گروه سیاسی: رضا غبیشاوی درعصرایران نوشت: بهترین واکنش به سخنان و رفتار اخیر ترامپ این است که برای منافع ایران و دفع شر ترامپ، همین امروز پزشکیان گوشی تلفن را بردارد و شخصا با ترامپ تماس بگیرد و درباره یک توافق و معامله خوب، گفتگو کند.محور و زمینه مشترک گفتگو و معامله میان دو رئیس همان چیزی است که ترامپ گفته و ایران هم بارها آن را تکرار کرده : ایران سلاح هسته ای ندارد و قرار نیست داشته باشد.
ترامپ سه شنبه ضمن امضای بخشنامه "فشار حداکثری علیه ایران"، خواستار مذاکره و دیدار با همتای ایرانی خود شد و گفت که برای معامله و توافق عالی با طرف ایرانی آماده است.
او در نخستین موضع گیری طولانی و بیش از چند کلمه ای، درباره ایران صحبت کرد و گفت: به ایران که بسیار مورد توجه است می گویم تمایل دارم بتوانم معامله عالی داشته باشم. دوست نداشتم امضا کنم…می خواهم یک توافق عالی بکنیم… فقط ثابت کنند سلاح هسته ای نمی سازند…که نباید کار سختی باشد... ایرانیان را دوست دارم. این (امضای بخشنامه فشار حداکثری)، یکی از آنها ست که درباره اش دو دل هستم اما همه می گویند باید امضا کنم…امیدوارم خیلی نیاز نباشد از این سیاست استفاده کنیم و بتوانیم سر برنامه هسته ای به یک توافق برسیم. آنها (ایران) نمی توانند یک چیز را داشته باشند. نمی توانند سلاح هسته ای داشته باشند" ایران کشور ضعیفی نیست قوی است".
او گفت در امضای بخشنامه "فشار حداکثری علیه ایران" دو دل و از این کار متنفر بوده است. با این حرف ارزش آن را کاهش داد. این بخشنامه هیچ تحریم جدیدی را شامل نمی شود بلکه تاکیدی بر تحریم های موجود است.
ترامپ شیوه خاص خود را برای تعامل با دیگران دارد. حتی هم پیمانان و متحدانی مثل کانادا و اروپا. روش کار او این است. خواسته ای را مطرح می کند. سپس مجازات / تحریم علیه طرف مقابل اعمال یا تهدید می کند. هدف این است که طرف مقابل به سرعت و حداقل فاصله، با ترامپ تماس بگیرد و درباره چالش و یا مشکل مورد نظر ترامپ، وارد گفتگو و نتیجه حاصل شود.
در همین چند روزی که از بازگشت ترامپ به کاخ سفید می گذرد او با کلمبیا، مکزیک و کانادا وارد چالش شد و علیه آنها مجازات ها، تحریم ها و اقداماتی را انجام داد از جمله اینکه علیه واردات از کانادا و مکزیک، تعرفه سنگین 25 درصدی اعمال کرد. علیه کلمبیا هم تحریم های شدیدی از جمله منع صدور ویزا برای مقامات دولتی و تعرفه 25 درصدی بر واردات اعلام کرد. با این حال در فاصله یک یا دو روز، در مکالمه های تلفنی جداگانه سران کانادا، مکزیک و کلمبیا با ترامپ و کاخ سفید، تحریم ها و اقدامات منفی، متوقف شدند.
ترامپ بعد از امضای بخشنامه فشار حداکثری علیه ایران در کاخ سفید
ترامپ به شیوه خودش یا به روش ترامپی، ایران را دعوت به مذاکره کرده است. روش او این است که اقدامات منفی را علیه طرف مقابل اعمال می کند تا او به سرعت برای گفتگو و مذاکره درباره موضوع مورد اشاره ترامپ، مراجعه کند. بدون تشبیه کامل، مثل اداره برق یا مخابرات که برق و تلفن مشتری را قطع می کنند تا او به سرعت به آنها مراجعه کند.
