت روز شکرگزاری، نشانهای از نفوذ تازه به دست آمدهاش در سطوح بالای قدرت است.
ماسک در رأس دپارتمان کارایی دولت
«ایلان ماسک» اخیراً به سمت رئیس «دپارتمان کارایی دولت» منصوب شده است؛ نهادی نسبتاً ناشناخته که مأموریت آن نظارت و ارزیابی عملکرد تمامی نهادهای دولت فدرال را بر عهده دارد. در حالی که «دونالد ترامپ» در نخستین روزهای بازگشت خود به قدرت مشغول بازنگری در سیاست خارجی ایالات متحده است، «ماسک» نیز توانسته جایگاه خود را بهعنوان یکی از چهرههای کلیدی در عرصه دیپلماسی غیررسمی دولت «ترامپ» تثبیت کند.
دیپلماسی در سایه: تأثیر ماسک بر سیاست خارجی ترامپ
«ایلان ماسک» در تماس تلفنی با رئیسجمهور اوکراین، «ولودیمیر زلنسکی»، و همچنین در مراسم بازگشایی کلیسای نوتردام پاریس به میزبانی رئیسجمهور فرانسه، «امانوئل مکرون»، «دونالد ترامپ» را همراهی کرد. نقش فزاینده «ماسک» بهعنوان مشاوری تأثیرگذار در حوزه سیاست خارجی، به یکی از عوامل کلیدی و غیرقابل پیشبینی برای دولت جدید «ترامپ» تبدیل شده است. اگر نفوذ او در ساختار قدرت کاخ سفید به همان اندازه دوران کارزار انتخاباتی و دوره انتقال قدرت ادامه یابد، میتوان انتظار داشت که سیاست خارجی آمریکا نه تنها بر پایه ثروت و جهانبینی «ماسک»، بلکه بیش از هر چیز تحت تأثیر جاهطلبیها و انگیزههای شخصی او شکل گیرد.
سود اقتصادی در سایه سیاست: بازده مالی حمایت از ترامپ
سرمایهگذاری ۹رقمی «ایلان ماسک» در حمایت از انتخاب مجدد «دونالد ترامپ» بهسرعت بازده مالی چشمگیری برای او به همراه داشت. ارزش سهام شرکت تسلا از مرز ۱ تریلیون دلار عبور کرد و ثروت شخصی «ماسک» بلافاصله پس از پیروزی «ترامپ» به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار افزایش یافت. سرمایهگذاران بر این باورند که دسترسی مستقیم «ماسک» به رئیسجمهور جدید میتواند فرصتهای اقتصادی بیسابقهای برای شرکتهای تحت مدیریت او ایجاد کند. بسیاری از تحلیلگران نیز معتقدند که حتی سیاست خارجی ایالات متحده ممکن است در راستای تأمین منافع این امپراتوریهای اقتصادی بزرگ شکل گیرد.
یارانههای دولتی و سودهای میلیاردی: رابطه ماسک با منابع عمومی آمریکا
«ایلان ماسک» سالهاست که با بهرهگیری از رویکردی هوشمندانه، توانسته منابع مالیاتی شهروندان آمریکایی را به سوی پروژههای تجاری خود هدایت کند؛ آن هم از طریق ارائه تصویری از فعالیتهای شرکتهایش بهعنوان بخشی از منافع عمومی. در آغاز دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما»، دولت فدرال در چارچوب برنامههای محرک اقتصادی و توسعه انرژیهای پاک، وامی به ارزش ۴۶۵ میلیون دلار در اختیار شرکت تسلا قرار داد. این اقدام نقش بسزایی در تحول تسلا از یک بازیگر کوچک به یکی از پیشگامان صنعت خودروسازی جهان ایفا کرد.
استارلینک در خط مقدم جنگ: از اوکراین تا قراردادهای پنهانی با پنتاگون
در سال ۲۰۱۵، روزنامه لسآنجلس تایمز گزارشی منتشر کرد که نشان میداد مجموع یارانههای دولتی دریافتشده توسط شرکتهای تحت مدیریت «ایلان ماسک»، از جمله تسلا و اسپیسایکس، به حدود ۵ میلیارد دلار میرسد؛ رقمی که در سالهای بعد بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. بهعنوان نمونه، اگرچه «ماسک» در ابتدا خدمات اینترنت ماهوارهای استارلینک را بهصورت رایگان در اختیار اوکراین در جریان جنگ با روسیه قرار داده بود، اما پس از تهدید به قطع این خدمات، پنتاگون—وزارت دفاع آمریکا—بهطور بیسروصدا هزینههای مربوطه را تقبل کرد؛ مبلغی که تاکنون جزئیات دقیق آن فاش نشده است.
