جوان آنلاین: علی حسنی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که در سال ۵۷ مدتی در استان سیستان و بلوچستان حضور داشت. وی که برای کار به جنوب شرق کشور رفته بود، مدتی در زاهدان و سپس زابل ساکن و همانجا وارد جریان انقلاب شده و در راهپیماییها شرکت کرده بود. حسنی خاطراتی از فعالیتهای انقلابی در سیستان و بلوچستان دارد که با هم میخوانیم.
انقلاب در زاهدان
در بحبوحه مبارزات انقلابی، من مدتی به سیستان و بلوچستان رفتم و آنجا کار میکردم. از جمله شهرهایی که جو بسیار خوبی از حیث این فعالیتها داشتند، زاهدان مرکز استان و همچنین شهر زابل بودند. شاید الان خیلیها فکر کنند که استانهای دور از مرکز مثل سیستان و بلوچستان خیلی فعال نبودند، اما بسیاری از شهرهای این خطه از کشورمان مثل زاهدان و زابل مانند دیگر شهرهای کشورمان ملتهب بودند. در زابل با تعدادی از بچههای مسجدی آنجا آشنا شدم. مساجد زابل پر از جوانهای دوستدار حضرت امام بود. این بچهها خیلی فعال بودند و مرتب در تظاهرات و سایر فعالیتهای انقلابی شرکت میکردند. یکبار هم شنیدم که تعدادی از آن بچهها به دست ساواک دستگیر شدهاند، اما بعد از آزادی همچنان فعالیت میکردند و من هم با آنها همراه میشدم.
شهید حسینی طباطبایی
در سیستان تعداد شیعهها زیادتر بود و جو انقلابی آنجا معمولاً شامل برادران و خواهران شیعه مذهب بود. در بلوچستان هم اهل سنت زیاد بودند و آنها هم فعالیتهای خوبی داشتند، اما یکی از وجوه بارز فعالیتهای انقلابی در سیستان و بلوچستان وجود روحانیون والامقامی مثل آیتالله شهید سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی بود که ایشان بعد از پیروزی انقلاب و در ماجرای هفتم تیر به شهادت رسیدند. شهید طباطبایی با برخی از انقلابیهای معروف مثل شهید اندرزگو، آیتالله ریشهری، آیتالله خزعلی و حتی مقام معظم رهبری ارتباط داشتند و در کل مرجعی برای جوانهای انقلابی به شمار میرفتند. حتماً میدانید که مقام معظم رهبری زمان شاه مدتی به سیستان و بلوچستان تبعید شده بودند. نفس حضور ایشان در آن خطه هم دلیل دیگری بود که باعث شده بود جو انقلابی در این استان تقویت شود. با تبعید چهرههایی مثل حضرت آقا به سیستان و بلوچستان، شهید آیتالله حسینی طباطبایی از این چهرههای شاخص تبعیدی حمایت میکردند و به تبع آن جوانترها هم وارد حلقه یاران حضرت امام میشدند و از وجود آنها بهره میبردند.
راهپیمایی در زابل
یک بار در زابل که هنوز هم مردمش از مدافعان سرسخت نظام اسلامی هستند، یک راهپیمایی بزرگی ترتیب داده شد. من هم توفیق داشتم در این تظاهرات بزرگ شرکت کنم. خیلی از نوجوانها از مدارس آمده بودند تا در این راهپیمایی شرکت کنند. آیتالله حسینی طباطبایی هم به میدان آمده و حضورش باعث شده بود تا مردم به صف انقلابیها بپیوندند و راهپیمایی شلوغتر شود. آن روز یک روز خاص در تاریخ زابل و انقلاب در استان سیستان و بلوچستان بود. بعد از پیروزی انقلاب من به کاشان برگشتم و بعد هم برای کاری به تهران رفتم و عضو سپاه تهران شدم. مدتی هم از طریق لشکر ۱۰ و ۲۷ به جبهه رفتم، اما هرازگاهی که به رزمندههای کرمانی و سیستان و بلوچستانی برخورد میکردم، سراغ دوستان قدیمیام در دوران انقلاب را میگرفتم و بعضی از این دوستان را هم در جبههها پیدا کردم و با هم یاد گذشته را تازه کردیم.