شناسهٔ خبر: 71196617 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

جشنواره فیلم فجر از نیمه گذشت و همچنان بیشتر فیلم‌ها ضعیف و بی‌کیفیت هستند

حال بد سینما فریاد زده شد

کار منطقی و درست این بود که دبیر جشنواره برای اعتباربخشی به جشنواره فیلم فجر آن را به شکلی چابک ولی باکیفیت برگزار می‌کرد. حضور این همه فیلم ضعیف در یک جشنواره لزومی ندارد

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: چهل و سومین جشنواره فیلم فجر با امید‌ها و آرزو‌های زیادی شروع شد. پیش از شروع رسمی جشنواره، حرف‌های پرطمطراقی درباره حضور فیلم‌های خوب و شاخص شنیده می‌شد که امیدواری‌های زیادی در دل علاقه‌مندان به سینما ایجاد کرده بود. برگزارکنندگان جشنواره طوری از حضور فیلم‌ها صحبت کرده بودند که اهالی رسانه تصور می‌کردند امسال با جشنواره‌ای متفاوت از دوره‌های پیشین روبه‌رو خواهند بود ولی هر چه از روز‌های جشنواره گذشت، بیشتر مشخص شد دست‌های جشنواره برای ارائه فیلم خوب تا چه اندازه خالی است. 
نیمی از جشنواره گذشته و تعداد فیلم‌های خوبی که اهالی رسانه را به سر ذوق بیاورد، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. هر روز چهار فیلم در مرکز همایش‌های برج میلاد اکران می‌شود که مایه ناامیدی است. تا به امروز به جز چند فیلم، بقیه فیلم‌ها چیزی برای ارائه نداشته‌اند. کیفیت فیلم‌های حاضر در جشنواره وضعیت اسفناک سینمای ایران را نشان می‌دهد. واقعیت این است که اهالی رسانه انتظار جشنواره‌ای گرم و پویا را داشتند که حداقل روزی یکی، دو فیلم خوب در آن ببینند. اما اوضاع فیلم‌ها به قدری بد بود که پس از گذشت پنج روز و اکران ۲۰ فیلم، تنها می‌توان به نام چند فیلم به عنوان خوب‌های جشنواره اشاره کرد. 
 
 فیلم‌های ضعیف در بخش ویژه جشنواره
بخش ویژه جشنواره که دبیر جشنواره با سروصدای زیادی روی آن مانور داده بود، به جز یک شب، چیز دیگری برای ارائه نداشت. اکران فیلم‌های ضعیفی که در حالت عادی کسی تماشایشان نمی‌کند، در بخش ویژه چه توجیهی داشت که برگزارکنندگان جشنواره روی این بخش مانور دادند؟
فیلم فوق‌العاده ضعیف «رگ‌های آبی» با محوریت زندگی فروغ فرخزاد به قدری ضعیف و باسمه‌ای بود که همان شب اول جشنواره همه را ناامید کرد. فیلم جهانگیر کوثری در تمام ابعاد ضعیف بود و هیچ جای دفاعی باقی نمی‌گذاشت. حالا بحث رابطه یا رفاقت کوثری با مسئولان جشنواره بوده یا هر چیز دیگری، ولی جای چنین فیلمی در جشنواره و آن هم بخش ویژه نبود. 
یا از مورد «رگ‌های آبی» عجیب‌تر، حضور فیلمی با نام «صنم» بود. این فیلم جایگزین «زمانی در ابدیت» شده بود و مشخص نبود چرا باید آن را در معتبرترین رویداد سینمایی کشور اکران کنند. «صنم» بیشتر شبیه به فیلم‌های خانوادگی بود که در دل کوه و صحرا ساخته شده‌اند و اکرانش عجیب‌ترین اتفاق ممکن برای اهالی رسانه بود. اکران چنین فیلمی به یکی از اصلی‌ترین پرسش‌های خبرنگاران تا به الان تبدیل شده است. فیلم شگفتی‌آفرین دیگر بخش ویژه «آتش و گلستان» علی روئین‌تن بود که پس از چند بار قطع شدن در هنگام اکران، دیگر امکان نمایش پیدا نکرد تا همه انگشت به دهان بمانند مگر هنوز در چنین سطحی چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد! 
اگر قرار بود بخش ویژه به اکران فیلم‌های ضعیف اختصاص پیدا کند، چرا روی آن مانور داده شد و مدام اهالی رسانه را با خبرسازی درباره این بخش منتظر گذاشتند و انتظارات را به شکلی کاذب بالا بردند. منوچهر شاهسواری، دبیر جشنواره در نشست خبری‌اش وعده داده بود بخش ویژه برای خبرنگاران هیجان‌انگیز باشد ولی این بخش هیجان‌انگیز بیشتر از هر چیزی موجب دلسردی اهالی رسانه شده است. 
 
