به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز سهشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ یک روز پس از معرفی مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت توسط امام خمینی، خبرگزاری فرانسه واکنش بختیار را به این ماجرا منعکس و روزنامه کیهان آن را بازنشر کرد. واکنش نخستوزیر رژیم پهلوی به نخستوزیری حکومت انقلابی این بود:
در ایران تنها یک حکومت وجود خواهد داشت. ایران تجزیهناپذیر است، همچنان که قانونیت چنین است.
اگر او [بازرگان] تنها به حرف زدن اکتفا کند، یک مسئله است، اما اگر بخواهد دست به عملی بزند، مسئله دیگری مطرح میشود.
سخنان بختیار شب پیش از نخستوزیری بازرگان
[خبرآنلاین] شاپور بختیار پیشتر در شامگاه یکشنبه ۱۵ بهمن ۵۷ یعنی در شب قبل از نخستوزیری بازرگان، در گفتوگویی رادیویی ضمن تاکید به ارادتش به امام خمینی اعلام کرده بود درهای مذاکره با ایشان همچنان باز است. بخشهایی از سخنان بختیار در این گفتوگو به نقل از اطلاعات دوشنبه ۱۶ بهمن ۵۷ به این شرح بود:
مملکت ما مخصوصا در ۲۵ سال اخیر دارای دولتهای فاسد بوده و یک رژیم دیکتاتوری برای سرپوش گذاشتن بر این فساد هر روز محکمتر میشده است. این عکسالعملهایی که الان میبینیم گاهی هم با ناخودآگاهی یک عدهای به عنوان رهبر یک عدهای به عنوان رهرو انجام میدهند با انقلابی که ما میخواستیم یعنی تمام گروههایی که در جهت دموکراسی و استقلال ایران قدم برمیداشتند دیگر مفهوم واقعی خودش را از دست داد.
برای آزادی فکر، آزادی بیان، آزادی برای مخالفین در حدود فکر یا قلم و بیان، بنده ارزش بیاندازه قائل هستم اما آزادی که به ترور، آزادی که به یک صورتی به اسم آزادی به مردم تحمیل بشود ۲۵ سال کافی بود، گمان نمیکنم که من سعی بکنم چنین چیزی را در این مملکت اجازه بدهم یا مقاومت نکنم که برگردد به یک صورتی که هیچکس قبول نخواهد کرد و چه بسا این دیکتاتوری جدید از دیکتاتوری قدیم مهیبتر باشد. من معتقدم که شما باید آزاد باشید و انتخاب بکنید. من معتقدم که آنچه من میگویم وحی منزل نیست.
آیتالله خمینی به نامههای من توجه نکردند
من میگویم شما آنچه را که من میگویم بسنجید با معیار اصول فلسفی و اخلاقی و چنین اجتماعی که دارید بعد انتخاب بکنید. بنده برای آیتالله خمینی نهایت احترام را از نظر یک شخصیت روحانی قائل هستم و گذشته سیاسی ایشان تا آنجا که من میدانم در ۱۳۴۲ شروع شد و تا آنجا که خودم را میشناسم در ضمن جنگ اسپانیا و مبارزه برای آزادی من در سال ۱۳۱۸ شروع به مبارزه کردم وقتی خیلی جوان بودم. این روش من روشن است از نظر سیاسی همانطوری که بیان کردم بنده متاسف هستم که ایشان به استدلالها، نامهها و پیامهایی که خدمتشان فرستادم توجه نکردند یا نخواستهاند.
نقار ندارند
ایشان از یک موضعی صحبت میکنند که آنچه را که من میگویم... من از یک موضع دیگری صحبت میکنم و آن این است که هرچه من میگویم بسنجید با تعقل بدون هیجان روحی بدون داد و فریاد و راه خودشان را انتخاب بکنند گمان هم نمیکنم که حضرت آیتالله خمینی شخصا با من نقاری داشته باشند ایشان یک دگمی دارند بر علیه دودمان رضاشاه، محمدرضا شاه و این مسئله مربوط به من نیست. اما آنجایی که میگویند شما فرمانتان را از ایشان گرفتید بنده میتوانم بگویم دکتر مصدقها و مستوفیالممالکها و خیلی اشخاصی که از ما بزرگتر بودند همین کار را کردند و تمام وزرای جبهه ملی تمام این آقایان قضات پاکدامن خیلیهاشان همین فرامین را داشتهاند بنده نمیتوانم ببینم چرا این فرمان وقتی به دست من رسید از ارزشش کاسته شد یا منفور تلقی شد.
