به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، مهدی شریفی نویسنده و منتقد در نشست نقد و بررسی رمان «از ناکجا تا به کجا» به میزبانی عصرانه داستان در حوزه هنری استان قم با اشاره به اینکه نویسنده بعد از نوشتن کار اول باید همان روز بعد از آن کتابش را کنار بگذرید و به فکر کارهای بعدی باشید، گفت: توجه به آنچه نویسنده تجربه کرده و با توجه به آن تجربه یک بوم و اقلیمی را ترسیم کرده، از جمله نکات مثبت رمان است.
وی ادامه داد: هر مخاطبی که کار را خوانده باشد اشاره میکند که جنس مسئلههایی که در رمان مطرح میشود که از قضا مواجهه امروزی افراد با این مسائل است در کار به خوبی حس میشود.
شریفی با بیان اینکه جهان این رمان جهان مریخی نیست که به آن هیچ ارتباطی برقرار نکنیم، تصریح کرد: شناخت مسئلههای انسان معاصر ایرانی توسط نویسنده درک شده است و این نکته آغازین ارتباط با مخاطب است که باز از ویژگی مثبت کار است.
این نویسنده بیان کرد: کار خانم عاصمینیا را پسندیدم. ایشان یک کار سخت و دشوار انجام دادند. چون خودش را در یک فضای بین فرهنگی قرار میدهد که از این کار به رواداری فرهنگی یاد میکنند.
وی ادامه داد: ایجاد دیالوگ بین فرهنگ کار سختی است و نویسنده این دیالوگ را برقرار کرده است و قرائتهای مختلفی از زندگی دینی را در داستان کار کرده و اصل این انتخاب نقطه مثبت کار است.
نویسنده رمان «تنها» افزود: نظریات در حوزه فرهنگ چندگانه است. نظریه کلاسیک نسبت به دیگر نظریهها روی خوش نشان نمیدهد و آنها را نقد میکند و سایر تلاشهای فرهنگی را گروههای غیر رسمی معرفی میکند.
شریفی اضافه کرد: نظریات متاخر اما کاملاً نظریه کلاسیک را تعدیل کرده و میگوید اساساً در مسئله تکثر فرهنگی رواداری و تحمل فرهنگی باید وجود داشته باشد و در یک جامعه میتوانیم همه با هم یک زیست متکثر داشته باشیم. مهمان نشست عصرانه داستان گفت: آنچه از رمان برداشت میشود این نگاه متاخر است و متاثر از چنین دیدگاهی است.
وی تاکید کرد: نویسنده یک زمینه و بستر داستانی را چیده و یک طراحی خوب برای داستان شکل داده است اما زمانی که به عنوان داستاننویس میخواهد از این موقعیت بهرهبرداری کند، استفاده بهینهای صورت نمیگیرد.
شریفی در پایان گفت: خانم عاصمینیا چهارچوب گفتوگو در حوزه تکثر فرهنگی را به خوبی ساخته است اما گفتوگوی بین فرهنگی آنطور که شایسته است از کار در نیامده است و جای کار بیشتری دارد.
دغدغهام دین و حجاب بود
در بخش دیگری از این نشست بهاره عاصمینیا درباره رمان خود گفت: سال ۹۹ تصمیم گرفتم که رماننویسی را آغاز کنم. به دنبال سوژه بودم. به این نتیجه رسیدم که بهتر است از خودم بنویسم. من از تهران به قم آمده بودم و در بدو سکونتم با فضای قم آشنا نبودم، به همین خاطر لورنا را ساختم که از فرهنگی دیگر به قم میآید.
وی ادامه داد: چون دغدغهام دین و حجاب بود، به همین موضوعات پرداختم. نوشتن رمانم ۸ ماه طول کشید. اسفند ۹۹ به پایان رسید اما بارها بازنویسیاش کردم.
عاصمینیا ادامه داد: برای نوشتن مکانهای داستان، خیلی کم به گوگل مراجعه کردم. سفر تفریحی یک هفتهای به گرجستان داشتم و مکانها را در همان سفر، بازدید و بررسی کردم.
این نویسنده گفت: پیادهروی اربعین هم، روی من خیلی تاثیر گذاشت. چون قالب سفرنامه را خیلی دوست دارم، ابتدا خواستم سفرنامه بنویسم اما بدلیل اینکه سفرنامههای زیادی برای کربلا و گرجستان وجود داشت، تصمیم گرفتم آنها را وارد قالب داستانی کنم و از این سفرها برای رمانم بهره ببرم.
∎