 تعداد بالای فیلم‌های ضعیف
مورد بعدی دیگری که خیلی روی آن مانور داده شده و انتظارات را بالا برده بود به بحث تعداد فیلم‌ها برمی‌گشت. با تغییر دولت برگزارکنندگان جشنواره از آشتی سینماگران و تعداد بالای فیلم‌ها صحبت کرده بودند، اما در عمل مشخص شده بالا رفتن تعداد فیلم‌ها هیچ ارتباطی با کیفیت فیلم‌ها ندارد و انگار برای آنها فقط کمیت و مانور دادن روی آمار و اعداد و ارقام مهم بوده است. جشنواره‌های مهم سینمایی زمانی به یک رویداد بزرگ و معتبر تبدیل می‌شوند که آثاری باکیفیت و درخشان در آن به اکران در بیاید. هیچ گاه تعداد بالای فیلم‌های نمایش داده شده در یک جشنواره به آن اعتبار و اهمیت نداده است. به نظر می‌رسد مانور دادن روی تعداد فیلم‌ها تا پیش از شروع جشنواره بیشتر جنبه بازارگرمی و خبرسازی داشته تا مثلاً نشان بدهد کارگردانان و فیلمسازان زیادی به جشنواره آمده‌اند. 
کار منطقی و درست این بود که دبیر جشنواره برای اعتباربخشی به جشنواره فیلم فجر آن را به شکلی چابک ولی باکیفیت برگزار می‌کرد. حضور این همه فیلم ضعیف در یک جشنواره لزومی ندارد. به راحتی می‌شد خط قرمز روی بسیاری از فیلم‌های ضعیف این دوره کشید و جشنواره را با تعداد فیلم کمتری برگزار کرد. 
در این صورت انتقادات به انتخاب فیلم‌ها کمتر می‌شد. وقتی در بخش سودای سیمرغ بیش از ۳۰ فیلم حضور دارند و تعداد فیلم‌های خوبش به ۱۰ مورد هم نمی‌رسد، خیلی واضح و روشن وضعیت کیفی فیلم‌ها مشخص می‌شود. باز اگر ۲۰ فیلم انتخاب می‌شد و از میان آنها به ۱۰ فیلم خوب می‌رسیدیم برای منتقدان و اهالی رسانه قابل قبول‌تر به نظر می‌رسید. 
 
 حال بد سینمای ایران
وضعیت فعلی فیلم‌های حاضر در جشنواره نشان می‌دهد جریان فیلمسازی در سینمای ایران گیر و گرفتاری زیادی دارد. با وجود آزمون و خطا‌های بسیار، برخی ارگان‌ها و سازمان‌ها همچنان راه غلطی را برای سرمایه‌گذاری در سینما می‌روند و فیلم‌هایی می‌سازند که در جلب نظر مخاطب ناتوان است. فیلم‌های کمدی نیز انگار به بن‌بستی در طرح موقعیت‌های طنز رسیده‌اند و از موقعیت‌های کلیشه‌ای امتحان پس داده نمی‌توانند فراتر بروند. فیلم «آنتیک» گواه خوبی از یک فیلم کمدی کلیشه‌ای و ضعیف در جشنواره بود که انتخاب و حضورش به اعتبار جشنواره آسیب زد. می‌شد این دوره جشنواره فیلم فجر را به دور از هیاهو و خبرسازی و شلوغ کردن‌های بیخودی به شکلی شکیل‌تر و حرفه‌ای‌تر برگزار کرد. در جشنواره شلوغ امسال، تماشای فیلم خوب، حکم کیمیا را پیدا کرده است. جشنواره از نیمه گذشته و فیلم‌های حاضر در جشنواره به هیچ عنوان نتوانستند شور و شوق و هیجان را به جشنواره بیاورند. 
به دور از هر نگاه جناحی و فارغ از تفکرات سیاسی باید برای این سینما کاری کرد. جشنواره چهل و سوم فیلم فجر با صدای بلند فریاد می‌زند که حال سینمای ایران خوب نیست و باید به فکر علاجی برایش بود. در زمانه‌ای که سینما بیش از همیشه برای عموم مردم اهمیت پیدا کرده باید به شکلی اساسی به فکر ارتقای سینمای ایران بود. سینمایی که زمانی برای خودش شناسنامه و هویت مشخص داشت و حداقل چند فیلم آن در طول سال مورد پسند مخاطبان جهانی قرار می‌گرفت، نباید به این وضع بیفتد که توان راضی کردن مخاطبان داخلی خودش را هم نداشته باشد. سینما برای هر کشوری جایگاهی مهم و استراتژیک دارد، امیدواریم مدیران سینمایی برنامه و علاجی برای آن پیدا کنند.