نفوذ تجاری «ایلان ماسک»؛ از سیاست داخلی آمریکا تا معادلات ناتو
با این حال، حتی این نمونهها در مقایسه با میزان نفوذی که منافع تجاری «ایلان ماسک» میتوانند در آینده بر سیاست خارجی ایالات متحده اعمال کنند، ناچیز به نظر میرسند. در حالی که اتحادیه اروپا در تلاش است پلتفرم رسانه اجتماعی «ماسک»، یعنی ایکس، را تحت نظارتهای سختگیرانهتری قرار دهد و او را به دلیل عدم پایبندی به این مقررات مجازات کند، «جیدی ونس»، معاون رئیسجمهور جدید آمریکا، پیشنهادی جنجالی مطرح کرده است. او اعلام کرده که ادامه حمایت ایالات متحده از ناتو میتواند مشروط به عقبنشینی اروپا از این سیاستهای محدودکننده علیه ایکس شود.
لابی ماسک برای حذف مالیات خودروهای برقی
از سوی دیگر، «ایلان ماسک» از دولت «ترامپ» درخواست کرده است تا مالیاتهای مرتبط با خودروهای برقی را لغو کند؛ اقدامی که میتواند ضربهای جدی به تولیدکنندگان بزرگ آمریکایی مانند جنرال موتورز و فورد وارد کند. این تصمیم نهتنها به نفع تسلا خواهد بود—زیرا رقبای اصلی «ماسک» را تضعیف میکند—بلکه به سود چین نیز تمام میشود؛ کشوری که در بازار خودروهای برقی پیشتاز است و بخش قابل توجهی از تولیدات تسلا در آن انجام میشود.
آفریقا، میدان جدید نفوذ ماسک
نفوذ «ایلان ماسک» بر سیاست خارجی ایالات متحده میتواند تأثیری فراتر از حد انتظار در مناطقی از جهان داشته باشد که «دونالد ترامپ» در دوران ریاستجمهوری خود توجه چندانی به آنها نشان نداده است. یکی از این مناطق، جنوب صحرای بزرگ آفریقا است؛ منطقهای که ترامپ عمدتاً نادیده گرفت، مگر در مواردی که با اظهارات توهینآمیز کشورهای این منطقه را تحقیر کرد یا برخی از آنها را در چارچوب سیاست موسوم به «ممنوعیت سفر مسلمانان» هدف قرار داد. در چنین فضایی، منافع تجاری و فناوریمحور «ماسک» میتواند به عاملی تعیینکننده در شکلدهی به رویکرد جدید آمریکا نسبت به این منطقه تبدیل شود.
در این میان، خدمات اینترنت ماهوارهای استارلینک، متعلق به «ایلان ماسک»، با سرعتی چشمگیر در سراسر آفریقا در حال گسترش است. این فناوری توانسته است دسترسی به اینترنت را در بسیاری از کشورهای این قاره بهبود ببخشد، اما روند توسعه آن با موانع قانونی و نظارتی متعددی روبهرو است. این چالشها میتوانند به حوزهای تبدیل شوند که ماسک از نفوذ خود بر سیاست خارجی ایالات متحده برای تحت فشار قرار دادن دولتهای آفریقایی جهت کاهش محدودیتها و تسهیل قوانین مرتبط با فعالیتهای استارلینک بهرهبرداری کند.
چنین اقدامی میتواند پیامدهای دوگانهای برای کشورهای هدف به همراه داشته باشد. از یک سو، افزایش دسترسی شهروندان به اینترنت، فرصتهای جدیدی برای توسعه دیجیتال، رشد اقتصادی، و ارتقای زیرساختهای ارتباطی فراهم میکند. از سوی دیگر، این روند میتواند به تضعیف یا حتی نابودی شرکتهای مخابراتی محلی منجر شود و در نتیجه، فرصتهای شغلی در این حوزه را به خطر بیندازد. وابستگی به یک ارائهدهنده خارجی قدرتمند، نهتنها رقابت را محدود میکند بلکه میتواند زیرساختهای ارتباطی داخلی را در برابر چالشهای امنیتی و اقتصادی آسیبپذیرتر سازد. با این حال، منافع این سیاست برای «ایلان ماسک» کاملاً آشکار است؛ او در موقعیتی ممتاز قرار دارد تا از اهرمهای نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در این منطقه و سایر نقاط جهان برای گسترش امپراتوری تجاریاش بهرهبرداری کند و جایگاه خود را بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در عرصه فناوری جهانی تثبیت نماید.
