شناسهٔ خبر: 71209161 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

علل طلاق در گفت‌وگو با کارشناسان بررسی شد؛

دو روی سکه خیانت؛ مدارا با مردان، خشونت با زنان

تهران- ایرنا- وقتی اختلافات در زندگی مشترک حل نشده باقی بماند، یکی از طرفین به خود این حق را می‌دهد که روابط موازی داشته باشد. این امر به بروز بحران‌های بیشتر در زندگی مشترک منجر می‌شود و در نهایت ممکن است به طلاق منتهی شود. البته در جوامع مردسالار، با خیانت مردان مدارا می‌شود؛ در حالیکه به خیانت زنان واکنشی تند و همراه با خشونت، نشان می‌دهند.

صاحب‌خبر -

آمارها نشان می‌دهد حدود ۳۹ درصد ازدواج‌ها در کشور به طلاق ختم می‌شود و این رقم در تهران به ۵۲ درصد می‌رسد. این روند حاکی از آن است که نسبت طلاق به ازدواج در حال افزایش است. علاوه‌براین، بررسی داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲، میزان ازدواج در کشور ۴۶ درصد کاهش یافته است که می‌تواند نشانه‌ای از تغییر الگوهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه باشد. براساس این آمار، بیشترین تعداد ازدواج در تهران، مشهد، خوزستان، فارس و آذربایجان شرقی ثبت شده است، در حالی که کمترین میزان ازدواج در سمنان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر و خراسان جنوبی به ثبت رسیده است.

افزایش آمار طلاق ناشی از علل و عوامل مختلفی است که هر کدام نیازمند آسیب‌شناسی است اما در این میان عدم تعهد، بی‌وفایی و خیانت در روابط زناشویی خود می‌تواند به عنوان یکی از عوامل محسوب شود. خیانت مردان اغلب با توجیهاتی همچون نارضایتی یا نیازهای عاطفی و جسمی توجیه می‌شود، درحالی‌که خیانت زنان نشانه‌ای از ضعف اخلاقی یا فقدان کنترل بر آنان تلقی می‌شود. این نگرش نه‌تنها در فرهنگ عامه، بلکه در قوانین و حتی روانشناسی عامیانه نیز بازتولید شده و باعث شده است که زنان در روابط زناشویی تحت فشار بیشتری قرار گیرند اما این پرسش مطرح می‌شود: آیا این نابرابری در نگاه به تعهد و بی‌وفایی، خود عاملی برای تداوم مشکلات زن و مرد نیست؟ بررسی این مسئله و یافتن راهکارهایی برای تغییر این نگرش، می‌تواند زمینه‌ساز روابطی سالم‌تر و مبتنی بر عدالت در جامعه باشد.

برای بررسی این موضوع پژوهشگر ایرنا به گفت‌وگو با «سارا باقری» حقوقدان و «سیمین کاظمی» جامعه‌شناس عوامل اجتماعی موثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پرداخته‌ است. این پژوهشگران در صحبت‌های خود به نگاه جنسیتی، نابرابری‌های قانونی، فشارهای اجتماعی و اقتصادی و نقش فضای مجازی در افزایش اختلاف در زندگی زن و مرد اشاره کرده‌اند. مشروح گفتگو را در ادامه می‌خوانیم:

به خیانت هم «نگاه جنسیت‌زده» وجود دارد

به گفته سیمین کاظمی، جامعه نسبت به خیانت مردان و زنان نگاه یکسانی ندارد. معمولاً در علت‌شناسی خیانت زناشویی مردان، همسر شخص خیانتکار به بی‌کفایتی و ناتوانی در ایفای نقش‌اش متهم می‌شود و گویا مرد محق است که در صورت نارضایتی مرتکب خیانت شود اما در مورد خیانت زنان، دیگر به نارضایتی او از مرد توجه نمی‌شود بلکه آنچه برجسته می‌شود، این است که زن به اندازه کافی از سوی مرد کنترل نشده است که امکان خیانت پیدا کرده است. این نگاه جنسیت‌زده به خیانت که زنان را مقصر خیانت مردان معرفی می‌کند در روانشناسی غیرعلمی و عامیانه هم تبلیغ و ترویج می‌شود و برآمده از فرهنگ مسلط مردسالاری در جامعه است.

دو روی سکه خیانت؛ مدارا با مردان، خشونت با زنان سیمین کاظمی جامعه‌شناس

این جامعه‌شناس در ادامه می‌افزاید: خیانت فارغ از جنسیت می‌تواند، نشان دهنده فقدان یا شکست رابطه عاشقانه باشد که طرفین به دلایلی حاضر به پذیرش آن نیستند و رابطه‌ آنها را به دلایلی همچون منافع احتمالی یا ناچاری و ملاحظات اجتماعی ادامه می‌دهند و همزمان یکی یا هر دو آنها ممکن است، خیانت کند.

