شناسهٔ خبر: 71175188 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در دورهمی دوشنبه‌ها با مثنوی؛

روش به دام افتادن آدم توسط شیطان در اراک فاش شد/ دانه پیدا باشد و پنهان دغا

مرکزی – دورهمی دوشنبه‌ها با مولانا و خوانش و تفسیر اشعار مثنوی معنوی از دفتر سوم بخش پایانی فصل «معنی حزم و مثال مرد حازم» در سالن فخرالدین عراقی فرهنگسرای آینه اراک برگزار شد.

صاحب‌خبر -

ابوالفضل نیک عهد، مدرس انجمن پیشکسوتان مرکزی و مدیر مسئول هفته نامه امیر استان مرکزی به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک گفت: دورهمی دوشنبه‌های مثنوی در دوشنبه دیگر با حضور علاقمندان به حوزه ادبیات کهن، خوانش و تفسیر بخش پایانی فصل «معنی حزم و مثال مردم حازم از دفتر سوم مثنوی مولانا پیگیری شد.

وی افزود: ابیات پایانی فصل «معنی حزم و مثال مردم حازم» از دفتر سوم در این دوشنبه دورهمی مثنوی خوانی به شرح زیر خوانش و تفسیر و تعبیر شد.

روش به دام افتادن آدم توسط شیطان در اراک فاش شد/ دانه پیدا باشد و پنهان دغا

آن شه شطرنج دل را مات کرد

از بهشتش سخرهٔ آفات کرد

چند جا بندش گرفت اندر نبرد

تا بکشتی در فکندش روی‌زرد

اینچنین کردست با آن پهلوان

سست سستش منگرید ای دیگران

مادر و بابای ما را آن حسود

تاج و پیرایه بچالاکی ربود

کردشان آنجا برهنه و زار و خوار

سالها بگریست آدم زار زار

که ز اشک چشم او رویید نبت

که چرا اندر جریدهٔ لاست ثبت

تو قیاسی گیر طراریش را

که چنان سرور کند زو ریش را

روش به دام افتادن آدم توسط شیطان در اراک فاش شد/ دانه پیدا باشد و پنهان دغا

الحذر ای گل‌پرستان از شرش

تیغ لا حولی زنید اندر سرش

کو همی‌بیند شما را از کمین

که شما او را نمی‌بینید هین

دایما صیاد ریزد دانه‌ها

دانه پیدا باشد و پنهان دغا

هر کجا دانه بدیدی الحذر

تا نبندد دام بر تو بال و پر

زانک مرغی کاو به ترک دانه کرد

دانه ا ز صحرای بی تزویر خورد

هم بدان قانع شد و از دام جست

هیچ دامی پر و بالش را نبست

روش به دام افتادن آدم توسط شیطان در اراک فاش شد/ دانه پیدا باشد و پنهان دغا

تفسیر ابیات

در چندین مکان، دشمن او را در جنگ به دام انداخت، تا آنکه او را بر زمین انداخت و چهره‌اش را بی‌رنگ و زرد کرد. آن پادشاه که دل‌ها را تحت تاثیر قرار داده بود، با جاذبه‌های خود باعث شد که آسیب‌ها و مشکلات زندگی را به فراموشی بسپاریم.

در چندین مکان، دشمن او را در جنگ به دام انداخت، تا آنکه او را بر زمین انداخت و چهره‌اش را بی‌رنگ و زرد کرد.

او با آن پهلوان چنین کرد که شما دیگران به او نگاه نکنید و دقت نکنید.

حسود توانست تا با نیرنگ و فریب، مادر و پدر ما را از ما بگیرد.

آنها را در آن مکان در حالی که برهنه و آشفته بودند، مدت‌ها به حال زار و نزار گریسته است آدم.

این بیت به این معناست که اشک‌های او مانند گیاهی رشد کرده و از عمق احساسات او بیرون آمده‌اند. حالا سوال اینجاست که چرا درد و اندوه او در کاغذ و نوشته‌ها ثبت نشده است؟

روش به دام افتادن آدم توسط شیطان در اراک فاش شد/ دانه پیدا باشد و پنهان دغا

شما می‌توانید شکلی را بیابید که وجود او به اندازه‌ای خوشحالی و شادابی ایجاد کند که دیگران از وجود او لذت ببرند.

ای دوستداران گل، مواظب باشید که او شاخ تیزی دارد، پس بر سر او تندی نکنید.

او شما را از دور می‌بیند، در حالی که شما او را نمی‌بینید. پس هوشیار باشید.

صیاد همیشه دانه‌ها را می‌ریزد. بعضی از دانه‌ها به راحتی قابل دیدن هستند و برخی دیگر در زیر زمین و پنهان قرار دارند.

هر جا دانه‌ای دیدی، مواظب باش تا دام نتواند بر تو گیر بیندازد و آزادی‌ات را بگیرد.

پرنده‌ای که به دانه دست پیدا کرد، دانه را از سرزمین خالص و بی‌ریا برداشت.

او به همین نکته راضی شد و از خطرات دوری گزید، هیچ چیزی نتوانست او را محدود کند.

روش به دام افتادن آدم توسط شیطان در اراک فاش شد/ دانه پیدا باشد و پنهان دغا بازتاب سخن مولانا؛ اندیشیدن در زندگی ضروری است:

این متن به تذکر و هشدار درباره خطرات و تدبیرهای احتیاطی می‌پردازد. نویسنده از اولین و آخرین افراد عبرت می‌گیرد و تأکید می‌کند که حزم و احتیاط در تصمیم‌گیری‌های زندگی ضروری است. او می‌گوید که باید از تجربیات دیگران استفاده کرد و در مواجهه با مشکلات و راه‌های ناآشنا، احتیاط لازم را به خرج داد.

نویسنده به سرنوشت کسانی که در برابر دشمنان بی‌احتیاطی کردند اشاره می‌کند و داستانی از گذشته را مطرح می‌کند که چگونه دشمنان پدران آنها را به سختی در زندان انداختند. او ضمن هشدار درباره خطرات کمین، بر اهمیت هوشیاری و تفکر قبل از عمل تأکید می‌کند و به افرادی که قصد فریب و دام‌گذاری دارند، اشاره می‌کند. در نهایت، نویسنده به این نتیجه‌گیری می‌رسد که باید به خاطر احتیاط و آگاهی از خطرات، همیشه در موضع دفاعی بود.