شناسهٔ خبر: 71178196 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

سهم ۵۰۰ میلیون دلاری ایران از بازار ۱۲۰ میلیارد دلاری گردشگری سلامت!

در حالی که کشورهای منطقه سالانه میلیاردها دلار از گردشگری سلامت درآمد دارند، ایران هنوز در بهره‌برداری از این ظرفیت با چالش‌های متعددی مواجه است.

صاحب‌خبر -

حسن راشکی فعال حوزه گردشگری و رئیس سابق اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت می گوید: صنعت گردشگری سلامت در دنیا گردش مالی بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار دارد و یکی از صنایع پیشرو در حوزه گردشگری محسوب می‌شود. جالب است که بسیاری از کشورهای پیشرو در این حوزه، کشورهای در حال توسعه هستند؛ مانند هند، ترکیه، مکزیک و کره جنوبی، که بیشترین درآمد را از این بخش کسب می‌کنند. برای مثال، هند سالانه بیش از ۱۷ میلیارد دلار از گردشگری سلامت درآمد دارد. بسیاری از کشورها برنامه‌ریزی دقیقی برای این صنعت انجام داده‌اند؛ به‌عنوان مثال، ترکیه در سال گذشته بیش از ۴ میلیارد دلار از این حوزه درآمد داشته است.

در مقابل اما کشور ما، مانند بسیاری از بخش‌های دیگر، از پتانسیل‌های موجود خود به‌درستی بهره نمی‌برد. در حالی که ایران می‌تواند با همین ظرفیت‌های فعلی، حتی بیش از ترکیه درآمدزایی کند و سالانه ۵ تا ۶ میلیارد دلار از گردشگری سلامت کسب کند. حداکثر درآمد ما از این صنعت در حال حاضر در بیشترین حالت، بیش از ۵۰۰ میلیون دلار نیست. این یک نقطه‌ضعف جدی است که دلایل مختلفی دارد.

وی ادامه می دهد: مشکل عمده این است که استراتژی مشخصی برای توسعه گردشگری سلامت نداریم. نهادهای حاکمیتی هرکدام خود را متولی این حوزه می‌دانند، اما نه اعتقاد جدی به ظرفیت‌های درآمدزایی این صنعت دارند و نه برنامه‌ای برای دستیابی به اهداف آن تدوین کرده‌اند.

این مشکل تنها به بخش دولتی محدود نمی‌شود؛ بلکه در بخش خصوصی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. به اعتقاد من، اتاق بازرگانی به عنوان نماینده بخش خصوصی ما ساختاری کاملاً بروکراتیک دارد که تفاوت چندانی با ساختار دولتی ندارد و همین موضوع مانع برنامه‌ریزی جامع برای این صنعت شده است. در نتیجه، ما از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های خود، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، به‌درستی استفاده نمی‌کنیم.

وی ادامه می دهد: بنده با اطمینان می‌گویم که بسیاری از خدمات درمانی ایران، در مقایسه با کشورهای پیشرفته، نه‌تنها چیزی کم ندارند، بلکه در برخی حوزه‌ها برتری هم دارند. به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند پیوند اعضا، درمان ناباروری و جراحی‌های زیبایی که سه رکن اساسی گردشگری سلامت در جهان محسوب می‌شوند، ایران نسبت به کشورهای غربی و حتی هند کیفیت بالاتری ارائه می‌دهد. بااین‌حال، متأسفانه از این ظرفیت به‌درستی استفاده نمی‌شود.

کشوری مانند ترکیه، از حداقل ظرفیت‌های خود بیشترین بهره را می‌برد. دلیل این موفقیت، حمایت حاکمیتی از بخش خصوصی و عزم جدی فعالان این حوزه برای موفقیت است. آن‌ها موفقیت را در ابعاد کلان تعریف می‌کنند. درحالی‌که در ایران، چه در بخش خصوصی و چه در سطح حاکمیتی، نگرش‌ها کوتاه‌مدت و محدود است. مثلاً، اگر به ساختار وزارت بهداشت نگاه کنید، آن‌قدر درگیر مسائل روزمره است که مجالی برای برنامه‌ریزی و تدوین استراتژی در حوزه گردشگری سلامت ندارد. این در حالی است که این صنعت می‌تواند سالانه بین ۱ تا ۲ میلیارد دلار درآمد ارزی ایجاد کند، که این رقم دو تا سه برابر کل بودجه سالانه وزارت بهداشت است. اما چون باور و برنامه‌ریزی در این زمینه وجود ندارد، هیچ اقدامی جدی صورت نمی‌گیرد.

به گفته این فعال حوزه گردشگری، وزارت بهداشت نه‌تنها ساختار مشخصی برای گردشگری سلامت ندارد و فقط یک اداره کوچک ایجاد کرده که در حد یک دبیرخانه با دو کارشناس فعالیت دارد. از سوی دیگر، هیچ اعتمادی به بخش خصوصی وجود ندارد و اجازه ورود و فعالیت آن داده نمی‌شود. در مقابل، ترکیه با تدوین استراتژی‌های کلان، پشت بخش خصوصی خود می‌ایستد، آن را با نهادهای حاکمیتی و بخش‌های خصوصی کشورهای هدف مرتبط می‌کند و بازار خود را گسترش می‌دهد.

