شناسهٔ خبر: 71205968 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

درباره فیلم «ماریا» که در قصه گویی، لکنت دارد/ فیلمسازی برای بیننده یا جشنواره؟

فیلم «ماریا» اولین ساخته مهدی اصغری ازغدی، کارگردان دهه هفتادی پیش از حضور در جشنواره فیلم فجر، در چندین جشنواره فیلم خارجی شرکت کرده و اخیرا برنده جایزه اصلی بهترین فیلم آینده آسیا از سی و ششمین دوره جشنواره بین المللی فیلم توکیو شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین، قصه فیلم درباره دختری بلوچ بنام حلیمه (ماریا) است که برای بازیگری با دو فیلمساز جوان آشنا می شود و قرار است در فیلم آنها نقش یک دختر تن فروش را بازی کند اما قسمتی از تمرینات دختر که با موبایل یکی از دو فیلمساز گرفته شده ناخواسته در فضای مجازی منتشر می شود و هیچکس باور نمی کند که این قسمتی از یک فیلم سینمایی است؛ همین مساله برای آن دختر مشکلات خانوادگی و ماجراهایی را بوجود می آورد.

فیلم، افتتاحیه خوبی دارد و قصه با تصادفی عجیب در روز عروسی فرهاد (یکی از دو فیلمساز) آغاز می شود. قاب های بسته و حرکتهای سریع دوربین به کمک معمایی شدن فضا و برملا شدن رازهای مرتبط با شخصیت ها می آید ما بعد از برملا شدن پنهان کاری های فرهاد و آشنایی قبلی او با ماریا بخاطر فیلمی که قرار بوده بسازد، روایت دچار لکنت می شود.

ظاهر مضطرب فرهاد و بی اعتمادی پریسا (نوعروس) به همسرش کمکی به پیشبرد درام نمی کند. تصویر ماریا (حلیمه) و خانواده او که از مهاجران بلوچ ساکن تهران هستند، از واقعیت دور است. تلاش حسین محجوب در نقش پدربزرگ ماریا برای ادای لهجه بلوچی هم چندان موفق نیست.

درباره فیلم «ماریا» که در قصه گویی، لکنت دارد/ فیلمسازی برای بیننده یا جشنواره؟

رابطه ماریا و پدربزرگش، محتاطانه و محافظه کارانه به نمایش درآمده است و گره های کوری در داستان انداخته که با منطق روایی قصه همخوانی ندارد.

ماریا که شخصیت غایب فیلم است، تا پایان در هاله ای از ابهام می ماند. همه درباره ماریا حرف می زنند اما دیالوگ ها، کمکی به پرداخت این شخصیت غایب در فیلم نمی کند.

نه فقط ماریا که دیگر شخصیت ها هم پرداخت خوبی ندارند و در حد تیپ باقی می مانند. سوالات زیادی درباره رابطه فرهاد و پریسا، ماریا و خانواده اش و حتی رابطه فرهاد و ماریا وجود دارد که تا پایان فیلم بی پاسخ می ماند، در واقع روابط بین شخصیت ها به درستی شکل نمی گیرد و قصه در روایتگری، ناقص است.

به نظر می رسد کارگردان جوان فیلم آنچنان تحت تاثیر سینمای کلاسیک و آثار هیچکاک قرار گرفته که همه تمرکزش روی فرم است، قاب بندی ها، حرکت دوربین و میزانسن اگرچه تماشایی هستند اما به خدمت روایت درنیامده اند.

برای مردم ما که تا حدودی با فرهنگ اهالی بلوچ آشنایی دارند، تصویری که در این فیلم از محله بلوچ ها و فرهنگ غالب در میان آنها به نمایش درمی آید نزدیک به واقعیت نیست و این بازنمایی، شکلی شعاری پیدا کرده است.

مهدی اصغری ازغدی به عنوان یک فیلم اولی، نشان داده که در کلاس فیلمسازان بزرگ سینمای جهان، خوب مشق کرده و اگرچه یک تقلید خوب بهتر از یک نوآوری بد است اما تقلید است؛ به قول بابک کریمی (بازیگر و تدوینگر) در برنامه «اکنون» که خطاب به کم تجربه های حرفه سینما گفت؛ «از سینما، سینما نسازید از زندگی، سینما بسازید»

برچسب‌ها: