به گزارش مشرق،محمد ایمانی در مطلبی با عنوان مرور تجربه پیشرفت چین، مایه شرمندگی بیشتر غربگرایان در کانال تلگرامی خود نوشت:
"مرگ بر آمریکا، به زبان چینی میتواند الگویی برای سیاستگذاران ایران هم باشد".
تحلیل فوق را روزنامه غربگرای هممیهن نوشته و آورده است:
«هفته گذشته، اپلیکیشن چینی هوش مصنوعی موسوم به دیپسیک با 5میلیون دلار هزینه توانست شرکتهای نرمافزاری هوش مصنوعی آمریکا را به چالش بکشد و معادل هزار میلیارد دلار به بورس والاستریت ضربه بزند.
حدود دو هفته قبل از آنکه دیپسیک رونمایی شود، ترامپ از خطر اقتصاد چینی سخن گفت. پیش از او، جو بایدن از این خطر سخن گفته بود.
نکتهای که میخواهم بیان کنیم، کارکرد شعارهاست. چه تفاوتی میان شعار «مرگ بر آمریکا»ی ایران است؟ در اصل بهتر است بپرسیم چین «برای مبارزه با آمریکا» چه کرده است؟ طبق ایدئولوژی مارکسیستی، آمریکا نهفقط سرمایهدار اعظم، بلکه امپریالیست است.
چین در 40سال گذشته ، دومین اقتصاد جهان شده؛ از لحاظ قدرت نظامی جزو سه قدرت اول جهان است؛ و از لحاظ درهمتنیدگی در اقتصاد کشورها بهاندازهای رسیده که حتی آمریکا نمیتواند بدون تعامل با چین، چرخ اقتصادش را بگرداند.
چین رفتار اقتصادی و سیاسی را بهگونهای رقم زد که اگر در دورهای ادعای مبارزه با آمریکا را داشت، اکنون این آمریکاست که مدعی مبارزه اقتصادی و حتی فرهنگی با چین شده؛ زیرا دارد زیرپای آمریکا را خالی میکند.»
درباره یادداشت روزنامه هممیهن باید به غربگرایان یادآور شد:
۱) چین برخلاف شماها هرگز به آمریکا اعتماد نکرد و نپذیرفت مثل توانمندیهای خود را نقداً واگذار کند و وعده نسیه بخرد و به مردم خود بفروشد!
اما شما این خبط یا خیانت را مرتکب شدید و حتی دنبال تکرار واگذاری منابع رشد و پیشرفت و قدرت کشور در قالب برجام 2 و 3 بودید.
آیا چینیها مثل شما پذیرفتند 95درصد برنامه هستهای خود را تعطیل یا واگذار کنند؟ آیا به بهانه توافق آب و هوایی پاریس پذیرفتند توسعه نیروگاهها با سوخت فسیلی را متوقف کنند و مردم و صنایع خود را از انرژی برق محروم سازند؟!
۲) چینیها به اعتراف شما، آمریکا را امپریالیست میشناسند و قائل به گفت مرگ بر آمریکا در مقام عمل هستند. اما شما نه در مقام عمل و نه در مقام حرف، به این شعار برخاسته از فطرت ملت ایران- که اکنون جهانی شده،- نهتنها باور ندارید بلکه خلاف آن هم عمل میکنید و هر دولتی را که در کاخسفید سر کار میآید (از اوباما تا بایدن و ترامپ)، بزک و تحسین هم میکنید و تنها حرفی که بلدید، توافق در سایه تهدید و فشار و به هر قیمت است!
با این رویکرد اگر شماها در چین بودید و جرئت میکردید وقیحانه سنگ آمریکا را به سینه میزنید، تا به حال چندبار محکوم به اعدام و تحمل مجازاتهای سخت شده بودید.
۳) خسارت تحریمهای خصمانه آمریکا و غرب، آنقدر زیاد نیست که خسارت تحلیلهای تحریفآمیز و فلجکننده. این، نه سوغات تحریمها، بلکه سوغات مرعوبیت یا شیدایی و نفوذزدگی است.
با همین فهم غلط بود که دولت روحانی رو به قبله شد و ادعا کرد نه نفت میتوان فروخت و نه واکسن میشود وارد کرد و حال آن که با کنار رفتن آن دولت، همین اتفاقات ناممکن، ممکن شد.
۴) در حالی که غربگرایان، آمریکا و غرب را میپرستند و تنها الگوی توسعه اقتصادی میشمارند، هم میهن با فهم خود اذعان میکند که چین در بسیاری از پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی از آمریکا و اروپا جلو زده است. این هم بطلان دیگری است بر گزاره «انحصار پیشرفت غرب و الزام تبعیت از آن» است.
البته منطق جمهوری اسلامی ایران، نرفتن زیر بار شرق و غرب و الگوی پیشرفت مستقلی است که با وجود تحریمهای چهلساله و مصیبت غربزدگی، توانسته به پیشرفتهای بزرگ در حوزههای گوناگون دست یابد و در برخی حوزهها مانند هسته ای و نانو و پیشرفتهای پزشکی و مهندسی و... جزو ده- پانزده کشور اول جهان باشد.
۵) نهایتاً این که باید به غربگرایان باید گفت: شما هم مرگ بر آمریکا را که شعار رایج جهانی شده، بگویید، با هر زبان و بیانی که دوست دارید بگویید.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.