شناسهٔ خبر: 71198762 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

نگاهی به «اشک هور» ساخته مهدی جعفری/ قصه‌ای خشکیده در تالاب هور

قهرمان با دیالوگ‌های شعاری شکل نمی‌گیرد و این وجاهت و بزرگی را فیلم باید با پرداختی هنرمندانه و شخصیت‌پردازی درست به او بدهد که متأسفانه «اشک هور» این ویژگی را ندارد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فرهنگی قدس، سال‌ها بحث و نقدهای زیادی وجود داشت که چرا در مورد شهید علی هاشمی فیلمی ساخته نمی‌شود، تولید دو فیلم به طور همزمان‌ و حضور هر دو آن‌ها در جشنواره فجر امسال نویدبخش بود، اما نکته تأسفبار اینجاست که هر دو فیلم «اسفند» و «اشک هور» کارکرد یک فیلم نصفه و نیمه را هم ندارند و همچنان این پرسش در ذهن می‌ماند که چرا هزینه‌های کلانی صرف تولید آثار بی‌جان و کم‌مایه می‌شود؟

با توجه به اینکه هر دو این فیلم‌ها بازیگران مطرحی ندارند، طبیعتاً بخش عمده‌ای از بودجه صرف تولید و عوامل شده است. نبود بازیگران مطرح که توان بازیگری مشخصی دارند و نبود چهره در نقش‌های مکمل موجب می‌شود فیلم در اکران هم مورد توجه نباشد.

مهم‌ترین ضعف ساخته جدید مهدی جعفری تأثیرگذار نبودن این فیلم است که این هم به دلیل ضعف در شخصیت‌پردازی است و مخاطب شناختش از شخصیت شهید هاشمی را با زمینه‌های فرامتن بدست می‌آورد در حالی که فیلم باید این تأثیرگذاری را از خود متن و کاراکترش بگیرد نه اینکه متکی به اطلاعات از پیش پرداخت شده باشد.

در «اسفند» وضعیت کمی بهتر است و مخاطب با کنجکاوی بیشتری داستان را دنبال می‌کند. اما در هر دو فیلم پرداخت قصه و عدم توانایی در درگیر کردن مخاطب به حدی است که اساساً برای بیننده سرنوشت و شهادت کاراکتر اهمیتی ندارد و نگرانش نیست.

قهرمان با دیالوگ‌های شعاری شکل نمی‌گیرد و این وجاهت و بزرگی را فیلم باید با پرداختی هنرمندانه و شخصیت‌پردازی درست به او بدهد که متأسفانه «اشک هور» همین را هم ندارد. رجوع کنید به تصویر شخصیت‌هایی چون شهید احمد متوسلیان در «ایستاده در غبار» یا شهید مهدی باکری در «موقعیت مهدی» که مخاطب نگران سرنوشتش است و چشم از او برنمی‌دارد.

شخصیت راوی در اشک هور با بازی تورج الوند از قهرمان فیلم می‌گوید اما تصویرسازی از یک قهرمان‌ وظیفه دانای کل نیست. نکته دیگر اینکه فیلم در تیتراژ به همه مادران چشم به راه تقدیم شده در حالی که این خودش یک حیرانی می‌آورد و موجب می‌شود تمرکز روی قهرمان وجود نداشته باشد.

پرسش این است که قهرمان فیلم چه کسی است، مادران یا راوی قصه که تحت تأثیر شهید هاشمی متحول شده است؟ در واقع مخاطب با کلاژی از کاراکترها روبه‌رو می‌شود و همین تعدد قهرمان‌پروری مانع اثرگذاری فیلم می‌شود.

«اشک هور» در قیاس با «اسفند» که متکی به تکنیک و تاکتیک‌های جنگی است؛ به خانواده بیشتر پرداخته اما این پرداخت با اغراق و احساسات‌گرایی بیش از حد همراه شده است در حالی که در راستای جنس روایتش می‌توانست بیشتر رشادت‌های شهید هاشمی را نشان دهد.

اما یکی از امتیازات این فیلم روایت داستان در چند بازه زمانی است و از زمان حال به گذشته فلش‌بک می‌زند؛ نکته دیگر پرداختن به تالاب هور و خشکی آن و مسئله محیط زیستی است.

کوتاه سخن آن‌که اگر «اشک هور» ادعای ادای دین به مادران شهدا را دارد و می‌خواهد اسباب آشنایی نسل جوان با این شخصیت‌های بزرگ را فراهم کند، صریح باید گفت در تحقق این هدف موفق نبوده و همچنان حسرت ساخت اثری به دور از کلیشه‌های رایج و مرسوم سینمای دفاع مقدس را بر دل مخاطب این ژانر می‌گذارد.