آزادی بیان یا قدرتطلبی رسانهای؟ انگیزههای پشت خرید توییتر
فراتر از حمایت از سیاستها و مواضعی که به افزایش ثروت هنگفتش منجر میشود، «ایلان ماسک» دستور کاری سیاسی با گرایشهای محافظهکارانه را شکل داده است که در برخی موارد حتی بر منافع مالی او اولویت مییابد. خرید ناگهانی پلتفرم توییتر—که اکنون به ایکس تغییر نام داده است—به نظر میرسد تصمیمی فراتر از یک سرمایهگذاری صرفاً اقتصادی باشد. این اقدام ریشه در باور عمیق «ماسک» به مفهوم مطلقگرایانه «آزادی بیان» و تمایل او به در اختیار داشتن سکویی مستقل برای بیان آزادانه دیدگاههای شخصیاش درباره مسائل جهانی دارد.
همراستایی با راست افراطی: پیوندهای سیاسی ماسک در آمریکا و اروپا
با حرکت تدریجی «ایلان ماسک» به سمت مواضع جناح راست افراطی—که بهطور مداوم در پلتفرم ایکس بازتاب مییابد—او نوعی همفکری و اشتراک نظر با «دونالد ترامپ» پیدا کرده است. در ماههای اخیر، «ماسک» در پستهای خود از کاهش کمکهای خارجی آمریکا حمایت کرده و نسبت به معاهدات بینالمللی که به زعم او «آزادیهای شهروندان آمریکایی را محدود میکنند» ابراز مخالفت نموده است؛ ایدههایی که بهوضوح با رویکردهای «ترامپ» همراستا بوده و با استقبال او مواجه شدهاند. این همسویی فکری نشان میدهد که نفوذ «ماسک» دیگر صرفاً به حوزه اقتصاد محدود نمیشود، بلکه بهطور فزایندهای در عرصه سیاست نیز تأثیرگذار شده و او را به یکی از چهرههای مهم در شکلدهی به گفتمان سیاسی معاصر آمریکا تبدیل کرده است.
«دونالد ترامپ» و «ایلان ماسک» بیتردید علاقه مشترکی به نزدیکی به حکومتهای اقتدارگرا و جریانهای راست افراطی دارند. پس از ایجاد جنجال در روز تحلیف «ترامپ» به دلیل انجام حرکتی که شبیه به سلام نازی تلقی شد—اتهامی که «ماسک» بعدها در فضای مجازی با لحنی تمسخرآمیز به آن واکنش نشان داد—او از طریق ویدئو در رویدادی که توسط حزب راست افراطی ای اف دی آلمان برگزار شد، حضور پیدا کرد. «ماسک» پیشتر نیز به صراحت اعلام کرده بود که «تنها حزب ای اف دی میتواند آلمان را نجات دهد.»
علاوه بر حمایت از جریانهای راست افراطی در ایالات متحده و آلمان، «ایلان ماسک» از احزاب مشابه در کشورهای دیگر نیز پشتیبانی کرده است. او در بریتانیا از گروههای راست افراطی مخالف مهاجرت حمایت کرده و در گذشته اظهاراتی مطرح کرده که به نظر میرسد نوعی مماشات با سلطه روسیه بر کریمه باشد—مواضعی که گفته میشود پس از برقراری ارتباط مستقیم او با «ولادیمیر پوتین» اتخاذ شده است. علاوه بر این، «ماسک» دیدگاههایی ابراز کرده که همسو با جاهطلبیهای چین برای تسلط بر تایوان است، موضوعی که نگرانیهایی جدی درباره تأثیر نفوذ او بر سیاست خارجی ایالات متحده برانگیخته است.