با این تفاوت که مشکل ترامپ با مکزیک، کانادا و کلمبیا و برزیل و چین و اتحادیه اروپا و انگلیس، واقعا مسائل جدی و مشکل اساسی و در بسیاری از موارد مثل ناترازی تجاری، برد - باخت هستند. ترامپ معترض است که چرا نسبت واردات امریکا از برخی کشورها از صادرات امریکا به آنها بیشتر است. در نتیجه او برای تغییر این ناترازی، دست به اعمال تعرفه بر این واردات می زند. یا در دیگر موارد، مشکل، حرکت پناهجویان از کشورهایی مثل مکزیک و کلمبیا و برزیل به سمت خاک امریکاست. مسئله ای بی نهایت پیچیده و مبهم. با این حال جنس موضوع و خواسته ترامپ از ایران نسبت به این مسائل، ساده تر و مورد توافق دوطرف و برد – برد است.
ترامپ به شیوه ترامپی، طرف ایرانی را دعوت به مذاکره کرده است. این شیوه منحصر به فرد شخص ترامپ را نباید با دیگر سران کشورها مقایسه کرد. او به جای فرمان اجرایی، بخشنامه را انتخاب کرد در حالی که محتوا یکی است. درگفتار هم گفت خواهان تعامل و توافق عالی با ایران است و برای دیدار و گفتگو با همتای ایران، اعلام آمادگی کرد. او گفت یک خواسته دارد و آن اینکه ایران نباید بمب اتمی داشته باشد. حتی گفت که فکر می کند رهبران ایران هم خواهان بمب اتمی نیستند.
او همزمان با امضای بخشنامه "فشار حداکثری علیه ایران" خواستار مذاکره با همتای خود در ایران شده است. مهمترین بخش این بخشنامه، دستور اجرای شدید تحریم ها با هدف صفرسازی صادرات نفت ایران است.
در واکنش به پیشنهاد تماس تلفنی پزشکیان با ترامپ، ممکن است بگویید این رفتار، غیرعادی است. پاسخ این است که مگر ترامپ، عادی است؟ ترامپ، فردی به شدت غیرعادی با رفتارهای عجیب و غریب است. رفتارهایی که به بسیاری از مردم جهان و بیشتر از همه به 85 میلیون انسان ساکن ایران آسیب می زند.
برای حل مسائل غیرعادی با افراد غیرعادی، باید از شیوه های غیرعادی استفاده کرد. ترامپ غیرعادی ترین رئیس در راس غیرعادی ترین کشور جهان است.افراد در حالت عادی هیچ گاه ناگهان با لباس به آب شیرجه نمی زنند مگر اینکه شرایط غیرعادی باشد مثل نجات دادن کسی که در حال غرق شدن است. در این صورت کسی به این رفتار غیرعادی، نه تنها ایراد نمی گیرد بلکه تحسین هم می کند. اگر دست به چنین رفتار غیرعادی نزد مورد بازخواست و ملامت خواهد بود.
ممکن است بگویید وقتی ایران و امریکا، رابطه دیپلماتیک رسمی ندارند؛ وقتی در پایتخت های یکدیگر سفارتخانه ندارند چطور ممکن است سران دو کشور گفتگوی تلفنی داشته باشند؟ پاسخ این است که سران ایران و امریکا قبلا هم یک بار باهم تلفنی گفتگو کرده اند. حسن روحانی و باراک اوباما سران وقت دو کشور در ۵ مهر ۱۳۹۲ گفتگوی تلفنی 15 دقیقه ای داشتند. ثانیا ایران و مصر هم رابطه رسمی و دیپلماتیک ندارند اما بارها سران دو طرف هم باهم دیدار داشته اند هم تلفنی گفتگو کرده اند.
اینکه چیزی نیست ایران با دولت طالبان که آن را به رسمیت نمی شناسد ارتباطات رسمی و کاری و سفرهای رسمی دارد. به تازگی هم عباس عراقچی وزیرخارجه ایران در سفر رسمی به کابل، با نخست وزیر و وزیر خارجه دولت طالبان دیدار و گفتگو کرد. در حالی که دولت جمهوری اسلامی ایران هنوز دولت طالبان (امارت اسلامی افغانستان) را به رسمیت نمی شناسد اما ساختمان سفارت افغانستان در تهران و کنسولگری آنها در مشهد هم تحویل دولت طالبان داده شده گرچه چون به رسمیت نمی شناسیم همچنان پس از گذشت 3 سال از سرنگونی جمهوری اسلامی افغانستان، اما پرچم آن برفراز سفارت افغانستان در تهران است و خبری از پرچم امارت اسلامی نیست.