سارا باقری در این خصوص می‌گوید: به عنوان فردی که سال‌ها در حوزه حقوق خانواده فعالیت کرده‌ام، چه در پرونده‌های حقوقی و وکالتی و چه در فعالیت‌های اجتماعی و مدنی، شاهد مسائل مختلفی بوده‌ام. در سال‌های اخیر، به ویژه در پرونده‌های مربوط به طلاق و سایر مسائل خانوادگی مانند مهریه، متوجه شده‌ام که یکی از دلایل اصلی خیانت، روابط موازی و فقدان تعهد در روابط زناشویی است. متأسفانه این پدیده به یکی از آفات جدی در جامعه تبدیل شده و یکی از دلایل اصلی طلاق به شمار می‌آید.

تاثیر نابرابری‌های قانونی و فرهنگی بر خیانت‌ زناشویی

سارا باقری در ادامه به بحث حقوق نابرابر در روابط زناشویی اشاره می‌کند و معتقد است که یکی از عوامل ایجاد مشکلات در روابط زوج‌ها، تفاوت‌های قانونی میان مردان و زنان است. به گفته او، مردان در هر زمان می‌توانند برای طلاق اقدام کنند اما برای زنان این امکان وجود ندارد و باید اثبات کنند که در شرایط «عسر و حرج» قرار دارند تا بتوانند درخواست طلاق بدهند. این نابرابری قانونی باعث می‌شود که زنان فرآیند طلاق را سخت‌تر و پیچیده‌تر تجربه کنند.

یک حقوقدان: فشارهای مالی و اجتماعی برای زنان می‌تواند زمینه‌ساز خیانت و روابط متعدد در خانواده‌ها باشد.

او همچنین اشاره می‌کند که طولانی شدن پروسه قضایی طلاق و فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به زنان، به ویژه اگر مادر باشند و مسئولیت فرزند را به عهده داشته باشند، شرایط را برای آنها دشوارتر می‌کند. به دلیل این فشارها، بسیاری از زنان نمی‌توانند حقوق خود را به طور کامل مطالبه کنند و در برخی موارد به دلیل مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تأمین هزینه‌های زندگی، مجبور می‌شوند برای برآورده کردن نیازهای معیشتی خود، وارد روابط موازی شوند.

این حقوقدان معتقد است که این وضعیت، که به دلیل فشارهای مالی و اجتماعی برای زنان ایجاد می‌شود، می‌تواند زمینه‌ساز خیانت و روابط متعدد در خانواده‌ها باشد زیرا در برخی مواقع، آقایان از پرداخت نفقه و دیگر حقوق مالی زنان خودداری می‌کنند، یا به طور کلی از تعهدات خود طفره می‌روند. این وضعیت می‌تواند زنان را در موقعیتی قرار دهد که برای تأمین هزینه‌ها و نیازهای خود، از رابطه‌ای دیگر برای حمایت مالی استفاده کنند.

کاظمی بر این باور است که یکی از عوامل خیانت، پذیرش و تحمل جامعه نسبت به خیانت و بی‌وفایی زناشویی است که در جوامع مردسالاری جامعه با خیانت مردان مدارا می‌کند و تا حدودی آن را می‌پذیرد در حالیکه به خیانت زنان واکنش تندتری دارد. قوانین هم به مردان اجازه خیانت می‌دهد، وقتی مرد می‌تواند بیشتر از یک همسر داشته باشد و چندهمسری امری قانونی است. این قانون دست مردان را باز گذاشته که بتوانند به همسرشان خیانت کنند اما در همین قانون خانواده، زنان حق طلاق ندارند و مجبورند در رابطه ازدواجی که شکست خورده باقی بمانند. چنین قوانینی می‌توانند خیانت را برای افراد به راه‌حل تبدیل کنند.

سریال‌های ترکیه‌ای و آثار سینمای تجاری و عامیانه، خیانت مردان را دستمایه طنز کرده است

کاظمی یادگیری اجتماعی را از دیگر عوامل خیانت ذکر می‌کند و در شرح این موضوع می‌گوید: وقتی در جامعه از خیانت قبح‌زدایی می‌شود و موارد مشاهده شده افزایش می‌یابد، سایر افراد هم ممکن است تقلید کنند و آن را تجربه‌ای جالب تلقی کنند. علاوه‌بر سریال‌های ترکیه‌ای که در ایران طرفداران قابل توجهی دارند و بی‌وفایی و خیانت یکی از موضوعات پرتکرار آنها است، در آثار سینمای تجاری و عامیانه ایران هم خیانت مردان به یک موضوع جذاب و هیجان‌انگیز و دستمایه طنز تبدیل شده است که خود در قبح‌زدایی از خیانت بی‌تاثیر نیست.
وی در ادامه می‌افزاید: به طور کلی وقتی جامعه‌ای در انتقال ارزش‌ها و اصول اخلاقی به اعضایش ناکام باشد، سرزدن و ارتکاب اعمال و رفتارهای غیراخلاقی غیرمنتظره نیست. جامعه‌ای که در آن فرد به این نتیجه می‌رسد که خودش تنها است و تعلق اجتماعی ندارد، زمینه را فراهم می کند که فرد بتواند ارزش‌های اجتماعی و اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و کاری را انجام بدهد که نفع و لذت شخصی‌اش را درآن می‌بیند.