حمایت ماسک از خاویر میلی
«ماسک» همچنین در حال گسترش روابط خود با «خاویر میلی»، رئیسجمهور راستگرای آرژانتین است؛ رییس جمهوری که برای مهار تورم افسارگسیخته، سیاستهای سختگیرانه ریاضت اقتصادی را اجرا کرده است. اگرچه این سیاستها به کاهش هزینههای دولتی منجر شدهاند، اما بهای سنگینی همچون سقوط تولید ناخالص داخلی و افزایش نرخ فقر در پی داشتهاند. با این حال، «ماسک» سیاستهای «میلی» را الگویی موفق میداند که میتواند در ایالات متحده نیز پیادهسازی شود، رویکردی که نشاندهنده گرایش او به حمایت از راهبردهای اقتصادی و سیاسی افراطی در سراسر جهان است.
ایلان ماسک در جستوجوی کنترل سرنوشت جهان
برای درک نقش «ایلان ماسک» در دولت آینده آمریکا، نباید صرفاً به دنبال تعیین گرایشهای ایدئولوژیک او در سیاست خارجی بود. نگرانیهای «ماسک» درباره مسائل جهانی مانند جنگ و صلح، کمتر به دلیل پایبندی به اصول یا ارزشهای خاص است و بیشتر از این باور ناشی میشود که خود او باید تصمیمگیرنده اصلی در این مسائل باشد. در واقع، «ماسک» فردی خودمحور است که میخواهد نقش اصلی را در تعیین سرنوشت جهان ایفا کند. او علاقه دارد که چشماندازهای بزرگ را خودش طراحی و اجرا کند، حتی اگر این چشماندازها به خاطر روحیه دمدمیمزاج و تغییرپذیرش، مدام تغییر کنند. به عبارتی، آنچه برای او مهم است، نقش رهبری و کنترل بر تحولات جهانی است، نه محتوای ثابت و اصولی این تحولات.
مواضع جنجالی ماسک در سیاست خارجی
نقش «ماسک» در جنگ روسیه و اوکراین نمونهای بارز از تلاش او برای اثرگذاری بر معادلات بینالمللی است. مدت کوتاهی پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، او «ولادیمیر پوتین» را به یک مبارزه تنبهتن برای حل این بحران به چالش کشید—اقدامی نمایشی که البته بینتیجه ماند. با این حال، «ماسک» به سرعت از نمایشهای نمادین فراتر رفت و تصمیم گرفت خدمات اینترنت ماهوارهای استارلینک را در اختیار اوکراین قرار دهد. این اقدام، اگرچه در ابتدا بهعنوان حرکتی بشردوستانه معرفی شد، اما این اقدام بخشی از تلاش گستردهتر «ماسک» برای مدیریت این درگیری بوده است. این مسئله را میتوان بهروشنی در تصمیمات او برای محدود کردن موارد استفاده از استارلینک—علیرغم اعتراضات دولت اوکراین و فرماندهان نظامی این کشور—مشاهده کرد.
علاوه بر این، گزارشها حاکی از آن است که «ماسک» در ابتدای بحران، گفتوگوهایی محرمانه و فاشنشده با «ولادیمیر پوتین» داشته است. او حتی بهصورت غیررسمی و بدون دریافت هیچگونه درخواست رسمی، یک «طرح صلح» ارائه داد؛ طرحی که بهسرعت از سوی «ولودیمیر زلنسکی»، رئیسجمهور اوکراین، رد شد، چرا که این طرح بهنوعی امتیازدهی به روسیه تلقی میشد.
بهطور خلاصه، «ایلان ماسک» بهصورت یکجانبه تصمیم گرفت خود را بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در بحران جنگ روسیه و اوکراین مطرح کند. او که پیشتر تلاش کرده بود بهعنوان یک شهروند عادی، مدیریت این درگیری را بهطور مستقیم و در ابعاد محدود در دست بگیرد، اکنون با نقشی روبهرشد بهعنوان یک عامل شبهدولتی در دولت «ترامپ»، جایگاه خود را در عرصه تحولات جهانی تثبیت کرده است. این موقعیت جدید نهتنها احساس تأثیرگذاری و اهمیت شخصی او در سیاست بینالملل را تقویت میکند، بلکه به «ماسک» این امکان را میدهد تا جاهطلبیهای خود را در سطحی گستردهتر از همیشه دنبال کند.