سفارت افغانستان در تهران با وجود اینکه در اختیار کادر اعزامی دولت طالبان است اما چون ایران این دولت را به رسمیت نمی شناسد همچنان پرچم جمهوری اسلامی افغانستان بر فراز ساختمان این کشور در تهران است
∎
ترامپ سه شنبه ضمن امضای بخشنامه "فشار حداکثری علیه ایران"، خواستار مذاکره و دیدار با همتای ایرانی خود شد و گفت که برای معامله و توافق عالی با طرف ایرانی آماده است.
او در نخستین موضع گیری طولانی و بیش از چند کلمه ای، درباره ایران صحبت کرد و گفت: به ایران که بسیار مورد توجه است می گویم تمایل دارم بتوانم معامله عالی داشته باشم. دوست نداشتم امضا کنم…می خواهم یک توافق عالی بکنیم… فقط ثابت کنند سلاح هسته ای نمی سازند…که نباید کار سختی باشد... ایرانیان را دوست دارم. این (امضای بخشنامه فشار حداکثری)، یکی از آنها ست که درباره اش دو دل هستم اما همه می گویند باید امضا کنم…امیدوارم خیلی نیاز نباشد از این سیاست استفاده کنیم و بتوانیم سر برنامه هسته ای به یک توافق برسیم. آنها (ایران) نمی توانند یک چیز را داشته باشند. نمی توانند سلاح هسته ای داشته باشند" ایران کشور ضعیفی نیست قوی است".
او گفت در امضای بخشنامه "فشار حداکثری علیه ایران" دو دل و از این کار متنفر بوده است. با این حرف ارزش آن را کاهش داد. این بخشنامه هیچ تحریم جدیدی را شامل نمی شود بلکه تاکیدی بر تحریم های موجود است.
ترامپ شیوه خاص خود را برای تعامل با دیگران دارد. حتی هم پیمانان و متحدانی مثل کانادا و اروپا. روش کار او این است. خواسته ای را مطرح می کند. سپس مجازات / تحریم علیه طرف مقابل اعمال یا تهدید می کند. هدف این است که طرف مقابل به سرعت و حداقل فاصله، با ترامپ تماس بگیرد و درباره چالش و یا مشکل مورد نظر ترامپ، وارد گفتگو و نتیجه حاصل شود.
در همین چند روزی که از بازگشت ترامپ به کاخ سفید می گذرد او با کلمبیا، مکزیک و کانادا وارد چالش شد و علیه آنها مجازات ها، تحریم ها و اقداماتی را انجام داد از جمله اینکه علیه واردات از کانادا و مکزیک، تعرفه سنگین 25 درصدی اعمال کرد. علیه کلمبیا هم تحریم های شدیدی از جمله منع صدور ویزا برای مقامات دولتی و تعرفه 25 درصدی بر واردات اعلام کرد. با این حال در فاصله یک یا دو روز، در مکالمه های تلفنی جداگانه سران کانادا، مکزیک و کلمبیا با ترامپ و کاخ سفید، تحریم ها و اقدامات منفی، متوقف شدند.
ترامپ بعد از امضای بخشنامه فشار حداکثری علیه ایران در کاخ سفید
ترامپ به شیوه خودش یا به روش ترامپی، ایران را دعوت به مذاکره کرده است. روش او این است که اقدامات منفی را علیه طرف مقابل اعمال می کند تا او به سرعت برای گفتگو و مذاکره درباره موضوع مورد اشاره ترامپ، مراجعه کند. بدون تشبیه کامل، مثل اداره برق یا مخابرات که برق و تلفن مشتری را قطع می کنند تا او به سرعت به آنها مراجعه کند.
با این تفاوت که مشکل ترامپ با مکزیک، کانادا و کلمبیا و برزیل و چین و اتحادیه اروپا و انگلیس، واقعا مسائل جدی و مشکل اساسی و در بسیاری از موارد مثل ناترازی تجاری، برد - باخت هستند. ترامپ معترض است که چرا نسبت واردات امریکا از برخی کشورها از صادرات امریکا به آنها بیشتر است. در نتیجه او برای تغییر این ناترازی، دست به اعمال تعرفه بر این واردات می زند. یا در دیگر موارد، مشکل، حرکت پناهجویان از کشورهایی مثل مکزیک و کلمبیا و برزیل به سمت خاک امریکاست. مسئله ای بی نهایت پیچیده و مبهم. با این حال جنس موضوع و خواسته ترامپ از ایران نسبت به این مسائل، ساده تر و مورد توافق دوطرف و برد – برد است.