در ایران، شرایط کاملاً برعکس است. بخش خصوصی به رسمیت شناخته نمی‌شود و اگر هم بخواهد فعالیت کند، موانع متعددی پیش روی آن قرار می‌گیرد. هیچ تلاشی هم برای معرفی شرکت‌های ایرانی به نهادهای دولتی و بخش خصوصی کشورهای هدف انجام نمی‌شود، زیرا نهادهای داخلی نگران حفظ جایگاه خود هستند و از هر اقدامی که ممکن است باعث ایجاد حساسیت شود، پرهیز می‌کنند.

این مشکل در تمامی بخش‌های کشور، به‌ویژه در گردشگری سلامت، به‌شدت دیده می‌شود. حتی اتاق بازرگانی که پارلمان بخش خصوصی است، از همان ساختار بسته و غیرشفاف نهادهای دولتی پیروی می‌کند. به‌عنوان نمونه، در سفر اخیر رئیس‌جمهور به تاجیکستان، که یکی از بازارهای هدف گردشگری سلامت ایران است، هیچ برنامه‌ریزی مشخصی در اتاق بازرگانی برای بهره‌برداری از این فرصت وجود نداشت.

وی ادامه می دهد: یکی دیگر از دلایل رشد نکردن ما، نبود یک استراتژی مشخص برای تبلیغات و بازاریابی است. بسیاری از کشورها از فضای مجازی و اینفلوئنسرها برای تبلیغ مقاصد گردشگری خود استفاده می‌کنند اما ما هنوز در سطح کلان از آن استفاده نکرده‌ایم. این در حالی است که می‌توان از اینفلوئنسرهای کشورهای هدف دعوت کرد تا به ایران بیایند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.

در حوزه‌هایی مانند پیوند اعضا، ایران ظرفیت فوق‌العاده‌ای دارد. یک پیوند کلیه حداقل ۲۰ هزار دلار، یک پیوند کبد بیش از ۵۰ هزار دلار و یک پیوند مغز استخوان بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار دلار درآمد دلاری دارد. بااین‌حال، به دلیل سخت‌گیری‌های غیرضروری در قوانین، ورود بیماران خارجی به این حوزه دشوار شده است. اگر وزارت بهداشت سیاست‌های بهتری در این زمینه تدوین کند، ایران می‌تواند از این طریق به قطب گردشگری سلامت در منطقه تبدیل شود.

رحم اجاره‌ای نیز یکی از فرصت‌های مهمی است که می‌تواند ارزآوری بالایی داشته باشد. هر مورد رحم اجاره‌ای بین ۲۵ تا ۳۰ هزار دلار درآمد دارد. اگر ایران بتواند در سال ۱۰ هزار گردشگر سلامت را در این حوزه جذب کند، رقم درآمد حاصل از آن بسیار قابل‌توجه خواهد بود.

یکی از مزایای گردشگری سلامت این است که جابه‌جایی مالی آن عمدتاً به‌صورت نقدی انجام می‌شود، بنابراین تحت تأثیر تحریم‌ها قرار نمی‌گیرد. اما متأسفانه، سیاست‌گذاری نادرست و نبود برنامه‌ریزی دقیق سبب شده است که این فرصت بزرگ از دست برود.

رئیس سابق اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت می گوید: گردشگری سلامت، عمدتاً در حوزه‌هایی مطرح می‌شود که ظرفیت خالی برای آن‌ها در کشور وجود دارد، مانند بخش پیوند اعضا. بیمارستان‌های خصوصی ما به‌طور کامل ظرفیت ارائه این خدمات را دارند، اما وزارت بهداشت اجازه انجام این کار را به بخش خصوصی نمی‌دهد. طبیعتاً این مسئله بی‌تأثیر نیست و تا حدی باعث اشغال ظرفیت بیمارستانی می‌شود، اما در حال حاضر ضریب اشغال تخت‌های بیمارستان‌های خصوصی ما کمتر از ۶۰ درصد است، یعنی ۴۰ درصد ظرفیت خالی داریم. اگر این ظرفیت خالی با پذیرش بیماران خارجی پر شود، می‌تواند تأثیر مثبت چشمگیری روی عملکرد بیمارستان‌ها بگذارد.

هتل بیمارستان‌ها در واقع "مرکز بین‌المللی ارائه خدمات پزشکی" هستند اما تاکنون چنین مراکزی در ایران ایجاد نشده‌اند. البته، یکی دو تلاش در این زمینه صورت گرفته، اما به دلیل رشد محدود گردشگری سلامت، این موضوع از نظر اقتصادی چندان توجیه‌پذیر نبوده است. اگر هتل بیمارستان بخواهد به بیماران داخلی خدمات ارائه دهد، باید بر اساس تعرفه‌های مصوب بیمار خارجی این کار را انجام دهد، که توجیه ندارد. ازطرفی ساخت یک هتل بیمارستان نیازمند ورودی بالای بیماران خارجی است که در حال حاضر چنین چیزی موجود نیست.