گسترش نفوذ ایلان ماسک از تجارت تا سیاست جهانی
«ماسک» بهعنوان یک تاجر موفق، همواره رویکردی گستردهنگر اتخاذ کرده و با سرمایهگذاری در حوزههای متنوعی مانند خودروهای برقی، سفرهای فضایی، و رسانههای اجتماعی، امپراتوری تجاری چندوجهی و پیچیدهای خلق کرده است که میتوان آن را به هیولایی چندسر تشبیه کرد؛ موجودی که هر یک از سرهای آن نمایانگر بخشی از نفوذ او در صنایع مختلف است. اکنون که او وارد عرصه سیاست شده، رهبری نهادی ناشناخته به نام «دپارتمان کارایی دولت» را بر عهده دارد؛ نهادی که به نظر میرسد دامنه نفوذ و صلاحیتهای خود را فراتر از چارچوبهای معمول، در سراسر ساختار دولت فدرال گسترش داده است. با چنین پیشینهای، میتوان پیشبینی کرد که «ایلان ماسک» در سیاست خارجی نیز رویکردی همهجانبه و مداخلهگرانه اتخاذ خواهد کرد. او بهاحتمال زیاد در هر بحران یا موقعیت بینالمللیای که احساس کند از کارشناسان و متخصصان موجود آگاهتر و کارآمدتر است، بهطور مستقیم وارد عمل خواهد شد. این نگرش میتواند تأثیرات عمیق و گاه پیشبینیناپذیری بر روند سیاست خارجی ایالات متحده در سالهای پیش رو داشته باشد، بهویژه در حوزههایی که منافع تجاری و شخصی او با معادلات ژئوپولیتیکی تلاقی پیدا میکند.
از کسبوکار تا دیپلماسی: ماسک چگونه جای دیپلماتها را میگیرد؟
«دونالد ترامپ» که در انتخاب نزدیکترین مشاوران خود، وفاداری و ثروت را بر تخصص و تجربه دیپلماتیک ترجیح میدهد، و همین رویکرد باعث میشود افرادی مانند «ایلان ماسک» وارد حوزههایی شوند که معمولاً در اختیار دیپلماتهای حرفهای است. به نظر میرسد نهتنها چنین دخالتهای فراتر از حد معمول را تحمل میکند، بلکه بهطور فعال از آنها استقبال و حتی تشویق میکند.
«ماسک» اخیراً با سفیر ایران در سازمان ملل دیدار کرده تا درباره بازنگری روابط میان دو کشور مذاکره کند. این دیدار البته از سوی مقامات ایرانی تکذیب شد. این کار در شرایطی انجام میشود که پس از ترور یک ژنرال ارشد ایرانی به دستور «ترامپ» در دوره اول ریاستجمهوریاش و طرح احتمالی ایران برای ترور «ترامپ» در پاسخ به آن، روابط دو کشور بسیار پیچیده شده است. در حالت عادی، چنین مذاکرات حساسی، بهویژه در شرایط پرتنش خاورمیانه، معمولاً به دیپلماتهای برجسته و حرفهای سپرده میشود، نه به یک میلیاردر دمدمیمزاج. اما نقش فزاینده «ماسک» در سیاست خارجی آمریکا نشان میدهد که او نهتنها محدود به حوزههای فناوری و تجارت نیست، بلکه تلاش میکند بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات ژئوپولیتیکی نیز جایگاهی برای خود دستوپا کند.
ماسک و رؤیای بازطراحی نظم جهانی
اما «دونالد ترامپ» همانند دیگر رؤسایجمهور نیست و ایلان «ماسک» نیز شبیه به سایر میلیاردرها نیست. ترامپ با شعار «آمریکا را دوباره عظیم کنیم» نشان داده که علاقه چندانی به سیاست خارجی ندارد، در حالی که «ماسک» جاهطلبیهای بزرگی برای بازطراحی نظم جهانی—و حتی فراتر از آن، شکلدهی به آینده سیارات دیگر—بر اساس دیدگاهها و امیال شخصی خود در سر میپروراند. چه در عرصه دیپلماسی خاورمیانه، چه در مناقشات ژئوپلیتیکی اروپا، و چه در توسعه زیرساختهای آفریقا، باید انتظار داشت که ایلان «ماسک» مدعی شود بهترین راهکارها را در اختیار دارد؛ این بار نه فقط بهعنوان یک کارآفرین جاهطلب، بلکه با پشتوانهای قدرتمند به نام دولت ایالات متحده آمریکا.