فضای مجازی، به تنهایی زمینه‌ساز خیانت نیست
بنا به گفته سیمین کاظمی نمی‌توان فضای مجازی را به تنهایی زمینه‌ساز خیانت دانست. خیانت در زمینه زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی اتفاق می‌افتد، حال این ارتباط می‌خواهد در فضای مجازی باشد یا فضای حقیقی، تفاوتی ندارد. خیانت مساله‌ای نیست، که با آمدن اینترنت شکل گرفته باشد، تنها تفاوت این است که بخشی از روابط بین افراد از فضای حقیقی به فضای مجازی منتقل شده است.

دو روی سکه خیانت؛ مدارا با مردان، خشونت با زنان سارا باقری حقوقدان

سارا باقری معتقد است که گسترش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، با تمام مزایای خود، باعث افزایش خیانت‌ها نیز شده است. به گفته او، ورود افراد به این فضا باعث شده که برخی افراد با استفاده نادرست از فضای مجازی، روابطی خارج از چارچوب‌های اخلاقی و عرفی برقرار کنند. این امر به ویژه در مواردی که فرد از روی تنوع‌طلبی یا کنجکاوی در این شبکه‌ها به جستجو می‌پردازد، بیشتر دیده می‌شود. چنین رفتاری تحت عنوان «وب‌گردی» شناخته می‌شود و موجب می‌شود که افراد به خود این حق را بدهند که روابطی خارج از اصول اخلاقی داشته باشند.

سیمین کاظمی: خیانت مساله‌ای نیست که با آمدن اینترنت شکل گرفته باشد، تنها تفاوت این است که بخشی از روابط بین افراد از فضای حقیقی به فضای مجازی منتقل شده است.

این حقوقدان توضیح می‌دهد: این استفاده نادرست از فضای مجازی باعث می‌شود که برخی افراد به جای حل مشکلات خود با شریک زندگی، به دنبال راه‌حل‌هایی باشند که نه تنها مشکلات را حل نمی‌کند، بلکه مسائل جدیدی ایجاد می‌کند. به عبارتی، این روند به جای حل مشکلات، باعث پیچیده‌تر شدن و تشدید اختلافات در روابط می‌شود.

کاظمی در پاسخ این پرسش که چطور می‌توان پیشگیری از خیانت در روابط زناشویی را در سطح فردی و اجتماعی تقویت کرد، می‌گوید: خیانت موضوعی است که عوامل مختلفی دارد و برای پیشگیری از آن عوامل زمینه سازش باید اصلاح شوند.

چرا برخی از مراجعه به متخصص و تراپیست‌ اجتناب می‌کنند؟
باقری معتقد است که خیانت دلایل متعددی دارد که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد. تغییرات فرهنگی، مشکلات اقتصادی، و نبود فرهنگ‌سازی مناسب برای روابط زناشویی از جمله این دلایل هستند. یکی از مواردی که در مشاوره‌هایم مشاهده کرده‌ام، این است که بسیاری از زوج‌ها در ابتدای زندگی مشترک از صحبت کردن درباره مشکلات خود طفره می‌روند، به‌ویژه در مورد مسائل زناشویی. در بسیاری از موارد، به دلیل حفظ آبرو یا ترس از قضاوت‌های اجتماعی، افراد از مراجعه به متخصصان و تراپیست‌ها خودداری می‌کنند. این مسئله موجب می‌شود که مشکلات درونی رابطه حل نشوند و در نتیجه اختلافات بیشتر و پیچیده‌تر شوند.

وی می‌افزاید: وقتی این اختلافات حل نشده باقی می‌ماند، یکی از طرفین به خود این حق را می‌دهد که روابط موازی داشته باشد. زمانی که طرف مقابل متوجه خیانت می‌شود، به طور طبیعی ممکن است خود نیز به خیانت متوسل شود که این امر به بروز بحران‌های بیشتر در رابطه منجر می‌شود و در نهایت ممکن است به طلاق منتهی شود.

این حقوقدان در مورد اهمیت مراجعه به روانشناس می‌گوید که بسیاری از افرادی که برای مشاوره حقوقی به او مراجعه می‌کنند، در حقیقت نیازی به وکیل ندارند بلکه بیشتر به کمک روانشناس یا تراپیست احتیاج دارند اما به دلیل عدم آگاهی یا فرهنگ‌سازی ناکافی، اولین راهکار بسیاری از افراد به طور ناخودآگاه به دنبال مسائل حقوقی مانند طلاق یا مهریه می‌روند. طلاق همانند ازدواج نیاز به مراحل و تشریفات خاص خود دارد و نباید به عنوان اولین راهکار در نظر گرفته شود.

همچنین، باقری اشاره می‌کند که به ویژه در مورد مردان، مراجعه به روانشناس برای حل مشکلات روانی و ارتباطی کمتر مورد استقبال قرار می‌گیرد. بسیاری از آقایان به این مسأله گارد دارند و برایشان عادی نیست که به روانشناس مراجعه کنند. این نگرش منفی نسبت به روانشناسی یکی از مشکلاتی است که در روابط زناشویی ایجاد می‌شود.