ترامپ به شیوه ترامپی، طرف ایرانی را دعوت به مذاکره کرده است. این شیوه منحصر به فرد شخص ترامپ را نباید با دیگر سران کشورها مقایسه کرد. او به جای فرمان اجرایی، بخشنامه را انتخاب کرد در حالی که محتوا یکی است. درگفتار هم گفت خواهان تعامل و توافق عالی با ایران است و برای دیدار و گفتگو با همتای ایران، اعلام آمادگی کرد. او گفت یک خواسته دارد و آن اینکه ایران نباید بمب اتمی داشته باشد. حتی گفت که فکر می کند رهبران ایران هم خواهان بمب اتمی نیستند.
او همزمان با امضای بخشنامه "فشار حداکثری علیه ایران" خواستار مذاکره با همتای خود در ایران شده است. مهمترین بخش این بخشنامه، دستور اجرای شدید تحریم ها با هدف صفرسازی صادرات نفت ایران است.
در واکنش به پیشنهاد تماس تلفنی پزشکیان با ترامپ، ممکن است بگویید این رفتار، غیرعادی است. پاسخ این است که مگر ترامپ، عادی است؟ ترامپ، فردی به شدت غیرعادی با رفتارهای عجیب و غریب است. رفتارهایی که به بسیاری از مردم جهان و بیشتر از همه به 85 میلیون انسان ساکن ایران آسیب می زند.
برای حل مسائل غیرعادی با افراد غیرعادی، باید از شیوه های غیرعادی استفاده کرد. ترامپ غیرعادی ترین رئیس در راس غیرعادی ترین کشور جهان است.افراد در حالت عادی هیچ گاه ناگهان با لباس به آب شیرجه نمی زنند مگر اینکه شرایط غیرعادی باشد مثل نجات دادن کسی که در حال غرق شدن است. در این صورت کسی به این رفتار غیرعادی، نه تنها ایراد نمی گیرد بلکه تحسین هم می کند. اگر دست به چنین رفتار غیرعادی نزد مورد بازخواست و ملامت خواهد بود.
ممکن است بگویید وقتی ایران و امریکا، رابطه دیپلماتیک رسمی ندارند؛ وقتی در پایتخت های یکدیگر سفارتخانه ندارند چطور ممکن است سران دو کشور گفتگوی تلفنی داشته باشند؟ پاسخ این است که سران ایران و امریکا قبلا هم یک بار باهم تلفنی گفتگو کرده اند. حسن روحانی و باراک اوباما سران وقت دو کشور در ۵ مهر ۱۳۹۲ گفتگوی تلفنی 15 دقیقه ای داشتند. ثانیا ایران و مصر هم رابطه رسمی و دیپلماتیک ندارند اما بارها سران دو طرف هم باهم دیدار داشته اند هم تلفنی گفتگو کرده اند.
اینکه چیزی نیست ایران با دولت طالبان که آن را به رسمیت نمی شناسد ارتباطات رسمی و کاری و سفرهای رسمی دارد. به تازگی هم عباس عراقچی وزیرخارجه ایران در سفر رسمی به کابل، با نخست وزیر و وزیر خارجه دولت طالبان دیدار و گفتگو کرد. در حالی که دولت جمهوری اسلامی ایران هنوز دولت طالبان (امارت اسلامی افغانستان) را به رسمیت نمی شناسد اما ساختمان سفارت افغانستان در تهران و کنسولگری آنها در مشهد هم تحویل دولت طالبان داده شده گرچه چون به رسمیت نمی شناسیم همچنان پس از گذشت 3 سال از سرنگونی جمهوری اسلامی افغانستان، اما پرچم آن برفراز سفارت افغانستان در تهران است و خبری از پرچم امارت اسلامی نیست.
سفارت افغانستان در تهران با وجود اینکه در اختیار کادر اعزامی دولت طالبان است اما چون ایران این دولت را به رسمیت نمی شناسد همچنان پرچم جمهوری اسلامی افغانستان بر فراز ساختمان این کشور در تهران است