جمهوری اسلامی برای من مجهول است
اگر ما بخواهیم برگردیم به ۱۳۰۴ بایستی که برویم در فامیل قاجار یک سلطانی بجوییم یا به قول ایشان یک جمهوری اسلامی ابلاغ کنیم. جمهوری اسلامی برای من به تمام معنا مجهول است و تا به حال کتابی نخواندهام و چیزی ندیدهام که مرا روشن بکند من با کمال خونسردی ولی با کمال قاطعیت عرض میکنم که رژیمی که من مایل هستم در این مملکت استوار بماند، نه رژیم دیکتاتوری شاه است و نه چیزی شبیه به آن و نه شبیه به جمهوری اسلامی که ما در بعضی از ممالک مثل لیبی یا پاکستان میبینیم.
اشکال کار در این است که آیتالله خمینی دارای یک سخنگو نیستند و آن کسی که نزدیکتر از همه به ایشان هست و خودش را نزدیکترین فرد به ایشان میداند، از مدتی پیش از سمت سخنگویی اخراج شدهاند ولی بنده کار به این موضوع ندارم.
من خواستم حسننیت و تفاهم کامل خودم را ثابت بکنم و پس از رفتن شاه ایران از مملکت با ایشان در تماس بودهام نامه نوشتم شما اطلاع از این جزئیات کمابیش دارید حالا هم از طرف ایشان و از طرف بنده افرادی هستند گاهگاه با هم در مذاکره باز است روی اصول به طور کلی که این اصول فکری و سیاسی من است عدول امکانپذیر نیست.
ولی بنده عرض کردم حاضرم از نصایح ایشان، از نظرات ایشان، از خواستههای ایشان و آنچه را که مربوط به سیاست مملکت میشود با افرادی که ایشان تعیین بکنند یا شخص خودشان بیان بفرمایند حداکثر استفاده را بکنم...
ما سعی میکنیم که یک قطره خون ریخته نشود ولی همانطوری که گفتم اگر حمله شد اگر مسلح شدند ما پاسخ فشنگ را با فشنگ خواهیم داد.
وظیفه داریم که از مردم دفاع بکنیم. آزادی هست هرچه میخواهند بیان کنند آن وقتی که چریکها عملیاتی میکردند برای آنکه ساواک شکنجه میداد حالا کو ساواک؟ کو شکنجه؟ کو زندانی سیاسی؟ ولی اگر بنده ببینم که ایشان مردم را تحریک بکنند و مملکت را به فقر و نابودی و ورشکستگی تهدید بکنند برای اینکه حرف خودشان را به کرسی بنشانند... بنده عرض کردم که نقش ایشان چه از نظر روحانیت چه از نظر سیاسی بسیار ارزنده بوده و آنچه را میخواستند عملا بیش از سهچهارم کردم.
مجازات شکنجهگران
[درباره لایحه ساواک و مجازات شکنجهگران] این در برنامه دولت به طور روشن بیان شده. انحلال ساواک یک موضوع است. تشکیل یک دفتر اطلاعات و امنیت کشور در داخل و خارج و ضد جاسوسی این از وظایف هر دولت است. کسی که شکنجه میداده بایستی مجازات شود ولی هرکس هم در ساواک شغلی داشته ماشیننویس، جارو میکرده یا پیشخدمت بوده نمیشود به عنوان یک ایرانی گفت چرا اینجا بودی. بالاخره باید از یک جایی نان بخورد. تمام اشخاصی که دستور میدادند مسلما بایستی مجازات بشوند.
[در مورد معرفی شورای انقلاب از طرف آیتالله خمینی] من یک هفته پیش جواب دادم ایران یک دولت دارد. بیشتر از این غیر قابل تحمل است نه برای بنده نه برای شما و نه برای هیچ ایرانی در ایران غیرممکن است.
[...] رهبران فعلی جبهه با اتخاذ سیاست غلط باعث شکست جبهه ملی و از بین رفتن محبوبیت آن هستند.
۲۵۹