شناسهٔ خبر: 71187516 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

با ترجمه ملیحه قدرتی؛

رمان بوکری پیتر کری منتشر شد

رمان «اُسکار و لوسیندا» شاهکار پیتر کری با مقدمه آنجلا کارتر و ترجمه ملیحه قدرتی از سوی نشر افکار جدید به بازار آمد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا پیتر کری پس از پاتریک وایت (برنده نوبل ادبیات) بزرگ‌ترین نویسنده استرالیاست و یکی از پنج نویسنده‌ای به شمار می‌رود که تاکنون موفق شده دوبار جایزه بوکر را از آن خود کند. اولی در سال ۱۹۸۸ برای رمان «اُسکار و لوسیندا» و دومی برای رمان «سرگذشت واقعی دارودسته کِلی» در سال ۲۰۰۱. وی از نویسنده‌هایی است که منتقدان او را شایسته دریافت جایزه نوبل ادبیات می‌دانند.

«اُسکار و لوسیندا» علاوه بر جایزه بوکر، به فهرست نهایی بهترین‌های بوکر نیز راه یافت و توانست جایزه ادبی مایلز فرانکلین به‌عنوان کتاب سال استرالیا را از آن خود کند. همچنین این رمان در فهرست صد رمان بزرگ همه اعصار گاردین، صد رمانی که هر کس باید بخواند، صد رمان تاریخی ادبی گودریدز، صد رمان مدرن استرالیا و صد کتابی که پیش از مرگ باید خواند به انتخاب مدیوم قرار دارد.

«اُسکار و لوسیندا» یکی از مهم‌ترین مدرن‌کلاسیک‌های عاشقانه دنیاست که دوران جوانی استرالیا را به تصویر می‌کشد، پیش از آنکه شور و هیجان‌های پویایش به عادت‌هایی خطرناک تبدیل شوند.

اُسکار یک کشیش جوان انگلیسی است که از گذشته خود گسسته و استعدادی نگران‌کننده در قمار پیدا کرده است. لوسیندا، دختری روستایی با بلندپروازی بی‌نظیر، به امید خودکفایی و ساختن یک آرمان‌شهر صنعتی به سیدنی مهاجرت می‌کند. این دو شخصیت نامحتمل، هم خالق و هم مخلوق نمایشی هستند که استرالیا را در میانه قرن نوزدهم شکل می‌دهد. نبوغ آینده‌نگرانه پیتر کری و توانایی‌اش در شگفت‌زده‌کردن و مسحورساختن خواننده، این داستان را به پایانی خیره‌کننده سوق می‌دهد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «الیزابت لپلاستریر، با خود اندیشید: آه! تو یک جادوگری، یک جادوگر بدجنس قصی‌القلب. خدا نجاتت بدهد! خدا روح ضعیف تو را نجات دهد! داخل گونه‌اش را گاز گرفت؛ محکم و با فشار، طوری‌که در دهانش مزه خون احساس کرد. رو به لوسیندا که هنوز روی مبل راحتی پشت میز آشپزخانه لم داده بود، گفت: «میز را تمیز کن!» الیزابت با خود گفت: «همسرم مُرده.» پیش‌بندش را درآورد و مرتب و آراسته تایش کرد. در همین حال، ارابه را که به سمت پایین جاده در حرکت بود، تماشا می‌کرد و منتظر بود تا ارابه بلغزد و به داخل باتلاق بیفتد. این چرخ‌دستی متعلق به ساویج خواربارفروش بود. شش مرد هم در آن بودند که چرخ‌دستی را چسبیده بودند و سر زانوها و آرنج‌ِ همه‌شان هم مثل کرکس سیاه بود. خورشید هنوز غروب نکرده بود، اما سایه‌ها بلند شده بود و سرمایی هم در هوا احساس می‌شد…»

رمان «اُسکار و لوسیندا» اثر پیتر کری با ترجمه ملیحه قدرتی، در ۵۴۰ صفحه و قیمت ۶۵۰ هزار تومان از سوی افکار جدید منتشر شده است.